زنان و محدودیتهای اشتغال
به یمن پیروزی انقلاب اسلامی، آن گروه از زنان و دخترانی که تا قبل از آن به دلیل جو حاکم بر جامعه از سوی خانواده برای ورود به عرصه تحصیلات عالی و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی با محدودیت مواجه بودند، پس از انقلاب توانستند زمینه مساعدی برای بروز استعدادهایشان پیدا کنند.
با وجود آن كه در شرایط فعلی جامعه ما، اشتغال زنان به ویژه در میان قشر تحصیلكرده امری ضروری و پسندیده محسوب می شود، اما هنوز هم جوانهایی وجود دارند كه به هنگام خواستگاری رفتن و گفت و گو با دختر مورد نظر خویش، یكی از خواسته هایشان عدم اشتغال وی در بیرون از منزل است.
وقتی دلیل مخالفت این گونه مردان را با كار كردن همسرشان می پرسی، پاسخ می دهند: دوست دارم وقتی به منزل می رسم، همسرم را شاداب، خانه را مرتب و بچه ها را خوشحال و سرحال ببینم!
كوهیاری، كارمند یكی از ادارات، از جمله این مردان است. او كه به تازگی ازدواج كرده به گزارشگر ما می گوید: مادرم خودش شاغل است و من و خواهرم از بچگی نزد مادربزرگ یا در مهد كودك بودیم. به همین دلیل ترجیح می دهم خانم خودم شاغل نباشد تا فرزندانم شرایط مرا نداشته باشند.
وقتی از وی پرسیده می شود كه آیا همسرش نیز با این مسأله موافقت كرده است یا خیر، می گوید: من قبل از عقد درباره این موضوع با وی به توافق رسیده ام. او كه رشته تحصیلی اش پرستاری است، ابتدا در این زمینه مقاومت می كرد و اصرار داشت كه درس خوانده تا در جامعه فعالیت كند، ولی وقتی با او مفصل صحبت كردم، قانع شد كه از دانش و معلوماتش برای حفظ سلامت و رشد و تربیت بچه ها استفاده كند.
● دیدگاه سنتی نسبت به اشتغال زنان
رسول جوانمرد، مدرس دوره پیش دانشگاهی علت مخالفت برخی از مردها را با اشتغال بانوان تنها منحصر به همسر نمی داند و معتقد است: بافت سنتی جامعه ما اصولاً با كار كردن زن در بیرون از خانه روی موافق ندارد. البته بسیاری از والدین امروزه به خاطر جو حاكم بر جامعه و فشاری كه از سوی خود جوانها وارد می شود با ادامه تحصیل دختران موافقت می كنند، چون همان طور كه می دانید دین اسلام برای كسب علم و دانش بین مردان و زنان تفاوتی قایل نشده است، منتها وقتی زمان اشتغال خانمها در بیرون از خانه فرا می رسد، خیلی از خانواده ها برای كار كردن دخترانشان به ویژه اگر در محیط های خصوصی یا فاقد امنیت شغلی باشد، مخالفت می كنند.
بنابراین، دختران به امید دستیابی به فرصتهای شغلی مناسب تر، سعی می كنند به سطوح بالاتر تحصیلی نظیر كارشناسی ارشد یا حتی دكتری روی بیاورند كه این امر هم البته در وضعیت فعلی بازار كار هم خانواده ها و هم خود دختران را با مشكلات و چالشهایی روبرو كرده است. از جمله اینكه هزینه زیادی را به خانواده ها تحمیل كرده و در مواردی باعث تأخیر در ازدواج جوانها شده است.
● از مهندسی شیمی تا ادبیات فارسی!
ع. معاونیان، دانشجوی دوره كارشناسی ارشد ادبیات فارسی كه دارای یك دختر چهار ساله است، درباره انگیزه ادامه تحصیل و اشتغال دختران می گوید: وقتی در دبیرستان تحصیل می كردم، استعداد زیادی در رشته تجربی داشتم و به تشویق و اصرار خانواده ام وارد رشته مهندسی شیمی شدم، ولی خودم شخصاً به زبان و ادبیات خیلی علاقه مند بودم و وقتی درسم تمام شد و ازدواج كردم، فهمیدم كه پیدا كردن كار برای من كه یك خانم هستم با توجه به رشته تحصیلی ام كار آسانی نیست. مدتی به دنبال كار گشتم و سرانجام با جلب موافقت همسرم توانستم وارد دوره كارشناسی ارشد ادبیات شوم. نمی دانم بعد از اتمام تحصیل خواهم توانست شغل مناسبی پیدا كنم یا نه، اما اگر هم این طور نشد حداقل به آنچه همیشه برایم مطلوبیت داشته دست یافته ام.
● حضور و مشاركت اجتماعی یا كسب درآمد؟
اما دكتر وهابی، روانشناس، مسأله تمایل خانمها را به اشتغال از زاویه دیگری مورد بحث قرار می دهد.
