کودک و نوجوان نمایش نسخه اصلی

کودکان دیرآموز را بهتر بشناسیم!

کودکانی را دیرآموز می خوانیم که از نظر هوشی در محدوده هوشبهر بین 70 تا 84 قرار گرفته اند یعنی یک تا دو انحراف استاندارد پایین تر از میانگین سنی خودشان قرار گرفته اند و دارای عملکرد طبیعی ضعیف هستند.

گروه آموزش و پرورش گوپی 4100

● تعریف کودکان دیرآموز <کندآموز>  
کودکانی را دیرآموز می خوانیم که از نظر هوشی در محدوده هوشبهر بین 70 تا 84 قرار گرفته اند یعنی یک تا دو انحراف استاندارد پایین تر از میانگین سنی خودشان قرار گرفته اند و دارای عملکرد طبیعی ضعیف هستند.
این کودکان تنها در حیطه مهارت های تحصیلی دارای عملکردی محدودتر و ضعیف تر نسبت به همسالان خود هستند و در سایر رفتارهای انطباقی و سازشی فاقد هرگونه نقص قابل ملاحظه ای می باشند و مثل همسالان خود دارای تفاوتهای فردی در حیطه های مختلف رفتاری اند.
● ویژگیهای کودکان دیرآموز
این کودکان تمرکز و دقت کافی و رغبت به کارهای فکری و ابتکاری ندارند، قادر به طرح نقشه و برنامه ریزی برای خود و دیگران نیستند ولی ممکن است با تمرین و ممارست در کارهای عملی و حرفه ای موفق شوند.
بیشتر این افراد در خانواده و جامعه به طور تقریباً عادی زندگی می کنند و جز در مواردی که انتقاد، استدلال و بیان لازم است تفاوت محسوسی با دیگران نشان نمی دهند.
این افراد اگر دچار آشفتگیهای عاطفی نشوند، مطیع، فرمانبر، آرام و سازگار و در کنار همسری عاقل و مطیع و یا همکاری دلسوز و شکیبا می توانند خود و اطرافیان را از آرامش بهره مند سازند.
اشتغالات فنی و حرفه ای و ورزشی در رشد و پرورش شخصیت این افراد مؤثر است و علاقه زیادی به آن نشان می دهند.
▪ برخی از مشخصات اصلی و بارز این دانش آموزان عبارتنداز:
ـ در درک مفاهیم و یادگیری مطالب، کندتر از متوسط کلاس هستند.
ـ در تشخیص روابط پیچیده ضعیف هستند.
- از درک مفاهیم انتزاعی یا مجرد عاجز هستند.
- برای یادگیری مطالب درسی، به تمرینهای بیشتری نیاز دارند.
ـ دامنه معلومات عمومی آنان نسبت به همسالان خود محدودتر است.
- خزانه لغات محدودتری نسبت به همسالان خود دارند و از دستور زبان ساده ای که ویژه دانش آموزان کوچکتر است، استفاده می کنند.
- در خواندن و فهمیدن کتابهای درسی دچار اشکال هستند.
- در انجام تکالیف درسی معمولا2 ً تا 3 سال از همسالان خود عقب هستند.
- معمولاً برخی معلمان بدون توجه به محدودیت تواناییهای ذهنی این گروه از دانش آموزان آنان را سرزنش و با دیگران مقایسه می کنند و چنین برخوردهایی موجبات شکست و دل زدگی بیشتر آنان را نسبت به تحصیل فراهم می سازد، اصولاً یأس و ناامیدی ناشی از شکست در مدرسه، اعتماد و اطمینان به خود را کاهش می دهد و چنین القا می کند که من به درد هیچ کاری نمی خورم.
درحالی که معلم آگاه و دانا باید در برخورد با چنین دانش آموزانی محدودیت های ذهنی آنان را در نظر بگیرد و اگر واقعاً تشخیص می دهد که این گروه توانایی درک مفاهیم پیچیده درسی را ندارند آنان را به بهره مندی از آموزش حرفه ای یا کشاورزی تشویق کند، تا بتوانند متناسب با توانایی ها و نیازهای خود، شغل آینده خویش را پایه ریزی کنند.
برای تهیه یک برنامه ویژه کودکان دیرآموز بهتر است مشابه الگوی زیر عمل شود:
زمینه یابی و بررسی نمرات گروه های سنی 1 تا 5 سال و مختص کودکانی که نمرات هوشی آنان 2 سال یا بیشتر از حد میانگین پایین تر بوده است.
