سرد مزاجی در خانمها

سرد مزاجی در خانمها ناتوانی خانمها در رسیدن به ارگاسم (اوج لذت جنسی) ORGASMIC DYSFUNCTION نامیده می شود که ممکن است به صورت تأ;خیر یا فقدان مستمر ارگاسم باشد

گروه بیماریها گوپی 627

سرد مزاجی در خانمها ناتوانی خانمها در رسیدن به ارگاسمORGASM (اوج لذت جنسی) ORGASMIC DYSFUNCTION نامیده می شود که ممکن است به صورت تأ;خیر یا فقدان مستمر ارگاسم باشد.البته ارگاسم همیشه در زن و مرد یکسان نیست. سردی مزاج به زنانی اطلاق میشود که تمایل و هوس جنسی کم داشته و یا اصلا نداشته و از آن بهرمند نمی گردند . حدود 10% از این زنان دچار مشکل در سیستم هورمونی و یا پاتولوژی اعضاء جنسی می باشند. و مشکل در 90% دیگر این زنان به مسایل عاطفی مربوط می شود.  
باید توجه داشت مدت زمـانـی کافی که زن برای عکس العمل جنسی لازم دارد خیلی طولانی تر است تا مرد، زیرا هم زمان بیشتری لازم است تا تحریک شود و هم زمان بیشتری طول خواهد کشید تا به اوج لذت جنسی برسد.
اگر مرد روابط جـنـسـی را فقط وسیله ای برای ارضای امیال بیولوژیکی خود تصور کرده ، قبل از نزدیکی برای تحریک هـمـسـر خـود کوشش نکند یا نتواند برای مدتی نعوظ خود را نگاه دارد و زود به اوج لذت جنسی برسد، زن ممکن است کاملا تحریک نشده و قبل از اتمام عمل نزدیکی به اوج لذت جنسی نرسیده باشد . در چنین صورتی عمل مقاربت می تواند برای زن دردناک باشد و تجربه بد از رابطه جنسی در ذهن او باقی بماند.
● کامروا نشدن از همبستری :
اکثر مردان متاهل ، باور ندارند که از آیین همبستری اطلاعات ناقصی دارند. بر اساس اظهارات بانوان معلوم شده که سبب سرد مزاجی نیمی از آنان همین عامل کامروا نشدن از همبستری است . آنها به موجب نا آشنایی همسرانشان با اصول زن داری و برقراری روابط جنسی ، چـه بسا هیچ مفهومی از این روابط در ذهن نداشته باشند، بلکه آن را عملی حیوانی ، غیر بهداشتی و مشمیز کننده بدانند که جز اتلاف وقت ثمری ندارد. خیلی از مواقع اشـکال اصلی به طرف مقابل آنها یعنی به مرد مربوط می شود که باید وظایف خود را درست اجرا کند
گاهی اوقات مرد با آنکه با شیوه های روابط جنسی آشناست بر اثر فشار شهوت یا خودخواهی ، همسر خـود را در کـامـروا شـدن یـاری نـمـی کـند و پیش از ارضای او دست از عمل زناشویی می کشد. سردی جنسی خصیصه ای نیست که با انسان زاییده شود و تا دم مرگ باقی و برقرار بماند.
فردی کـه احساسات جنسی ندارد ممکن است فقط به این علت باشد که تاکنون با نوع تحریکی که در او عکس العمل به وجود می آورد، مواجه نشده است .
اگـر قدرت جنسی مرد ناکافی یا میل جنسی او کم باشد، اگر انزال زود یا بسرعت واقع شود و مـرد خـود را عـقب بکشد، آن وقت است که در زن تنفر و اکراهی در مقابل روابط جنسی به وجود می آید. یعنی یا تحریک نشده و یا محرومیتهای متوالی بتدریج سبب از بین رفتن احساس لذت و از بـیـن رفـتـن میل جنسی او می شود. در هرحال اگر به طور متوالی او را محروم نگاه دارند پس از مدتی به هیچ وجه لذت نخواهد برد .
شاید همسر مردی بسیار مهربان و زن و فرزند دوست و صمیمی و صـبـور باشد. ولی از نظر عمل زناشویی هیچ توجهی به رضایت زن نداشته باشد و لذت جنسی همسر را نادیده بگیرد.