او بر این اعتقاد است كه انگیزه و هدف افراد از ورود به عرصه فعالیتهای اجتماعی با یكدیگر متفاوت است. به عنوان مثال بخشی از خانمها واقعاً می خواهند از درسی كه خوانده اند برای خدمت به جامعه استفاده كنند و به تبع آن توقع دارند به لحاظ مالی هم این خدمت رسانی درآمد و آینده شغلی قابل قبولی برای آنها به همراه داشته باشد، ولی همان طور كه می دانید بسیاری از جوانها كه تعدادی از آنها هم خانم هستند، بازار مناسبی برای كار پیدا نمی كنند.
همین روانشناس سپس با ذكر این نكته كه بخشی از شخصیت افراد در تعاملات اجتماعی شكل می گیرد، می افزاید: بسیاری از خانمها امروز مایلند در جامعه حضور داشته باشند، چون فكر می كنند با این كار بهتر از مسایل پیرامونشان مطلع می شوند. در این میان آن دسته از افراد كه نیاز مالی چندانی هم ندارند تنها به دلیل اینكه از حضور در عرصه های اجتماعی لذت می برند، می كوشند با فعالیت در سازمانهای غیردولتی و یا خیریه ها به نوعی در مشاركت اجتماعی سهیم باشند. در این جا دیگر مسأله اشتغال رسمی برای این قبیل خانمها مطرح نیست، بلكه مسأله بیشتر جنبه شأن اجتماعی و حتی رضایت درونی دارد.
● احساس كفایت و رضایت خاطر
دكتر اصغر كیهان نیا، مشاور خانواده نیز در همین زمینه به گزارشگر ما اظهار می كند: زنان تحصیلكرده امروز برخلاف گذشته كه صرفاً همراه همسرانشان به كار در مزارع یا دامداری مشغول بودند، دارای مهارتها و تخصص هایی هستند كه برای دستیابی به آن سالها زحمت كشیده اند، بنابراین نه تنها بهره مندی از مزایای آن را حق خود می دانند، بلكه مایلند با سود رساندن به جامعه در خود احساس كفایت و رضایت خاطر كنند.
وی می افزاید: از طرف دیگر، بیشتر زنان امروز مایل نیستند دایم از شوهرانشان تقاضای پول كنند، بلكه مایلند خود نیز در اقتصاد خانواده منشأ اثر باشند، به همین دلیل خیلی از آنها حتی با گذراندن دوره های كوتاه مدت در رشته های فنی یا حرفه ای مثل رایانه یا خیاطی و آرایشگری می خواهند وارد چرخه اقتصادی و اجتماعی شوند تا بتوانند به نوبه خود در تأمین آتیه مالی خود و یا خانواده شان نقشی مؤثر بازی كنند. البته در این میان برخی از مردان هم این مسأله را به آسانی نمی پذیرند و معتقدند كه زن به اندازه كافی در خانه و در محیط زندگی خانوادگی وظایف و مسؤولیتهای متنوعی بر عهده دارد، بنابراین، انجام فعالیتهای اجتماعی ممكن است موجب ایجاد اختلال در آنها شود.
● مهارت در مدیریت زمان
دكتر وهابی ضمن تأیید این نكته می گوید: اینكه خانمی بتواند در هر دو عرصه یعنی خانه و اجتماع موفق ظاهر شود، بستگی به میزان مهارت او در زمینه مدیریت زمان دارد.
وی می افزاید: منظور از مدیریت زمان آن است كه خانمها بتوانند از زمانی كه در محیط خانه و محل كار به انجام امور محوله مشغولند به نحو مطلوب استفاده كنند، به طوری كه هیچ كدام از این وظایف مانع انجام وظایف دیگر نشوند و خانمهای شاغل در هر دو بخش موفق باشند، ضمن اینكه به خودشان نیز به لحاظ حفظ سلامتی جسمی و روانی فشار زیاد از حد وارد نشود.
همین كارشناس می افزاید: به نظر می رسد بهتر است در صورت امكان، خانمهای شاغل به ویژه پس از بچه دار شدن به شكل پاره وقت مشغول به كار شوند و دولت نیز شرایطی را فراهم آورد كه خانمها به لحاظ مزایا و سوابق كار به اندازه كافی تأمین بوده و احساس امنیت شغلی كنند.
● 63 درصد دانشجویان رشته پزشكی، دخترانند
طبق آخرین آمار اعلام شده توسط وزارت بهداشت، در حال حاضر حدود 63 درصد دانشجویان رشته پزشكی را دختران تشكیل می دهند، این در حالی است كه هنوز بسیاری از شهرستانهای كوچك و نقاط محروم و دور افتاده به لحاظ وجود پزشك و امكانات بهداشتی با كمبودهای قابل توجهی مواجهند.