از معلمانی که قبلاً با چنین کودکانی سروکار داشته اند استفاده کرده تا توصیه های لازم ارایه شود.
یک ارزیابی دقیق از سلامت کودک و تاریخچه اجتماعی او لازم است تا مشخص شود دلایل آشکاری که در عقب ماندگی او نقش دارند، چیست؟
آزمون های هوشی گروهی نیز می تواند کمک بزرگی باشد.
اگر عقب ماندگی مربوط به عوامل احساسی و هیجانی باشد، یک مطالعه کامل توسط روانپزشک و یا روانشناس که واجد شرایط لازم است ضرورت دارد. محتویات این مطالعه عبارتنداز: آزمون هوشی انفرادی، آزمون عملی، آزمون بالندگی (مهارتهای) اجتماعی و شخصی و آزمون های پیشرفت تحصیلی.
● کودکان دیرآموز در کلاس های ویژه
یک کلاس ویژه کودک این وضعیت را داراست تا وی در محیطی که به اندازه سطح خودش است، پیشرفت کند و به اندازه سطح درک و فهم خودش با او کار شود. کلاس ویژه جایی است که در آن تعداد دانش آموزان کمتری نسبت به سایر کلاس ها وجود دارد و تلاش معلم بیشتر است.
برای اینکه آموزگار از عهده این کلاس و این تکلیف برآید، مستلزم این است که معلم دارای شخصیتی متناسب با خصوصیات این کودکان باشد. این آموزگار باید صبر و شکیبایی بی پایان، مهربانی، بینش و یک عشق ذاتی و فطری برای کودکان، روحیه تلاش و خستگی ناپذیر و انسان دوستانه داشته باشد.
▪ آموزگار باید تخصص لازم را در زمینه های مربوط داشته باشد، از جمله:
ـ دانش و آگاهی به میزان کافی.
ـ توانایی کمک با توجه به تطابق شخصی و سازگاری او.
ـ آشنایی با آزمون های مختلف و موارد استفاده از آن ها در ارزیابی کودک.
ـ دانستن برنامه و برنامه ریزی های درسی.
ـ دانستن تکنیک های آموزشی و مواد درسی.
ـ دانستن ادبیات حرفه ای.
ـ برقراری ارتباط مناسب و مطلوب با کودکان و خانواده های آنان.
● کودکان دیرآموز در کلاس های عادی
اگرچه برای کودکان عقب مانده استفاده از کلاسهای ویژه یک ایده آل است اما همیشه این امر امکان پذیر نیست. گاهی اوقات کودک عقب مانده و یا کودک دیرآموز در یک کلاس عادی جا داده می شود و زیرنظر معلمی قرار می گیرد که فعالیتی در مورد تدریس این کودکان نداشته است.
وقتی بنابر هر دلیلی این عمل انجام شود، معلم باید در مورد این کودک با روانشناس یا مشاور مدرسه گفتگو نماید تا بتواند این کودکان را بهتر تحت آموزش قرار دهد.
در هر کلاس که 30 تا 40 دانش آموز دارد، به طور میانگین 1 تا 4 دانش آموز با ویژگی های گفته شده وجود دارد معلم باید اصول اصلی کار با این کودکان را بداند که عبارت است از:
- معلم باید ویژگیهای فردی کودک را در نظر بگیرد.
- معلم باید در کلاس به کودک کمک کند تا دراندازه و سطح خودش آموزش ببیند.
- مطالب درسی باید بیشتر تکرار شود و مدت زمان یادگیری و آموزش درس جدید با فاصله بیشتر برنامه ریزی شود. مدتی که طول می کشد تا یک کودک دیرآموز همانند یک کودک عادی یک سال درسی را به پایان برساند، یک سال و نیم است.
- کودک دیرآموز احتیاج به انگیزه برای تمرین (مشق و تکالیف) دارد. اما تمام این روشهای انگیزشی به یک نوع نیستند و آموزگار باید نبوغ خاصی برای آموزش به کودک به کار بندد.
- آموزگار برای تدریس از مسایل عینی و محسوس کمک بطلبد تا بتواند موقعیت آموزشی محسوسی را برای او فراهم کند.
