زن اسطوره ای

در این مقاله برآنیم تا به بررسی گناه زنان در اسطوره بپردازیم. هر چند که خود به شخصه، از زن، نگاهی زاینده و قدرتمند، بیشتر در ذهن دارم تا گناهکاری که داستان هبوطی را در تاریخ قلم زده!

گروه زنان گوپی 7750

در این مقاله برآنیم تا به بررسی گناه زنان در اسطوره بپردازیم. هر چند که خود به شخصه، از زن، نگاهی زاینده و قدرتمند، بیشتر در ذهن دارم تا گناهکاری که داستان هبوطی را در تاریخ قلم زده! زن در نگاه هر تاریخ نویس قدرتمندی چه به استناد مکتوبات تاریخی، چه به وام داری از واقعیت، به یک نقطه می رسد. واقعا زن کیست؟ گناهکاری مکتوب در تاریخ و یا مهرانگیزی روح و جسم پرور؟!  
اگر زن را به مثابه موجودی زیبا مهربان و زاینده قلمداد کنیم، بی شک نمی توان از آناهیتا و مهر و فرنگیس و مادر سیاوش و یا فرشته های بعد از مرگ مصری ناعادلانه گذشت و اما اگر گناه را همپای زن و همراه در خلقتش ببینیم، افسوس که می بایست گفت: اسطوره نیم واقعیتی است از واقعیت .
افسانه ی مشهور پاندورا در اساطیر یونان باستان و ماجرای هبوط انسان در کتاب مقدس، از بزرگترین نمونه های نگاه گناهکار به زن در فرهنگ یونانی و ادیان یهود و مسیحیت است. پاندورا نخستین زن در افسانه های یونان باستان است. زیوس او را از گل و برای مجازات پرومتیوس که با انسان ها دوستی می کرد، ساخت. پرومتیوس او را از زیوس نپذیرفت، اما برادرش اپیمتیوس او را به همسری برگزید. جعبه ای بود که به پاندورا گفته شده بود مملو از بلایا و زشتی ها و پلیدی ها است و او نباید در جعبه را بگشاید (مشابه این داستان را در تورات و قرآن نیز می بینیم.). پاندورا در جعبه را باز می کند و مصیبت ها بر روی زمین پراکنده می شود. تنها امید در جعبه باقی ماند تا تسلای خاطر بشر باشد.
جان هینلز درباره قدرت آناهیتا این الهه مادینه می نویسد: او منبع همه باروری ها است؛ نطفه همه نران را پاک می گرداند، رحم همه مادگان را تطهیر می کند و شیر را در پستان مادران پاک می سازد. در حالی که در جایگاه آسمانی خود قرار دارد، سرچشمه دریای کیهانی است. او نیرومند و درخشان، بلندبالا و زیبا، پاک و آزاده توصیف شده است. در خور آزادگی خویش تاج زرین هشت پره صد ستاره ای بر سر دارد، جامه ای زرین بر تن و گردنبندی زرین بر گردن زیبای خود دارد. و در ادامه می افزاید: در ایران ناهید از احترامی عمیق برخوردار بوده، سرچشمه زندگی به شمار آمده و سپاسگزاری عمیق و صمیمانه ای را به خود اختصاص داده و هنوز نیز چنین است. (شناخت اساطیر ایران، جان هینلز، ترجمه ژاله آموزگار و احمد تفضلی، نشر چشمه، ص 38) اهمیت ایزد بانوان نیرومندی چون آناهیتا در اساطیر ایران و هرا و آفرودیت در اساطیر یونان، در حدی وسیع نتیجه درآمیختن اساطیر این قوم با اساطیر اقوام بومی است که در آنها الهه ای سخت نیرومند در مرکز آیین های دینی قرار داشته است. (ادیان آسیایی، مهرداد بهار، نشر چشمه، ص 25) بهار معتقد است که پرستش ماد-خدایان بیشتر با ساختار حیات کشاورزی منطبق خواهد بود. این جا است که باید نقبی هم زد به گفتاری از میرچا الیاده آنجا که می گوید: این نظر با طیب خاطر پذیرفته شده که زن کاشف برزیگری بوده است... از سوی دیگر زن چون با دیگر مراکز باروری کیهان -زمین و ماه- همدست بوده، خود از شان و منزلت توانایی تاثیر بر باروری و قدرت پخش و نشر آن برخوردار می شده است. بدین گونه نقش مقدم و اولای زن در آغاز دوران کشاورزی، خاصه به هنگامی که این فن هنوز مزیت زنان و در تیول آنان بود، نقشی که هنوز زن در بعضی تمدن ها بر عهده دارد، توجیه می شود. (پژوهشی در اساطیر ایران، مهرداد بهار، انتشارات آگاه، ص251)
