تنها در جاده پرسنگلاخ زندگی

واکاوی مشکلات زنان سرپرست خانوار

گروه زنان گوپی 3206

زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های آسیب پذیر جامعه هستند که گاه عواملی چون طلاق، فوت، اعتیاد همسر، از کارافتادگی همسر و رها شدن توسط مردان مهاجر یا بی مبالات، موجب آسیب پذیری این طیف وسیع از جامعه، می شود.  
این گروه از زنان که با عنوان زنان سرپرست خانوار یا خودسرپرست در جامعه نامیده می شوند، با مسایل، مشکلات و موانع زیادی در زندگی مواجهند. توجه و بررسی همه جانبه و دقیق مسایل و مشکلات زنان سرپرست خانوار و ارایه راهکارهای درست و اصولی به منظور حمایت از آنها، از جمله وظایف نهادها و سازمان های خدمات اجتماعی در هر کشور است. متاسفانه در جامعه ما، زندگی زنان پس از ترک شوهر (به دلیل فوت، طلاق و...) غالبا با ابهامات و مخاطراتی روبه روست؛ از جمله سرپرستی فرزندان بتنهایی و گاه بسختی، مشکلات اقتصادی، زندگی در تنهایی و همراه با افسردگی و ناامیدی، همچنین نگرش غلط جامعه نسبت به زنان مطلقه و بیوه در نبود همسرانشان، آنان را در روابط اجتماعی و حضور در اجتماع با مشکلات عدیده ای روبه رو می کند. با توجه به روند رو به افزایش شمار زنان سرپرست خانوار در سال های اخیر در نتیجه افزایش میزان طلاق در جامعه، لزوم توجه بیشتر به این قشر از افراد جامعه، ملموس تر است.
پس از پیروزی انقلاب، قانون اساسی بر تامین نیازهای افراد بی سرپرست و زنان سرپرست خانوار به عنوان اقشار آسیب پذیر جامعه تاکید کرده است. قانونگذار نظام اسلامی با توجه به اصل حفظ نهاد خانواده، اصل برقراری عدالت اجتماعی، اصل پیشگیری از مفاسد اجتماعی و اصل رعایت حقوق شهروندی موظف بوده است تا این گروه را زیر چتر حمایتی خود قرار دهد. از جانب دیگر مطابق با آموزه های مذهب تشیع، حاکمان حکومت اسلامی ملزم به بذل توجه ویژه در امور اقتصادی و اجتماعی افرادی هستند که از عهده مخارج خود بر نیامده و مشکلات بسیاری را متحمل می شوند.
از این رو، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که زنان سرپرست خانوار به لحاظ پارامترهای جامعه شناختی، روان شناختی، اقتصادی و رفاهی چه وضعیتی دارند و تحلیل ثانویه بر این پارامترها، چه یافته هایی را بر می تابد؟ چه راهکارهایی را می توان جهت رویارویی زنان سرپرست خانوار با مسایل و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی پیش رو ارایه داد؟
مروری بر پژوهش های انجام شده در زمینه مسایل و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار نشان می دهد که در این زمینه پژوهش های معتبر بسیار محدود است. گستره مسایل و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ای که نهاد خانواده به خاطر حذف یا تضغیف حضور کارکردی مرد می پذیرد و تبعات ناشی از آن موضوعی است که در سال های اخیر بخشی از تلاش های پژوهشی و مطالعات علمی را به خود اختصاص داده است. در این قسمت از نوشتار، به بررسی ادبیات تجربی تحقیق پرداخته می شود؛ ادبیاتی که در قالب پایان نامه کارشناسی و کارشناسی ارشد، رساله دکتری و گزارش های تحقیقی به فراخور عنوان تحقیق، به شرح و تبیین مسایل زنان سرپرست خانوار می پردازد.
به طور کلی این تحقیقات را می توان به 2 دسته تقسیم کرد:
▪ دسته اول: پایان نامه های تحصیلی دانشجویان رشته های مرتبط با موضوع که عمدتا رشته خدمات اجتماعی و مددکاری است و دارای ویژگی های مشابهی هستند از جمله این که تمام این تحقیقات از نوع توصیفی هستند و به نتایج مشابهی نیز دست یافته اند. ویژگی های اجتماعی اقتصادی خانواده هایی که سرپرستی آنان با زنان است، وضع تحصیلات، اشتغال، درآمد، بهداشت و مسکن نامناسب است و ارتباط خویشاوندی ضعیفی دارند و عملکرد سازمان های حمایتی به علت کمبود منابع مالی و خدماتی در بهبود وضعیت این خانواده ها نیز چندان موفق نبوده اند. چند نمونه از این پایان نامه ها عبارتند از:
نتایج حاصله از پژوهشی با عنوان بررسی سیاست های اجتماعی پیرامون حقوق زنان مطلقه سرپرست خانوار توسط فاطمه قربانی در سال 1380، حاکی از آن است که ضعف قوانین در زمینه دسترسی زنان مطلقه به حقوقی که بعد از طلاق در قوانین حقوقی برای آنها در نظر گرفته شده است بخصوص در زمینه مهریه، اجرات المثل و نفقه برای نگهداری فرزندان، از جمله مسایل و مشکلات زنان سرپرست خانوار است.