- کودک دیرآموز برای رسیدن به ایده آل های آموزشی نیاز به تحسین و تشویق دارد. از قبیل: جوایز متفرقه، ستاره روی دفتر، یک اسباب بازی، نوشتن نامش با گچ رنگی و خلاصه تحریک کردن علاقه اش.
- آموزگار باید به کودک کمک کند تا به فعالیتهایش به عنوان یک چیز با ارزش بنگرد و هر فعالیت و تلاش کودک در ارتباط با موضوع تدریس از جانب معلم مورد احترام قرار گیرد.
- داشتن ظاهر مناسب به کودک کمک می کند تا بهتر مورد پذیرش در جامعه باشد.
- از این کودکان باید برنامه ها و هدف های کوچکتری را انتظار داشته باشیم.
- موضوعات درسی مدرسه های رسمی باید در آموزش به این کودکان با تأخیر به کار گرفته شوند تا زمانیکه کودک برای پذیرش آن ها آماده می شود از آن جایی که کودک دیرآموز تقریبا2 ً سال از کودکان هم سن خود از لحاظ آموزشی عقب تر است ما باید انتظار داشته باشیم که او با کودکان کوچکتر از خود در یادگیری برابری نماید.
- رسیدن به موفقیت و پیشرفت تحصیلی برای کودک دیرآموز منوط به داشتن طرح و برنامه ریزی صبورانه و راهنمایی متفکرانه در طول دوره آموزشی است.
- تکرار یک دوره کلاس های پیش دبستانی (آمادگی) برای کودک کندآموز مفید و با علاقه خواهد بود.
زیرا بیشتر کودکان از دوره آمادگی لذت خیلی زیادی می برند و این نکته برای خانواده های این کودکان جالب توجه است که گماردن آن ها در چنین شرایط کلاسی به توسعه یک سری از توانایی های کودک کمک می نماید. و در نهایت این کودکان احتیاج به همکاری دارند هرچند که اگر خودشان این همکاری را نخواهند. اگر کودک دیرآموز بعد از 2 سال در یک مدرسه عادی پیشرفتی حاصل نکرد و بهره ای نبرد، باید او را به یک کلاس ویژه کودکان استثنایی انتقال داد.
● سازگاری تحصیلی
برای کودکان دیرآموزی که در کلاس های عادی مشغول به تحصیل هستند برنامه هایی را جهت سازگاری تحصیلی باید رعایت و اجرا کرد از جمله:
- تأخیر در تکالیف مدرسه و توجه بیشتر و اهمیت بیشتر برآموزش پیش دبستانی
- توجه مکرر و مداوم در مدرسه
- تکرار مراحل آموزشی
- تکرار نشست ها با خانواده کودکان
ـ نیاز به معلم کمکی (خصوصی) در صورت لزوم در منزل
● آموزش کودکان دیرآموز
آموزش به کودکان دیرآموز مانند آموزش به کودکانی است که نارس در رشد عقلی یا تجربی هستند و کودکان دیرآموز می توانند یاد بگیرند به شرط آن که معلم تمهیدات و برنامه های زیر را به کار ببرد:
- به کار بردن واحدهای کوچک تر در آموزش.
- به کار بردن تعالیم عینی و محسوس استفاده از حواس مختلف بینایی، شنوایی، لامسه و بویایی.
- به کار بردن راهنمایی های ویژه و تعیین توصیه هایی که کودک درک و دریافت نکرده است.
- به کار بردن مراحل انگیزش بیشتر و مرور کردن.
- در نظر گرفتن وقت و زمان بیشتر برای کامل کردن کارها (اتمام فعالیتها).
- به کار بردن وسایل صوتی - تصویری بیشتر و تجهیزات دیداری و شنیداری در کلاس.
- نظارت و رهبری بیشتر.
- انگیزش بیشتر که معمولاً توسط اسباب بازی و..... حاصل می شود.
- کاربرد فوری آموزش و ارتباط دادن آن به چیزهایی که برای کودک مهم است.
- گوناگونی و تنوع بیشتر در به کارگیری اسباب و وسایل تحریک کننده.
- تأکید برمقادیر پیشرفت و موضوعات اجتماعی و ارتباطی، وقتی که با آموزش واقعی مواجه می شویم.
- به کارگیری تعداد بیشتری از پاسخ های دانش آموزان در امر آموزشی.
- کاربرد مسایل احساسی و هیجانی در فعالیتها، نمایش، حرکات برای هماهنگی چشم.
