کودک و نوجوان نمایش نسخه اصلی

نقش آموزش و پرورش در ایجاد تفکر مشارکتی

نظام آموزشی باید در کنار آموزش های رسمی و کلاسیک و برنامه ریزی شده در زمینه مهارت های اجتماعی و نحوه مشارکت دانش آموزان به صورت عملی برنامه ریزی کند. دانش آموزان و جوانان زمانی مفید هستند که بتوانند مسایل اجتماع را از طریق ایفای نقش درست حل کنند.

گروه آموزش و پرورش گوپی 5734

نظام آموزشی باید در کنار آموزش های رسمی و کلاسیک و برنامه ریزی شده در زمینه مهارت های اجتماعی و نحوه مشارکت دانش آموزان به صورت عملی برنامه ریزی کند. دانش آموزان و جوانان زمانی مفید هستند که بتوانند مسایل اجتماع را از طریق ایفای نقش درست حل کنند. یکی از پدیده هایی که می تواند نقش جوانان را در حل مسایل جامعه کاربردی کند شکل گیری تفکر مشارکتی در آنان است. بنابراین نظام آموزشی با سازوکارهای زیر می تواند و باید به نهادی کردن تفکر مشارکتی کمک کند.  
● دانش آموز محور بودن آموزش
تا زمانی که نظام آموزشی براساس ساختارهای متمرکز و تعریف شده عمل کند مشارکت شکل نمی گیرد. در نظام های آموزشی رسمی (متمرکز) همه تصمیمات و فرآیندها توسط نهادهای مشخص تعیین شده و جهت اجرا به معلم و دانش آموز ابلاغ می شود. تغییر ساختار آموزشی از برنامه محوری به دانش آموزمحوری سبب می شود دانش آموزان در تصمیماتی که مربوط به سرنوشت آنان است، شرکت کرده و حساسیت از خود نشان دهند. زمانی که دانش آموزان به لحاظ ساختاری، خود برنامه ریزی کنند از درون خود را وادار به اظهارنظر و ارایه پیشنهاد کرده و به تفکر واداشته اند.
به طور کلی دانش آموزمحور شدن در ابعاد زیر به نهادی شدن تفکر مشارکتی کمک می کند.
1) دانش آموزان مولفه های برنامه ریزی را خود تعیین می کنند.
2)نظرات یکدیگر را به راحتی کامل می کنند.
3) همیاری شکل می گیرد.
4)شخصیت افراد رشد یافته و متعادل می شود.
5) باعث ایجاد احساساتی چون اعتماد به نفس، ارزشمند بودن، احساس قدرت، لیاقت، کفایت و مفید و موثر بودن در شخص می شود.
● به کارگیری الگوی آموزشی مشارکت جو
اجرا و پیاده سازی روش های جمعی و گروهی در آموزش به صورت فرآیندی دانش آموزان را با نحوه مشارکت آشنا می کند. الگوهای آموزشی مشارکتی از دو بعد به فرهنگ مشارکت کمک می کند؛ از یک طرف آموزش جمعی شده و دانش آموزان از همدیگر یاد می گیرند و به هم یاد می دهند و از طرف دیگر روش های جمعی کار کردن را در عمل یاد می گیرند و تعامل این دو فرآیند آنها را برای زندگی اجتماعی و سازمانی آماده می کند.
● انتخاب و سازماندهی محتوای آموزشی مشارکت ساز
انتخاب محتوایی که در آن مشارکت فراگیران نقش اساسی داشته باشد، باعث ترویج فرهنگ مشارکت می شود. محتواهایی که به صورت یکنواخت و یکسان در اختیار دانش آموزان قرار می گیرد موجب رکود بازار مشارکت شده و دانش آموزان به این روند عادت می کنند.
به کار بردن اصول زیر به نهادی شدن تفکر مشارکتی کمک می کند.
- ارتباط محتوا با زندگی واقعی
- ناقص بودن محتوای آموزشی و تکمیل آن توسط فراگیران
- رقابتی بودن محتوا
- جمع آوری و تدوین مطالب توسط دانش آموز
● طراحی ساختارهای مشارکت زا
از طریق طراحی ساختارهای مشارکت زا در نظام آموزشی می توان دانش آموزان را مشارکت جو تربیت کرد. زمانی که دانش آموزان استعداد، توان و تمایل به همکاری داشته باشند اما ساختاری برای جهت دادن به مشارکت وجود نداشته باشد بعد از مدتی تب و تاب مشارکت پایین آمده و از بین می رود. با طراحی ساختارهای آموزشی می توان تفکر مشارکتی را از طریق نظام آموزشی در جامعه نهادی کرد.
طراحی حلقه های کیفیت؛ هر حلقه کیفیت در آموزش گروه کوچکی است که به طور منظم و داوطلبانه حین تدریس برای شناسایی و تحلیل و حل مسایل تدریس گرد هم می آیند و برای پیشبرد عملکرد و غنا بخشیدن به زندگی تحصیلی به تبادل نظر می پردازند.
▪ طراحی نظام مدیریت کیفیت فراگیر در نظام آموزشیTQM : هدف اساسی
TQM (Total Quality Management)؛ درگیر کردن کلیه کارکنان آن سازمان از بالاترین سطح تا پایین ترین سطح جهت خوشحال کردن مشتریان از طریق ارایه محصولات با کیفیت عالی و قیمت مناسب است. مدیریت کیفیت فراگیر روش انجام کار مبتنی بر همیاری است.
