زنان و بار سنگین مسوولیت

نوشتاری به مناسبت هفته زن

گروه زنان گوپی 2663

یک بار دیگر هفته زن فرا رسید و گذشت هفته ای که آغاز آن مصادف است با تولد حضرت زهرای اطهر.  
رخدادی که امسال به این مناسبت رنگ دیگری گرفت، نزدیک بودن آن به انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری.
مجموعه سخنانی که در چند ماهه اخیر پیرامون مسایل زنان چه از سوی نامزدها و چه هواداران آنها مطرح شد و همچنین فعالیت های آنان بهانه ای شد برای نوشتن این یادداشت.
متاسفانه پس از گذشت 3 دهه از وقوع انقلاب اسلامی و با توجه به تحول عظیمی که نوع نگرش امام خمینی(ره) در حیات فردی و اجتماعی زن ایرانی ایجاد کرد، هنوز هم حتی در مرحله درک صحیح این دگرگونی، موقعیت مطلوبی نداریم.
از ابتدای انقلاب 4 جریان فکری مشخص درخصوص موضوعات و مسایل مربوط به زنان در کشور شکل گرفته است.
1) جریانی که قوانین جمهوری اسلامی را زن ستیز می داند و با کلیت نظام مشکل دارد. این گروه با انتشار مجله، کتاب، تجمعات و هر وسیله ای که امکان داشته باشد مخالفت و ضدیت خود را آشکار می کنند و طی سا ل ها بسیار فعال بوده و در راه نشر اندیشه و عقاید خود تلاش زیادی کرده است.
2) جریانی مذهبی که خصوصا پس از دوم خرداد خواسته و ناخواسته به برخی مواضع جریان اول نزدیک شد. تحلیل فعالیت های دفتر امور زنان و دیگر مراجعی که در خصوص مسایل زنان در دولت قبل فعال بودند، این ادعا را به اثبات می رساند.
3) جریانی مذهبی که مسایل زنان را خیلی جدی نمی داند و پرداختن به آن را در زمره اولویت ها به شمار نمی آورد.
4) طیف دیگری از جریان مذهبی که عمده آنان را زنان فعال و تحصیلکرده ای تشکیل می دهد که در جایگاه های مختلف اجتماعی و فرهنگی مشغول فعالیت هستند و پرداختن به مسایل زنان را ضروری می دانند.
روی سخن من در این نوشتار با گروه سوم و چهارم است.
نقش امام خمینی (ره) در تجدید حیات فردی و اجتماعی بانوان ایرانی و ایجاد تحول در آن نکته ای نیست که بر اهل تحقیق پوشیده باشد. بررسی بیانات امام خمینی پیرامون مسایل زنان خطوط کلی جایگاه آنان و جهت نگرش به مسایل مربوط به زنان را بروشنی ترسیم می کند. آیت الله خامنه ای نیز در دسته بندی های مشخص تر نظر اسلام درخصوص زنان را در 3 عرصه تکامل و رشد معنوی زنان، فعالیت های اجتماعی و خانواده بسیار دقیق و شفاف بیان کرده اند.
تحلیل نظریات این 2 بزرگوار مشخص می کند که جایگاه بسیار مهمی برای زنان قایلند و نقش آنان را در صلاح جامعه بسیار تعیین کننده می دانند.
قرآن کریم وقتی می خواهد نمونه ای برای انسان های باایمان ذکر کند، از میان زنان مثال می زند: و ضرب الله مثلا للذین امنو امراه فرعون... در صحنه انسانیت و تکامل معنوی نیز خدای متعال وقتی می خواهد نمونه ممتازی بیان کند از 2 زن سخن می گوید.
یکی آسیه همسر فرعون، زنی در مقام مبارزه با قدرت طاغوتی شوهرش، زنی با استقلال کامل که شوهر نمی تواند گمراهی را بر او تحمیل کند؛ آزاد است، به خدا ایمان می آورد و راه حق را انتخاب می کند؛ لذا به عنوان یک انسان برجسته و الگو نه فقط از میان زنان بلکه از میان همه نوع بشر انتخاب می شود.
زن دیگر مریم مادر عیسی و دختر عمران است. زنی جوان که در مقابل تهمت و سوءظن همه مردم مثل کوه می ایستد و کلمه الله را که خدای متعال با قدرت کامله خود در دامان پاک او گذاشته است روی دست می گیرد و نور فرزند خود را بر دنیای تاریک آن دوران می تاباند.(1)
زن امروز دنیا الگو می خواهد. اگر الگوی او زینب و فاطمه زهرا باشد، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیت ها، انتخاب بهترین کارها ولو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز برای انجام تکلیف بزرگی که خدا بر دوش انسان ها گذاشته است این راه را رفتن به معنای دور شدن از دانش و معرفت و بینش جهانی و روشنفکری و معلومات و آداب نیست. زن اسلامی زنی است که راه را درست می رود، هدف را درست تشخیص می دهد و در این راه حاضر به فداکاری است و چنین زنی عظمت می آفریند.
زن ها باید بدانند که سنگربان ارزش های اسلامی هستند. زن ها باید پرورش اسلامی پیدا کنند. در علم، در فرهنگ، در سیاست و در همه میدان های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پیشتاز باشند؛ اما ملعبه دست این و آن نشوند، این هدف ماست.