پژوهش دیگر، در سال 1380 توسط فاطمه رضایی با عنوان بررسی مشکلات اقتصادی اجتماعی خانواده های زن سرپرست تحت پوشش بهزیستی شهرستان خمین انجام شده است. تحقیق حاضر با هدف دستیابی به اطلاعات لازم در رابطه با وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده های زن سرپرست جهت تقویت فعالیت های مربوط به این گروه خانواده ها انجام شده است. جامعه آماری 50 خانوار زن سرپرست 65 15 ساله تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان خمین بوده است. روش تحقیق پیمایشی و اطلاعات به وسیله پرسشنامه استخراج شده و به نتایج زیر دست یافته است.
96 درصد دارای تحصیلات پایین هستند، 50 درصد زنان دارای مشاغل پایین هستند، 34 درصد مشاغل نیمه مهم، 16 درصد غیرشاغل، 64 درصد دارای درآمد پایین و 24 درصد فاقد درآمدند. 80 درصد خانواده ها دارای پایگاه اجتماعی اقتصادی متوسط و پایین هستند. 32 درصد علت سرپرستی زن فوت مرد، 22 درصد بیماری و از کارافتادگی، 18 درصد زندانی بودن مرد، 12 درصد طلاق و 16 درصد سایر موارد است. اکثر خانواده ها کمک های بهزیستی را کافی نمی دانند.
در پژوهشی که توسط عباس سالاری تاثیر فقدان پدر بر اختلالات رفتاری کودکان مقطع ابتدایی تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهر تهران در سال 1373 انجام شده، حاکی از آن است که مساله اساسی پی بردن به تاثیر فقدان پدر در اختلالات رفتاری کودکان فاقد پدر بوده و به مسایل دیگری چون جنس، سن کودک، میزان تحصیلات و سن مادر و فقدان پدر پرداخته است. نمونه پژوهش شامل 160 دختر و پسر تحت پوشش کمیته امداد بوده که از 4 منطقه 11، 15، 17 و 20 آموزش و پرورش به روش خوشه ای انتخاب شده است. از مجموعه 12 فرضیه، 4 فرضیه تایید و نتایج زیر استخراج شد:
هیچ یک از متغیرهای سن کودک، ترتیب تولد، سن و تحصیلات مادر با اختلالات رفتاری رابطه معناداری نداشت و حتی داشتن یا نداشتن پدر نیز بر کودکان تحت پوشش کمیته امداد تاثیر نداشت.
شرایط و اوضاع اقتصادی عامل اصلی است. مادران این کودکان که بار اصلی زندگی را به دوش می کشند، مانند سایر مادران، تعامل لازم را با کودکانشان ندارند. پدران کودکان واجد پدر نیز به علت نقایص و بیماری جسمی و روانی، حضورشان موثر نیست و مادران آنها به نوعی دچار افسردگی و نگرانی هستند و در نتیجه فرزندان آنها نیز دچار اختلالات روانی می شوند.
عمده ترین مشکلات زنان سرپرست خانواده مشکلات اقتصادی، ناآگاهی برای اداره امور اقتصادی خانواده، نگرش های منفی اجتماعی نسبت به زن سرپرست خانواده و نگرانی از آینده فرزندان است
▪ دسته دوم: تحقیقاتی هستند که عمدتا توسط مراکز پژوهشی، دولتی و دانشگاه ها انجام شده است: بررسی وضعیت زنان بیوه و بی سرپرست شهرستان اردبیل و ارزیابی عملکرد ادارات و ارگان های ذیربط در ارایه خدمات به آنها طرح تحقیقاتی است که توسط اعظم باقر زارع و همکارانش در سال 76 1375 انجام شده است. این طرح، در زمینه بررسی وضعیت زنان بیوه و بی سرپرست در شهر اردبیل به روش پیمایشی و از طریق ابزار پرسشنامه و همچنین با استفاده از روش تحقیق اسنادی و مطالعه پرونده های مربوط به افراد تحت پوشش سازمانی مربوطه با نمونه آماری 705 نفر از میان زنان بی سرپرست و بیوه تحت پوشش سازمان ها، 106 نفر از دختران و زنان ارجاع شده به مراکز مبارزه با مفاسد اجتماعی و 40 نفر از زنان بی سرپرست و بیوه که تحت پوشش هیچ کدام از سازمان ها نبودند در سطح شهر اردبیل انجام گرفته است و براساس نتایج تحقیق، مشکلات اجتماعی و رفاهی زنان بی سرپرست، میزان ارتکاب به جرایم و میزان برخورداری از خدمات امدادی رفاهی دولتی (سازمان های حمایتی) مورد مطالعه قرار گرفته و پیشنهادهایی به منظور بهبود بخشیدن به وضعیت زندگی زنان بیوه و بی سرپرست و همچنین راهکارهایی برای جلوگیری از آسیب پذیری اجتماعی آنها ارایه شده است.