طراحی نظام چرخش شغل؛ چرخش شغلی یکی از مکانیسم هایی است که با آن می توان به شکل ساختاری فرهنگ مشارکت را ایجاد کرد. چرخش شغل در گروه مشاغل هم خانواده این امکان را فراهم می کند که کارگر یا کارمند در مهارت های گوناگون خود را بیازماید و تنوع در فعالیت ها موجب می شود فرد برای انجام بهتر آن خوب تجربه، مطالعه و سوال کند که این فعالیت زمینه ساز مشارکت می شود. در سطح آموزش و پرورش مسوولیت هایی که دانش آموزان در زمینه های مختلف ورزشی، هنری، درسی و فرهنگی در کلاس درس و مدرسه تعویض می کنند، این تغییر نقش موجب تقویت همدلی و تبادل نظر در تجربه شده و مشارکت را شکل می دهد.
▪ طراحی نظام پیشنهادات؛ نظام پیشنهادات در آموزش و پرورش تجلیگاه ابتکارات و خلاقیت های فردی و گروهی در بین دانش آموزان و معلمان است و باعث گسترش روحیه مشارکت و پویایی و بهبود فرآیند کار می شود.
به طور کلی نظام مشارکت در آموزش و پرورش اهداف زیر را دنبال می کند.
- اشاعه فرهنگ همکاری داوطلبانه در سطح دانش آموزان و معلمان
- تقویت تعهد کلاسی
- بهبود جمعی کار یادگیری و تدریس
- تقویت انگیزه جمعی در اظهارنظر و...
● حاکم شدن روحیه تفکر علمی و پژوهشی در جوانان
مدرسه باید تحقیق و پژوهش را راهگشای مشکلات جامعه بداند. جوانان باید در مدرسه به این باور مشترک برسند که در زمینه های مختلف باید به تفکر و تحقیق و پژوهش راه حل ها و پدیده های جدید بپردازند. مدرسه از عمده ترین مراکزی است که باعث القای روحیه تحقیقی به فرهنگ جوانان می شود زیرا اگر دانش آموزان از ابتدای تحصیل رسمی با چنین روحیه یی آشنا و بزرگ شوند در بزرگسالی که کارگزار، تصمیم گیر و مسوول می شوند به راحتی تحقیق و پژوهش را به عنوان ابزاری نیرومند و کارساز به کار می برند. تقویت روحیه تحقیق و پژوهش موجب علاقه و گرایش جوانان به تحقیق در مسایل و معضلات اجتماع شده و این گرایش احساس مسوولیت آنها را تحریک و تقویت کرده و بدین صورت روحیه تحقیق و پژوهش عاملی جهت ایجاد تعهدات اجتماعی و روحیه مشارکت می شود.
● آموزش تقویت مسوولیت پذیری
مسوولیت از ریشه سوال است و یکی از متداول ترین و پرمصرف ترین واژه ها در زبان فارسی است. مسوولیت در اصطلاح به معنای مسوول بودن و موظف بودن به انجام امری است. مسوول کسی است که وظیفه یی برعهده دارد که اگر به آن عمل نکند از او بازخواست می شود. توسعه مسوولیت پذیری یعنی انسان سازی که از وظایف آموزش و پرورش است. از طریق عادت دادن دانش آموزان به مشارکت تقویت مسوولیت پذیری حاصل می شود. نظام آموزش و پرورش باید مشارکت را به جوانان یاد دهد.
● جایگزین کردن استراتژی ارزیابی گروهی به جای ارزیابی فردی
لازمه ارزیابی گروهی این است که فعالیت های آموزشی و یادگیری گروهی و جمعی شود. در دو بعد فعالیت های دانش آموزان جمعی و گروهی می شود
1) فعالیت های اصلی آموزش و یادگیری که مربوط به تکالیف درسی و زمینه های مختلف علمی است
2) فعالیت های فوق برنامه مانند موسیقی جمعی، سرودخوانی و مشارکت در تمیزی مدرسه.
ارزیابی گروهی در ابعاد زیر به نهادی شدن فرهنگ مشارکت کمک می کند.
- ساختار جمعی کار کردن در دانش آموزان طراحی می شود.
- انرژی روانی افراد با هم تلفیق می شود.
- فرهنگ تسهیم دستاوردهای جمعی به وجود می آید.
● جمع بندی و نتیجه گیری
مشارکت یک نظام فکری است. تفکر مشارکتی و عادت به مشارکت در نظام آموزشی ایجاد و پرورش می یابد و در جامعه و سازمان ها از آنها بهره برداری می شود. برای اینکه نظام آموزش و پرورش در این کار توفیق پیدا کند باید با ساز و کارهایی باعث نهادی شدن تفکر مشارکتی شود از جمله دانش آموزمحور بودن آموزش، اجرا و پیاده سازی روش های جمعی و گروهی در آموزش، انتخاب و سازماندهی محتوای آموزشی مشارکت ساز، تربیت دانش آموزان مشارکت جو با طراحی ساختارهای مشارکت زا، طراحی حلقه های کیفیت، طراحی نظام مدیریت کیفیت فراگیر در نظام آموزشی، طراحی نظام چرخش شغل، طراحی نظام پیشنهادات، حاکم شدن روحیه تفکر علمی و پژوهشی در جوانان، آموزش تقویت مسوولیت پذیری، جایگزین کردن استراتژی ارزیابی گروهی به جای ارزیابی فردی.

زیور رضایی
روزنامه اعتماد www etemaad ir