امروز این راهی که ملت اسلام و خصوصا ملت ایران در پیش گرفته است. راه تحقق آرمان های اسلامی، راه نجات انسان ها، راه رفع ظلم، راه شکستن بت های زر و زور و قدرت در دنیاست. این راه را باید درست شناخت و از آن پاسداری کرد. احتیاج به اراده های قوی هست، به دل های محکم و ظرفیت های بالا، این جز با تربیت الهی و انسانی مرد و زن ما امکان پذیر نیست و اصلاح زنان در جامعه به دنبال خود اصلاح مردان را می آورد. نقش زنان در این مورد جزو نقش های برجسته و شاید نقش اول است.(2)
توجه به همین نقش اساسی و زیربنایی زنان باعث می شود ایشان کاستی ها و نقاط ضعف را نیز بسیار دقیق تر از دیگران ببینند و خاطرنشان کنند. زن در جامعه ایرانی ما نه از لحاظ حقوق اجتماعی، نه از لحاظ تمکن و قدرت تصرف فردی، نه از لحاظ قوانینی که به او ربط پیدا می کند، هنوز در آن حد وسطی که اسلام خواسته قرار ندارد.
ایشان به طور دقیق کلیدهای رفع مشکلات زنان را در همه عرصه ها بیان می کنند و برای رسیدن به وضعیت مطلوب، خود زنان را مکلف می دانند.
زن ها باید پرورش اسلامی پیدا کنند. در علم، در فرهنگ، در سیاست و در همه میدان های اجتماعی اقتصادی و سیاسی پیشتاز باشند؛ اما ملعبه دست این و آن نشوند این هدف ماستخواهر عزیز من اعتقادم این است که اگر در بخشی از جامعه اسلامی چه در ایران و چه در کشورهای دیگر درخصوص زن مسلمان کوتاهی هایی صورت می گیرد، مقداری تقصیر مردان و مقداری تقصیر خود بانوان است چون آن کسی که باید شان اسلامی زن را بشناسد و از آن دفاع کند، در درجه اول خود بانوان هستند.
ایشان در پایان سخنانی که با اعضای شورای فرهنگی اجتماعی زنان در تاریخ 14/8/75 داشته اند به نقش مستقیم بانوان در رفع مشکلات اشاره می کنند.
اگر در این زمینه مقتضی باشد که از اینجا کاری انجام بگیرد، ما حرفی نداریم. من سال هاست به بعضی خانم هایی که گاهی می آمدند و راجع به این قضیه صحبت می کردند نکاتی از این موضوع را گفته ام. متاسفانه دنبال نمی شود. البته اگر جسارت به خانم ها نباشد، مقداری تقصیر خانم های برجسته ماست، یعنی همین خانم هایی که از لحاظ فکر و فرهنگ به آن سطح رسیده اند که آنها را به دنبال گیری این قضیه وادار کند. در بعضی موارد کوتاهی می کنند، یعنی کاری را که باید انجام بدهند، نمی دهند؛ یعنی کار را به پیشامد محول می کنند و البته که با این روال کار پیش نخواهد رفت.
در ادامه ایشان کار درخصوص بانوان را به 3 نوع تقسیم می کنند:
1) ستایش و تعریف و تمجید و گزارش از آنچه هست.
2) تبیین نظرات اسلام در قلمروهای مختلف
3) بیان مشکلات و جستجو و دنبال کردن راه حل آنها
از نظر من این نوع سوم از همه اساسی تر مهم تر و کارگشاتر است.
اکنون با گذشت 3 دهه از انقلاب اسلامی شاهد آنیم که کار درخصوص موضوعات مربوط به زنان خصوصا فعالیت از نوع سوم به آن میزانی که ضرورت داشته پیش نرفته است.
باید همت کنیم و با پشتوانه فکر و نظری که درسخنان امام(ره) و رهبر معظم انقلاب درباره آحاد مسایل زنان وجود دارد، به شناخت و برنامه ریزی های دقیق و عملیاتی در حیطه مشکلات زنان بپردازیم.
زنان در جامعه امروز ما درگیر معضلات زیادی هستند. فقر فرهنگی و مادی، بیکاری، دورشدن از هویت ایرانی و اسلامی مشکلات درون خانواده ها و ده ها معضل دیگر که باید در وهله اول آنها را دید و شناخت و سپس به رفع آنها پرداخت. به هر حال من بر این باورم که مسوولیت ما زنان مسلمان ایرانی در این مقطع از تاریخ بسیار سنگین، دشوار و در عین حال تعیین کننده است.
و این در حالی است که ما باید دیدگاه ها، مواضع و راهکارهای خود را از سویی با تفکرات غلط و متحجرانه و از سوی دیگر با تفکرات وارداتی که حل مشکلات ما را در پیروی و الگوگیری از روش های غربی می دانند کاملا متمایز و مشخص کنیم.
در پایان یک بار دیگر جمله رهبر معظم انقلاب را درخصوص معنای الگو بودن حضرت زهرا و دیگر بانوان اهل بیت ذکر می کنم با این امید که همه ما توفیق بهره گیری از این نمونه ها را داشته باشیم.
زن امروز دنیا الگو می خواهد: اگر الگوی او زینب و فاطمه زهرا باشد، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیت ها و انتخاب بهترین کارها ولو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز.

منابع 1 از بیانات رهبرانقلا ب در اجتماع زنان خوزستان 30 12 75 2 از بیانات رهبر در روز پرستار 22 9 70 3 حدیث ولا یت ج6 فرخنده کیهانی یزدی
روزنامه جام جم www jamejamonline ir