در شاهنامه ما بارها و بارها شاهد ستایش و نکوهش زنان هستیم که البته فردوسی هر یک را به خوبی شناخته و شناسانده است:
اگر سودابه پس از آن که بی مهری سیاوش را می بیند، شاه را به خلوت خود می خواند و با صحنه سازی هایی که تنها از یک مکارگی زنانه سرچشمه دارد و سعی در بیرون کردن مهر پسر از قلب پدر می کند، و در نهایت نیز با ریختن خون پاک سیاوش به سرانجام می رسد، فرنگیس هم در همان داستان نشان از دختری پاک و مهربان دارد. اگر سودابه کینه توز و بد سرشت است و در تمامی داستان های تاریخی بعد از اسلام عامل اصلی شهادت ناجوانمردانه سیاوش خوانده شده است، فرنگیس از نمونه زنان زیبا، بادرایت و وفادار به شوهر و خانواده است. تا آنجا که از او به عنوان یکی از زنان نمونه شاهنامه نام برده شده است. فردوسی در وصف گلشهر ، همسر خردمند پیران ویسه می سراید:
کجا بود کدبانوی پهلوان
ستوده زنی بود روشن روان
در اساطیر یونانی نیز در جای جای آن گذری از زنان نیک و بد دیده می شود. آفرودیت ، ایزدبانوی عشق و زیبایی، که به تنهایی گروه خدابانوان کیمیاگر را تشکیل می دهد، در میان الهگان زیباترین و وسوسه انگیزترین بوده است. آفرودیت روابطش را خودش انتخاب می کرد و هرگز قربانی کسی نشد. بدین ترتیب همچون خدابانوان باکره قادر به حفظ خودمختاری و همانند خدابانوان آسیب پذیر در تداوم روابطش توانا بود. با هوشیاری متمرکز و پذیرای خود امکان رابطه ای دوجانبه را فراهم می کرد، رابطه ای که هم او و هم طرف مقابل را تحت تأثیر قرار می داد.
الهه های باکره: آرتمیس (ایزدبانوی ماه و شکار)، آتنا (ایزدبانوی عقل و مهارت) و هستیا (ایزدبانوی آتشکده) که مظهر ویژگی های زنانه و خودبسندگی در زنانند، بر خلاف دیگر خدایان و خدابانوان کوه المپ، در مقابل عشق و عاشقی مصونیت داشتند. دلبستگی های عاطفی آنها را از پیگیری آنچه برایشان مهم بود باز نمی داشت. در مقام الگوی کهن، آنها بیانگر نیاز زنان به خود مختاری هستند و نیز مظهر توانایی در تمرکز کردن بر آنچه که برایشان پرمعناست. این سه الگوی کهن، نمونه های زنانه ای هستند که فعالانه اهداف خویش را دنبال می کنند. (نمادهای اسطوره ای و روانشناسی زنان، شینودا بولن)
آتنا، دختر زیوس است و مادری ندارد. او به صورت زنی کامل و سراپا پوشیده در زره و اسلحه از پیشانی زیوس خارج شده است. با اینکه او در نبرد شجاع و خشن بوده، اما زنی جنگجو به شمار نمی آمده است؛ زیرا نبردهای او همه برای دفاع از حریم خانه و شهر در مقابل دشمنان بوده است. آتنا الهه شهر، صنایع دستی و کشاورزی است. او برای تربیت و رام کردن اسب، افسار را اختراع کرد و از دیگر نو آوریهای او می توان به ساختن ترومپت، فلوت، دیگ، شن کش، گاوآهن، کشتی و ارابه اشاره کرد. او تجسم دانایی، منطق و پاکی بوده و فرزند محبوب زیوس به شمار می آمده است. و این به طور حتم جوابی است به آنان که گناه اولیه انسان را دلیل بر حماقت و کم عقلی زن (حوا) می دانند.
در ایران باستان در کنار زنان نیک، دیوان مادینه ای را هم می بینیم که البته در ابتدای ابتدا دیو نبوده اند. جهی (jahi) ماده دیوی است، نماد زن بدکاره و پلیدی های زنانه و دختر اهریمن. (دیوها در آغاز دیو نبودند، ص21) و دیگری چشمگ (cismag) دیو زنی است که عامل زمین لرزه است.
به نظر می رسد از میان اساطیر و افسانه ها، از هر منظری که بررسی کنیم، در انتها به همان می رسیم. اگر به دنبال زن گناهکار بگردیم، حتما چه دیو زنان و چه بد کاران ماده! می بینیم و اگر در پی زنان نیک هم باشیم، تاریخ پر است از سندیت های متفاوت. چرا که اگر چنین عادلانه قضاوت نکنیم، از مردان دیوسرشت کم نخواهد بود در میان نیک مردان!

مجله اینترنتی دخت ایران www dokhtiran ir