● علل روانی و عاطفی که می توانند در سردمزاجی نقش داشته باشند:
▪ ترس از حاملگی
1) ترس از آسیب رسیدن به جنین در صورت حامله بودن
2) دردناک بودن رابطه جنسی به دلیل فقدان برانگیختگی جنسی و لغزندگی مجرای تناسلی در اثر کمی ترشحات . این حالت در اثر عوامل مختلف مثل
ـ تحریک جنسی ناکافی
ـ بیزاری از مرد
ـ خستگی
ـ اضطراب ایجاد می شود.
3) نداشتن تجربه یا اطلاعات جنسی
4) سابقه آسیب جسمی یا ضربه روحی ناشی از روابط جنسی
5) نداشتن موقتی اشتیاق به رابطه جنسی
▪ تظاهرات کلینیکی:
1) اختلال اولیه:
که در آن هیچ گاه ارگاسم انجام نشده است(ANORGASM)
2) اختلال ثانویه:
در شرایط خاصی ارگاسم انجام می شود.(وضعیتی)
3) نوع اکتسابی:
تجربه اولیه حداقل برای یکبار وجود دارد. عوامل ایجاد آن:
ـ عوامل شخصیتی
ـ عوامل وابسته به فیزیولوژی
ـ عوامل فرهنگی
ـ جامعه شناسی
ـ روانشناسی در ارگاسم خانمها تأ;ثیر دارند.
▪ عوامل روانی مثل
1) ترس از حاملگی
2) افسردگی پس از زایمان
3) طرد شدن از جانب شریک جنسی
4) ضربه روحی تازه
5) ترس از آسیب های واژن
6) احساس خصومت نسبت به مردها
7) احساس گناه
8) از دست دادن کنترل یا رفتار پرخاشگرانه
9) انتظارات فرهنگی و محدودیت های مربوط به جامعه در اختلالات ارگاسم زنان مؤ;ثرند.
مشخص شده است که مصرف داروهای ضدافسردگیTCA(مثل ایمی پرامین)،MAOI و ANTIPSYCHOTICS (مثل بعضی از فنوتیازین ها)، ضد اضطرابها(مثل بعضی از بنزودیازپین ها) و داروهای ضد فشارخون(مثل متیل دوپا) باعث عدم انجام ارگاسم در زنان می شوند. آسیب دیسک بین مهره های کمری و ستون فقرات نیز روی ارگاسم زنان تأ;ثیر دارند.
▪ تفکر اشتباه:
بعضی از زنان فکر می کنند که زن باید همیشه خود دار باشد ، و هـیـچ گـاه خود در مسایل زناشویی اقدام به کاری نکند.و هرگاه که همسرش به طرف او آمد رابطه را جنسی را انجام دهد و در هنگام رابطه نیز منفعل باشد و نظاره گر . بـرخـی از زنان از ترس آنکه از طرف شوهر به شهوترانی متهم شوند از اظهار علاقه به روابط جنسی امتناع می ورزند و ترجیح می دهند برای همیشه هم خود و هم طرف خویش را از این لذت محروم سـازنـد. زنان باید باور کنند که آنها نیز حق لذت بردن از یک رابطه جنسی سالم با همسر خود را دارند.و باید در این فرآیند مشارکت داشته باشند. و حتی در هنگامی که احساس نیاز می کنند خود شروع کننده باشند . در روابـط جـنـسی ، زن نباید به هیچ وجه نقش مفعول [عنصر خونسرد و بی میل ] رابازی کند. هـمـان طـوری که فعالیت مرد در تحریک زن سبب می شود که عکس العمل تحریکی خودش هم افـزوده گـردد بـه هـمـان طریق علاقه و فعالیت زن هم سبب می شود که علاقه و میل شهوانی خودش زیادتر شده ، برای انجام روابط زناشویی آماده گردد. البته نباید از زن انتظار داشت که پیوسته در ابراز علاقه جنسی آغازگر باشد.این که زن باید به آمیزش با شوهر علاقه مند باشد بدین معنی است که او پـس از رویکرد مرد به وی از تحریک شدن خویش نهراسد و خود را به رغبت در اختیار وی قرار دهد.