- جایزه و پاداش برای کسانی که اندکی تلاش برای نیل به توصیه ها را به کار می بندند.
- فراهم کردن شرایط برای تجربه بیشتر.
تقریبا5 تا 10 درصد دانش آموزان همه مدارس در طبقه دیرآموز قرار دارند. معمولاً این کودکان برنامه درسی کاملاً متفاوتی نسبت به کودکان عادی دارند و این کودکان نیاز به موقعیت انجام دارند از جمله: استفاده از سیستم حمل ونقل شهری، گفتن ساعت، دانستن مقادیر پول، تعویض پول، بازی کردن، ورزش کردن و رفع کردن نیازهای شخصی.
کودکان دیرآموز به وقت بیشتر، تشویق بیشتر، و انگیزش بیشتر نیاز دارند و بهترین معلم کسی است که نقاط ضعف آن ها را بیابد و تشویق کند و به آن ها در زندگی کردن با ضعف ها و ناتوانایی هایشان کمک کند.
● تطبیق و سازگاری در دستورات خواندنی
از آن جایی که خواندن و نوشتن برای هر فردی نقش بسزا و مهمی در جامعه دارد. برای کمک به خواندن کودکان دیرآموز چند پیشنهاد داریم.
- به تأخیر انداختن دستورات و درسهای واقعی برای کودک تا زمانیکه او به وضوح آماده خواندن باشد.
- معرفی مراحل مختلف خواندن به آرامی و با سرعت کمتر نسبت به کودکان هم سن خودش.
ـ انتخاب با دقت مواد خواندنی با توجه به توانایی و علاقه کودک.
ـ برای آموزش از دوره های درسی کوتاه مدت و مکرر استفاده شود.
- تأکید برروی فعالیت های خواندنی و خواندن درس ها.
ـ تنوع در آموزش و استفاده از مدل ها و وسایل متنوع برای خواندن (خواندن با نوار ضبط صوت و...).
- استفاده از کارت کلمات، باز با لغات، شنیدن صداهای مختلف، تشخیص لغات و... .
- به کودک کمک کنید تا پیشرفت خود را ارزیابی کند.
- به گونه ای درس را بخوانید که هماهنگ با سطح خواندن کودک باشد.
- از او بخواهید تا با آرامش درس را بخواند و صدایش را در نوار ضبط صوت پر کنید تا به صدای خود گوش فرادهد.
ـ مطالب و مواد خواندنی را به طور مرتب مرور کنید ولی سعی کنید مواد خواندنی جالب باشد از قبیل داستانهای نمایشی.
- خواندن را با مطالبی آغاز کنید که کودک به آن ها علاقمند است مثل داستانهای مربوط به خانه و.... .
- با درست کردن علایم و نشانه هایی ویژه به کودک در خواندن کمک کنید.
- تجربه، کودکان را پربار می کند. غالباً کودکان تجربه کمی در به دست آوردن معانی به صورت چاپی دارند.
- از آن ها انتظار زیادی نداشته باشیم و کوچک ترین پیشرفت در آن ها برای ما موفقیتی بزرگ باشد.
- درهنگام خواندن برای گم نکردن خط از یک خط کش در زیر خطی که می خواهد بخواند استفاده می کنیم و به مرور که خط را گم نکرد خط کش را برمی داریم.
ـ تأکید کنیم که خواندن باید ریتم و آهنگی ملایم داشته و به مکث ها و توقف ها توجه داشته باشد.
در پایان باید اذعان داشت که در کار با کودکان دیرآموز، تلاش کنید و همیشه به خاطر داشته باشید که آن ها مسیول کمبود توانایی یادگیری شان نیستند و سعی کنید آن ها را به حرکت درآورید و برای هر تلاشی پاداشی قایل نشوید.



نویسنده آزیتا محمودپور منابع 1 آموزش و پرورش تلفیقی دانش آموزان دیرآموز مولفین محمدرضا تات آلیس هوسپیان پژوهشکده کودکان استثنایی 2 روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی مؤ لف دکتر بهروز میلانی فر نشر قومس 3 روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی تأ لیف دکتر مریم سیف نراقی دکتر عزت الله نادری انتشارات ارسباران 4 Educatio of the slow Learner and the retarded A L Jangro DLARYOf A Slow Learner class jack zAbram owit1999
وزارت آموزش و پرورش ایران