دیسکسیون عروق گردن
آشنایی با یک بیماری جدید
دیسکسیون عروق گردن بیماری جدیدی است. نه به این معنا که اخیراً; مردم به آن مبتلا می شوند، بلکه به این معنا که اخیراً; درک بیشتری از آن پیدا شده و نور بیشتری بر آن تابیده است.
در بسیاری از موارد، سکته مغزی علت تنگی یا انسداد در عروقی است که در گردن وجود دارد و به مغز خون می رسانند. در اکثریت موارد نیز علت این تنگی و انسداد اترواسکلروز یا وجود لخته هایی است که در داخل این عروق تشکیل می شود. همان بیماری که در عروق قلب هم اتفاق می افتد و همه با آن آشنایی دارند؛; همان بیماری که سیگار، افزایش چربی خون و دیابت در پیدایش آن موثرند. اما دیسکسیون عروق گردن بیماری است که از اساس با این مکانیسم تفاوت دارد. در این بیماری تنگی و انسداد در داخل رگ نیست، بلکه علت اصلی نشت خون به میان دو لایه یی است که جدار رگ را تشکیل می دهند.
عروق بزرگ عموماً; از دو لایه تشکیل شده اند، مثل لوله دوجداره یی که دوجداره بودن آن مقاومت آن را در برابر صدمات محیطی افزایش می دهد. فاصله بین این دو جدار معمولاً; یک فاصله مجازی است و در اکثریت افراد این دو جداره را به راحتی نمی توان از هم جدا کرد. اما در برخی از افراد چسبندگی بین این دولایه خیلی محکم نیست و اگر سوراخی در لایه داخلی پدید آید خون بین دو جدار نفوذ کرده و آن را دیسکت می کند. اصطلاح دیسکت زمانی به کار می رود که چیزی نسوج بدن را از هم باز کند.
در سالن تشریح دانشکده پزشکی دانشجویان هنگام بررسی جسد قیچی مخصوص خود را به صورت بسته داخل نسج می برند و آنجا را باز می کنند. این کار باعث شکافته شدن نسج می شود. این معنای دقیق دیسکسیون است و اصلاً; سالن تشریح را به همین خاطر سالن دیسکسیون می نامند. وقتی خون جدار رگ را دیسکت کرد، یک لخته خون در جدار رگ تشکیل می شود که رفته رفته رگ را بسته و باعث سکته مغزی می شود. تا همین اواخر دیسکسیون عروق گردن را تنها به شکل تروماتیک یعنی به دنبال ضربه می شناختند، اما در سال های اخیر معلوم شده است این بیماری بدون ضربه و به طریق اولی بعد از ضربات بسیار خفیف هم ممکن است رخ دهد و نه تنها این بلکه معلوم شده این بیماری بسیار شایع تر از آن چیزی است که تابه حال تصور می شد و اگرچه در همه سنین امکان پذیر است، اما تا 20 درصد کسانی که در سنین پایین تر دچار سکته مغزی می شوند مبتلا به این بیماری هستند که آمار بسیار بالا و شگفت انگیزی است، چرا که اکثریت کسانی که در سنین پایین تر دچار سکته مغزی می شوند به دلیل بیماری های دریچه یی قلبی است یعنی اینکه اگر کسی در سنین پایین تر دچار سکته مغزی شده و هیچ بیماری دریچه یی قلبی هم ندارد احتمال دیسکسیون در او بسیار بالاست. اما این بیماری از جهات چندی واجد اهمیت است؛;اولاً; باید گفت تشخیص این بیماری از این رو اهمیت دارد که در مرحله حاد هم درمان های ضدانعقادی در این بیماران موثر است.
همان طور که می دانیم داروهای ضدانعقادی مثل هپارین و وارفارین تنها در پیشگیری از بروز سکته مغزی و به خصوص در کسانی که پیشتر دچار سکته مغزی شده اند،موثرند و در روند یک سکته مغزی حاد تاثیری ندارند، اما اگر علت سکته مغزی حاد دیسکسیون عروق گردن باشد، این موضوع صادق نیست و دادن داروهای ضدانعقادی از همان روزهای اول می تواند باعث بهبودی شود. ثانیاً; برخلاف سکته های مغزی معمولی یعنی اترواسکلروتیک، روند سکته مغزی ممکن است تا مدت ها پس از وقوع سکته مغزی همچنان به پیشرفت خود ادامه دهد. به این دلایل تشخیص دیسکسیون در مرحله حاد و افتراق آن از سایر موارد سکته مغزی اهمیت حیاتی دارد. اما اطلاع عمومی از این بیماری هم بی فایده نیست. اگرچه مثل سکته های مغزی اترواسکلروتیک کاهش ریسک فاکتورهای تصلب شرایین نظیر فشارخون و چربی و قند در این بیماری تاثیری ندارد، اما اطلاع عمومی می تواند به مردم یادآور شود که انسان برخلاف آنچه از فیلم های اکشن برمی آید بسیار موجود آسیب پذیری است. موارد زیادی از دیسکسیون عروق گردن به دنبال یک سیلی بسیار ساده گزارش شده است، سایر موارد نیز به دنبال ضربات جزیی گردن، شیرجه رفتن، استفاده از ویبراتورهای گردن برای لاغری موضعی یا حتی دنده عقب طولانی هنگام رانندگی و... اگر کسی با دیسکسیون عروق گردن آشنایی داشته باشد و بخواهد کودک خردسالی را به هر دلیلی تنبیه کند، مسلماً; به او سیلی نخواهد زد یعنی هیچ ضربه یی بر او وارد نخواهد کرد، چراکه هرکسی بالقوه ممکن است جزء کسانی باشد که لایه های محافظ عروق گردن شان چسبندگی محکمی با هم ندارند. اخیراً; به وفور مواردی گزارش می شود که دیسکسیون بدون سکته مغزی اتفاق افتاده یعنی تنها علامت آن درد گردن بوده است. این موضوع اهمیت دیسکسیون را از سکته مغزی فراتر برده و مواردی از درد گردن را هم شامل می شود که بی تردید دشواری های تشخیصی بیشتری دارد.
کسی که با یک درد ساده گردن به دنبال یک مشت یا حتی یک سیلی ساده دچار درد مختصری در گردن شده، هیچ دلیلی برای بررسی بیشتر او وجود ندارد، اما بر اساس آخرین کشفیاتی که نه در عرض، بلکه در عمق دانایی ما رخ داده، او ممکن است مبتلا به دیسکسیون عروق گردن شده باشد و از این رو ممکن است در آینده نزدیک اتفاقات دیگری برای او بیفتد. در اینجا البته منظور این نیست که هرکسی درد خفیفی در گردن دارد، باید بستری شود و تحت بررسی های گرانقیمتی قرار گیرد، بلکه مقصود من تنها تاکید بر این نکته است که تنها در یک فیلم اکشن می توان تعداد زیادی مشت و لگد خورد و بعد سرحال بلند شد یا یک شیشه سراسری را با سر شکست و از آن سو سالم ولو با خراشی چند بیرون آمد (بگذریم از اینکه یکی از معروف ترین همین اکشن کاران هم همین چند روز پیش به مصیبت گرفتار آمد) و همه اینها در جهت آرزوی روزی است که هیچ کس علیه هیچ کس دیگر و به هیچ دلیلی مبتلا به خشونت فیزیکی نشود، حداقل آنچه به حقیر مربوط می شود گردن به بالا،
دکتر بابک زمانی
روزنامه اعتماد www etemaad ir