▪ کمرویی و حیا
کـمـرویـی و حـیـا عـامـل دیگر بی توجهی بانوان به مسایل جنسی است . این عامل در آغاز ممکن اسـت پـدیـده ای طـبیعی و زودگذر باشد ولی هرگاه همراه با عواملی دیگر، در اخلاق زن باقی بماند، برای وی نوعی منش ثانوی ایجاد می کند که او را از همبستری با وجود میل باطنی گریزان می سازد. در این حال ، ممکن است او از اخلاق خود رنج ببرد ولی نه به علت آن آگاه است و نـه شـیوه درمانش را می داند. تا آنجا که رفته رفته زندگی سرد و نا شاد را بر دلبری و دلگرمی تـرجیح می دهد و در این راه چندان پیش می رود که گاهی می پندارد نمی تواند رفتاری غیراز این داشته باشد. اگـر دخـتـری بـا ایـن فکر و عقیده پرورش یابد که ارتباط جنسی ، عملی حیوانی و باعث پستی مـنـزلـت انـسان و رفتاری غیر اخلاقی است و یا به طور دایم به خاطر بیان احساسات و عواطفش مـلامت ونکوهش شود این خیال باطل در ذهن او نقش می بندد که مسایل جنسی اصولا مبتذل و پوچ است . مسلما این تخیلات پس از ازدواج نیز بسهولت از بین نخواهد رفت .
▪ تجربه بد در گذشته:
گروهی از زنان در گذشته تجربه بسیار بدی از ایجاد رابطه داشته اند که می تواند این مسیله به دست درازی لاس زدن خشونت تجاوز و یا رفتاری از طرف یک فرد باشد که با رضایت ایشان نبوده است این مسیله نیز می تواند در زندگی زناشویی فرد در آینده با عث سرد مزاجی زن شود.
▪ نامناسب بودن شرایط و تاثیر عوامل محیطی :
معمولا در برقراری روابط زناشویی ، مردان در پیگیری خواسته خود بیشتر پافشاری دارند تا زنان . بعلاوه وجود حیا در بانوان همیشه مانع از آن است که آغازگر این تمنا باشند. آنها بمراتب بیشتر از مـردان بـه فراهم بودن موقعیت و زمینه ها می اندیشند و ترس از اموری دارند که مردان بندرت بدانها فکرمی کنند. اگـر زمانی در زن تمایلی به برقراری رابطه زناشویی وجود داشته باشد، و زمینه ها فراهم نباشد، این میل دوام نمی یابد.گـاهـی هـم ایـن بـی میلی به سبب فراهم نبودن زمینه ها نیست بلکه به خاطر در نظر گرفتن عـواقب بعدی است . برای مثال هرگاه دسترسی به آب برای انجام نظافت و طهارت ممکن نباشد پیش ازمرد، زن است که از انجام آمیزش خودداری می کند و بدان اشتیاقی نشان نمی دهد.
گـاهـی وجـود صـاحـبخانه یا میهمان و افراد دیگر مشکلاتی فراهم می آورد که برای مرد نادیده انـگـاشـتـن آنـهـا امـری طـبـیـعـی است در حالی که تصور وجود آنان ، برای بانوان ملال انگیز و دلسردکننده است . مـوقـعـیـتهایی چون سفر، ایام بیماری ، ضعف جسمی ، خستگی و عواملی از این قبیل برای بانوان جدا حایز اهمیت است ، در حالی که برای مردان چنین نیست .
▪ تاثیر دلهره و اضطراب بر میل جنسی :
وجـود دلـهـره (به هر دلیل که باشد) میل جنسی را در زنان بشدت کاهش می دهد و چه بسا این عـامـل درمـردان مانعی برای کاهش میل جنسی نباشد. در نظر آورید که در خانه ای حمام یا آب گـرم وجـودنداشته و انجام نظافت و طهارت به خبر کردن صاحبخانه نیازمند باشد. در این حال تـمـایـل بـه برقراری آمیزش چندان وجود ندارد. بعکس هرگاه در اتاق استراحت ، حمام کوچکی وجـود داشـته باشد که بتوان نظافت کرد، طبیعتا اشتیاق به آمیزش (حتی اگر میل قبلی نباشد) ممکن است به وجود آید. همچنین ترس از بارداری و محیط نامناسب و .. برای زن نا امنی و دلهره به همراه می آورد .