طرح حمایت از زنان فرهنگی شاغل سرپرست خانوار طرح دیگری است که توسط دفتر امور زنان آموزش و پرورش در سال 1380 انجام شده است. این طرح با هدف شناسایی و برطرف کردن موانع و مشکلات زنان شاغل فرهنگی سرپرست خانوار، جلب مشارکت و حمایت معاونت ها و سازمان های وابسته آموزش و پرورش در این زمینه، ارایه تسهیلات در بعد فرهنگی، اجتماعی، حقوقی، اقتصادی، بهداشتی و روانی، عاطفی به زنان شاغل فرهنگی سرپرست خانوار انجام شده است.
در این طرح زنان سرپرست خانوار را به 3 دسته تقسیم کرده اند:
1) زنان شاغل سرپرست: خانواده هایی که مرد به طور دایم غایب است و زن تنها سرپرست قانونی است و شامل همسر شهدا، زنان مطلقه و زنان بیوه می شود.
2) زنان شاغل بدسرپرست: خانواده هایی که زن به صورت رسمی سرپرست نیست و غالبا تحت تکفل مرد است ولی مرد از عهده اداره مخارج زندگی برنمی آید و شامل همسر فرد معتاد، همسر فرد زندانی و مفقود، همسر از کار افتاده و معلول، همسر فرد بیمار و همسر جانباز با درصد بالای جانبازی می شود.
3) زنان شاغل خودسرپرست: زنان سرپرست خانواری که هرگز ازدواج نکرده اند و شامل دختران مجرد که تنها زندگی می کنند و دختران مجردی که افرادی از خانواده (پدر، مادر، برادر، خواهر و...) را تحت تکفل خود دارند. از میان تمامی کارکنان آموزش و پرورش (348/065/1 نفر)، حدود 542/428 نفر زن هستند که از بین آنها 976/6 نفر زنان سرپرست خانواری هستند که قانونا سرپرستی فرزندان خویش را به عهده دارند و عایله مندی دریافت می کنند. بیشترین درصد زنان سرپرست خانوار، متعلق به استان های ایلام، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد است. بیش از 50 درصد از زنان سرپرست خانوار فرهنگی، یک یا دو نفر را تحت تکفل دارند و حدود 90 درصد از آنها رسمی هستند. حدود 42 درصد از زنان سرپرست خانوار شاغل فرهنگی؛ دارای مدرک دیپلم، 13 درصد فوق دیپلم، 13 درصد لیسانس و درصد کمی فوق لیسانس و بالاتر و حدود 23 درصد نیز زیردیپلم هستند.
بررسی آسیب های روانی اجتماعی زنان سرپرست خانواده توسط زهره خسروی در سال 1380 انجام شده است. این بررسی به روش اسنادی انجام شده و ابتدا به مفهوم و نرخ زنان سرپرست خانواده پرداخته و سپس مشکلات روانی اجتماعی آنان را مورد بررسی قرار می دهد و در انتها به بررسی عواملی که می تواند فشار و آسیب های روانی اجتماعی را پیشگیری نماید یا کاهش دهد، می پردازد.
نتایج نشان می دهد عمده ترین مشکلات زنان سرپرست خانواده، مشکلات اقتصادی، ناآگاهی برای اداره امور اقتصادی خانواده، نگرش های منفی اجتماعی نسبت به زن سرپرست خانواده و نگرانی از آینده فرزندان است. در صورتی که زنان سرپرست خانواده از حمایت های اجتماعی مناسب برخوردار باشند، شیوه های مقابله مناسب را بیاموزند و دارای منبع کنترل درونی باشند، کمترین آسیب را متحمل می شوند.
بررسی میزان موفقیت طرح های خودکفایی و اشتغالزایی کمیته امداد امام خمینیره در ایجاد و تقویت فرصت های شغلی مناسب برای زنان سرپرست خانوار استان سمنان توسط قدرت الله دوست محمدی طی سال های 82 1381 انجام شده است. هدف این پژوهش، شناسایی میزان موفقیت طرح های خودکفایی و اشتغا لزایی کمیته امداد در ایجاد و تقویت فرصت های شغلی مناسب برای زنان سرپرست خانوار در استان بوده است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد که حداقل یک سال از طرح کمیته برای فعالیت های خودکفایی استفاده کرده اند.
نتایج به دست آمده از این تحقیق عبارت است از:
- اعطای وام های خودکفایی، فرصت های شغلی مناسبی را برای زنان سرپرست خانوار ایجاد کرده است.
- بیشترین کمک از طریق اعطای وام برای خرید مواد اولیه برای نیاز شغلی بوده است.
- ارایه آموزش های فنی و حرفه ای از سوی کمیته امداد در ایجاد و تقویت فرصت های شغلی مناسب برای زنان سرپرست خانوار موثر بوده است.
- برگزاری کارگاه های آموزشی و تولیدی در ایجاد و تقویت فرصت های شغلی برای زنان سرپرست خانوار، بسیار موثر واقع شده است.
- همچنین اعطای وام برای تامین فضای خودکفایی در ایجاد و تقویت فرصت های شغلی برای زنان سرپرست خانوار موثر بوده است.

رضا ویسی
روزنامه جام جم www jamejamonline ir