از سوی دیگر، وزارت بهداشت و درمان نیز به دلیل مشكلات ناشی از كمبود بودجه، برای پرداخت حقوق پزشكان جوانی كه پس از اتمام دوره عمومی می بایست طرح خود را بگذرانند، با محدودیت و مشكلاتی مواجه است.
این در شرایطی است كه دختران دانش آموخته پزشكی هم برای گذراندن دوران طرح با مسایل و مشكلاتی از جمله دوری راه، عدم موافقت خانواده، از جمله همسر و ... برای حضور در شهرهای دور افتاده روبه رو هستند.سمانه- ف، از جمله این خانمهاست. او كه چند ماهی است در یكی از شهرهای مرزی مشغول خدمت است، به گزارشگر ما می گوید: هفته اولی كه به شهرستان كوچك مورد نظر رفتم بر اثر غربت و اضطراب ناشی از تنهایی به شدت مریض شدم، در نتیجه پدر و مادرم برای مراقبت از من به شهرستان آمدند. به نظر می رسد كه دولت باید برای این مسأله به خصوص در مورد دختران پزشك فكر اساسی بكند تا آنها طرحشان را در شهر خود یا منطقه ای نزدیك به آن بگذرانند.
شهریاری، عضو كمیسیون بهداشت و درمان مجلس در همین زمینه اظهار می كند: در حالی كه مناطق محروم و روستایی با كمبود پزشك رو به رو هستند، با وجود افزایش تعداد دانش آموختگان دختر رشته پزشكی و پیراپزشكی، كمتر دختری حاضر است برای ارایه خدمت به این مناطق برود، در حالی كه پزشكان مرد برای رفتن به این شهرهای دور افتاده مشكلات كمتری دارند. از سوی دیگر، پزشكان زن متأهل به دلیل مسؤولیتها و وظایف مربوط به خانواده و تربیت فرزندان خواه و ناخواه وقت كمتری را برای اشتغال به كار اختصاص می دهند، به همین دلیل باید سرمایه گذاری بیشتری برای پذیرش دانشجویان پسر انجام داد.
به گفته وی، در حال حاضر بسیاری از پزشكان زن و پرستاران به دلایل مختلف وقت خود را در خانه صرف می كنند و فعالیت پزشكی نمی كنند، در صورتی كه دولت از این بابت بودجه صرف كرده و دردی از بهداشت و درمان كشور هم رفع نشده است.
● اختصاص سهمیه برای بعضی رشته ها
ع. معاونیان در این باره نظر دیگری دارد. او معتقد است: متأسفانه بسیاری از دختران وقتی انتخاب رشته می كنند اصلاً به آینده شغلی آن توجه كافی ندارند و خانواده ها هم اغلب به این فكر می كنند كه دختر یا حتی پسرشان بتواند وارد دانشگاه شود و مدرك دانشگاهی، آن هم مدركی دهان پركن مثل پزشكی یا مهندسی بگیرد. به نظر من، این وظیفه دولت و به خصوص كارشناسان وزارت علوم است كه در رشته هایی كه برای خانمها بازار كار یا فعالیت مناسب وجود ندارد، سهمیه متناسبی قایل شود، در غیر این صورت ما هر سال با موجی از تحصیلكردگان بیكار و سرخورده مواجه خواهیم بود كه احساس می كنند چند سال از عمر گرانبهایشان را پشت میزهای دانشگاه گذرانده اند و هزینه قابل توجهی نیز بابت این مسأله از سوی دولت و خانواده هایشان صرف شده، اما بازدهی لازم را برای كشور ندارد.
● نتیجه آن كه...
به یمن پیروزی انقلاب اسلامی، آن گروه از زنان و دخترانی كه تا قبل از آن به دلیل جو حاكم بر جامعه از سوی خانواده برای ورود به عرصه تحصیلات عالی و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی با محدودیت مواجه بودند، پس از انقلاب توانستند زمینه مساعدی برای بروز استعدادهایشان پیدا كنند.
اما به نظر می رسد با گسترش تعداد دانش آموختگان دانشگاهی و افزایش نرخ بیكاری در كشور، چنانچه دیدگاه دختران و خانواده ها نسبت به ادامه تحصیل زنان در رشته های متناسب با موقعیت و جایگاه این گروه و نیز نیاز جامعه تغییر پیدا نكند، در آینده نه چندان دور با آسیبهای جدی در عرصه استحكام خانواده و جامعه مواجه خواهیم بود.
پس چه بهتر كه از هم اكنون با واقع بینی كافی و به دور از شعار زدگی، در پی یافتن راه حلهای منطقی و قابل اجرا در زمینه حل مشكل اشتغال زنان با توجه به واقعیتها و نیازهای جامعه ایران باشیم. واضح است كه در این راه خود زنان به ویژه فرهیختگان جامعه بیش از همه می توانند مؤثر باشند.
عالیه حجت زاده
روزنامه قدس