▪ نقش تغذیه در رابطه جنسی :
تغذیه ناکافی از عواملی است که در تحلیل بردن قوای جنسی نقشی بسیار مؤ;ثردارد. گاهی انسان به چیزی بی میل نیست ولی برای رو کردن بدان و بهره مند شدن از آن در خود توانی نمی بیند. این در حالی است که اشتیاق به همبستری بدون تغذیه صحیح ( کافی ) میسر نـیست .
اگر تغذیه زن مناسب نباشد انتظار کشش جنسی بیهوده است .
● آیا تا کنون با همسر خود در رابطه با ارضاء نشدن خود صحبت کرده اید؟
ازدواج ارتـبـاط بسیار پیچیده ای است که برای نیل به نتیجه مطلوب آن بایدهماهنگی و تطابق در تـمـام شـؤ;ون آن حکمفرما باشد، بخصوص در هم آغوشی . زنان می توانند با توجه به توانایی درک همسرش او را در رابطه با کاملا ارضاء نشدن خود آگاه سازند . افزایش زمان معاشقه ابراز احساسات بصورت کلامی در حین رابطه آگاه ساختن همسر در حین نزدیکی از مرحله لذت خود و تعیین زمان دخول می تواند بسیار کمک کننده باشد .
▪ نشانه های ارضاء شدن در زنان:
کـیـفـیـت ارضـای غـریـزه جنسی در زنان تقریبا متفاوت است ، ولی به طور کلی دو امر گویای ارضای جنسی آنان است :
1) به طور طبیعی همان کیفیتی که در حال انزال ، به مرد دست می دهد باید برای زن نیز پیش آید و عـلامـت آن ((احـسـاس مـوجهای پیاپی در سراسر بدن و ضربان و تپش بی اختیار یا انقباض در ناحیه تناسلی )) است . اما نباید فراموش کرد که اوج گیری و تحریک و نیز طغیان و ارضا در زن بـه کـندی صورت می گیرد و خیلی براحتی فرومی نشیند و پس از عمل نیز به سکوت و سکون بیشتری نیازمنداست .
2) تمایل به روابط مجدد همین که زنی به ارتباط زناشویی رغبت نشان دهد گواه آن است که مفهوم لذت زناشویی را لااقل تا حدودی دریافته است ، چنانکه بی میلی چه بسا به سبب آن است که لذت آن را درک نکرده است .
● چگونه رابطه جنسی را آغاز کنیم و چگونه ادامه دهیم؟
لذت نبردن از همبستری از عواملی است که زنان را نسبت به برقراری روابـط جنسی دلسرد و چه بسا بیزار می سازد و بر مرد است که پس از آشنایی خود به وظیفه ، او را همراه خویش سازد و نمونه طعمی را که خود می چشد به وی بچشاند. پـیـوسـتـه بـایـد به یاد داشت که فراهم نبودن زمینه و موقعیت ، از مهمترین عـواملی است که روابط زناشویی را به سردی می کشاند و آن قدر که بر طرف کردن این عوامل در بـهـبود روابط زن و مرد تاءثیر دارد عوامل دیگر مؤ;ثر نیست و تهدید یا نصیحت نیز کارساز نخواهد بـود. مـطـمین باشیدکه با فراهم بودن زمینه و نبود عوامل بازدارنده ، هیچ مشکلی فرا روی شما خودنمایی نخواهد کرد.
● چگونه باید زن را برای برقراری معاشرت آماده ساخت ؟
بیشتر زنان به سبب سرشت خود دیر تحریک می شوند و نیز دیر به اوج لذت جنسی می رسند.بنابراین آمیزشهای منقطع (با انزال سریع از سوی مرد) برای اغلب آنان رنج آور ودلسرد کننده است . مرد باید انجام مقدمات آمیزش را تا آنجا ادامه دهد که زن به اوج تحریک جنسی برسد و به همبستری تمایل یابد. بعلاوه طولانی کردن معاشقه پس از مقاربت ، در صـورتـی کـه بـرای سیراب کردن زن و رضایت جنسی اوباشد، نه تنها اشکال ندارد بلکه ضروری اسـت . مـقـاربت عجولانه و با انزال سریع امری نکوهیده است . تمایل روحی در زن وجود دارد اما تا تحریک بدنی صورت نپذیرد در عمل رغبتی از خود نشان نمی دهد و وظیفه شوهر است که وی را در این حال کمک کند و میل جنسی را در نهادش بیدار سازد.
در حـقـیـقت نشان ندادن تمایل نه بدان سبب است که زن اشتیاقی به روابط همسری ندارد بلکه به اقتضای طبیعت خویش (عفت ) که ودیعه الهی است ، علاقه خود را بدین عمل اظهار نمی دارد. مرحله آمیزش مانند کوهی است که مرد چون دارای قدرت بیشتری است زود به قـلـه کـوه مـی رسد.(یعنی مرد زودتر آماده آمیزش می شود.) در حالی که زن هنوز به اواسط کوه نـرسیده است (زیرا زن دیرتر آماده می شود).
همچنین در پایین آمدن ، مرد یکدفعه پایین می آید و زن پله پله ، و این وظیفه مرد است که دست همسر خود را بگیرد تا با هم بالا و پایین روند و از غریزه جنسی یکدیگربرخوردار شوند .
یک کارشناس امور جنسی می نویسد: بـر خـلاف مـردها که نقاط قابل تحریک جنسی آنها در قسمتهای بخصوص ، محدود می باشد، در زنهااین نقاط منتشر و وسیع است . در تحت شرایط روحی مخصوص ، لمس هر ناحیه از بدن ممکن اسـت بـه وجـد آورنـده تـحریک جنسی شود
تحریک این نواحی سبب ظهور و بروز میل جنسی شـدیـدی خـواهـد شـد. در اوایل ازدواج زنها معمولا نسبت به تحریک عمومی بدن بیشتر حساس هـسـتـنـد تـا به تحریک مستقیم دستگاه تناسلی ، ولی پس از اینکه خجلت و کمرویی طبیعی زن بـتدریج زایل گردیدآن وقت است که تحریک مستقیم برای او لذتبخش تر خواهد بود
ولی باید دقـت کـرد که این گونه تماسها خیلی به آرامی و با مهارت انجام گیرد. اینکه بسیاری از مردان در انـجـام اعـمـال زنـاشویی ازهمسر خود اظهار نارضایتی می کنند گاهی بدین علت است که آنها مـعمولا برقراری روابط زناشویی رابه تندی آغاز می نمایند. در حالی که به طور معمول تحریکهای یکباره سبب مقاومت و نارضایتی دربانوان می شود و آنهارااز همراهی و لذت خواهی دور می سازد. بـهـتـریـن روش آن اسـت که انجام روابط بسیار آرام و تدریجی آغاز گردد. آنگاه که مرد تصمیم قـطـعی خود به برقراری روابط زناشویی را از همان آغاز با همسرش در میان گذارد، کمترین بی میلی در زن به مقاومت عجیبی تبدیل می شود که بسانی به انعطاف نمی انجامد. در حالی که اگر ایـن تـصـمـیـم اظـهـار نـشـود و بـا مـهارت و دلجویی ، کار دنبال گرددنتیجه مطلوب تر عاید می شود .
● درمان:
▪ در نوع اولیه:
آشنایی بیمار در مورد ساختمان و وظایف بدن خود و نیز کاهش هیجانات، صبر و شکیبایی ضروری می باشد و همچنین چندین جلسه مشاوره و دادن آگاهیهای لازم به بیمار لازم است.
▪ در نوع ثانویه:
آموزشهای لازم به یمار و همسر وی داده می شود.
▪ در نوع اکتسابی:
اگر علت بیماری آسیب به عضوی باشد، آن عضو درمان شده و اگر علت دارویی دارد با مشورت پزشک معالج تغییر دارو داده شود.

پزشکان بدون مرز