خشونت جنسیتی مانع توسعه
اعمال خشونت علیه زنان گذشته از هزینه های انسانی مانع مشارکت زنان در زندگی عمومی و اجتماعی شده و رفاه اقتصادی جوامع را تحلیل می برد.
اعمال خشونت علیه زنان گذشته از هزینه های انسانی مانع مشارکت زنان در زندگی عمومی و اجتماعی شده و رفاه اقتصادی جوامع را تحلیل می برد. اگرچه تکنیک های ارزیابی و برآورد هزینه های اقتصادی واجتماعی اعمال خشونت ناکارآمد است اما مطالعات انجام شده بینش های دقیقی را نسبت به روش های اثرگذاری خشونت مبتنی بر جنسیت بر کاهش سطح مشارکت و کارآیی زنان، تحمیل هزینه های اضافی به اقتصاد جامعه نظیر تحمیل هزینه مراقبت های پزشکی فراهم می سازد.
● مشارکت زنان:
اعمال خشونت علیه زنان مانع مشارکت آنان در انجام پروژه های توسعه ای گشته و سهم زنان را در دستیابی به پیشرفت های اجتماعی- اقتصادی کاهش می دهد. بر طبق نتایج مطالعه ای که با هدف شناسایی علل عدم مشارکت زنان در انجام پروژه های توسعه ای صورت گرفت، تهدیدهای مردان عامل اصلی این عدم مشارکت شناخته شد. مردان روندهای توانمندسازی زنان و افزایش توانمندی زنانشان را درحکم تهدیدی براعمال قدرت و کنترل آنان دانسته لذا با اعمال خشونت و ضرب و جرح تلاش می کنند تا این روند را متوقف سازند. در منطقه پاپوا در گینه نو برخی از شوهران با حبس کردن زنانشان در خانه، با تعقیب آنان و به زور به خانه بازگرداندنشان و یا با بیرون کشیدن آنان از وسایل نقلیه ای که جهت شرکت زنان در جلسات مرتبط با پروژه های توسعه ای فراهم گردیده، مانع از شرکت آنان در این جلسات می شوند.
حتی مردانی که مانع مشارکت زنان نمی شوند گاه ممکن است با بکارگیری زور آنان را از منافع حاصله محروم سازند. زنانی که در طرح های درآمدزا با عنوان اعتبارات خرد در بنگلادش و پرو مشارکت داشته اند و همچنین زنان دوزنده مکزیکی اغلب نقل می کنند که همسرانشان با کتک زدن آنان دستمزدهایشان را می گیرند.
بسیاری از زنان برای پرهیز از آسیب های ناشی از اعمال خشونت، رفتارهای خودشان را به گونه ای سانسور می کنند تا از سوی همسرانشان قابل پذیرش باشد و در حقیقت خود به زندانبان خود تبدیل می شوند. برای مثال بر طبق مطالعه ای که در پاپوا در گینه نو انجام شده یکی از دلایل عدم تلاش زنان معلم برای گرفتن ترفیع در محیط کار، ترس و هراس آنان از تحریک و برانگیختن همسرانشان در اعمال خشونت بیشتر نسبت به آنان است.
چنین هراس هایی ضمن کاهش سطح درآمد خانواده، آثار نامطلوبی بر سلامت زنان و خانواده هایشان می نهد. برای نمونه ترس از تجاوز جنسی در بین خانواده های پناهندگان اتیوپیایی که در کمپ های سودان زندگی می کنند منجر به محدودیت دسترسی به مواد غذایی می گردد. زنان پناهنده اتیوپیایی گفته اند آنها به سبب هراس از مورد تجاوز قرارگرفتن در هنگام جمع آوری هیزم برای پخت خوراک، غذای کمتری برای فرزندانشان تهیه می کنند. درحقیقت بسیاری از این زنان در طی زمان کوتاه 2 الی 3 ساعته ای که به جمع آوری سوخت می پردازند مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند. در ایالت گجرات در هندوستان، مروجین بهداشت و سلامت زنان روستایی به دلیل هراس ازمورد تجاوز جنسی قرار گرفتن تمایلی به مسافرت در حد فاصل روستاهای مختلف از خود نشان نمی دهند. آنها برای ادامه کارشان خواهان آموزش و یادگیری دوره های دفاع شخصی هستند.
● کارآیی زنان:
تحقیقات انجام شده درخصوص بررسی میزان اثرگذاری خشونت خانگی بر سطح مشارکت و سطح درآمد نیروی کار زنانه، نتایج متناقضی در پی داشته است. براساس مطالعات صورت گرفته در شهر سانتیاگو در شیلی و همچنین در شهر ماناگوا در نیکاراگویه اعمال خشونت به شیوه هایی کاملا متفاوت بر اشتغال زنان اثر گذاشته است. در این مناطق برخی از زنان به منظور مراقبت از کودکانشان و یا به سبب عدم اجازه همسرانشان شاغل نیستند و در بیرون از خانه کار نمی کنند، در حالی که برخی از آنان به منظور کاهش وابستگی مالی خود به کسانی که آنان را مورد ضرب و شتم قرار داده ومتوسل به رفتارهای خشونت آمیز می شوند، کار می کنند.در هر حال خشونت خانگی آثار متناقضی بر قابلیت ها و توانمندی های زنان در پیدا نمودن شغل دارد. بر طبق یافته های یک تحقیق در ایالت شیکاگو، احتمال بیکاری دوره ای و تغییر شغل به دفعات در بین زنان خشونت دیده بیش از سایر زنان است.
همچنین این زنان مشکلات جسمانی و روحی بیشتری نسبت به سایر زنان دارند که بر نحوه انجام کار آنان شدیدا تاثیر می نهد. این زنان معمولا از درآمد پایینی برخوردار بوده و نیازمند دریافت کمک های دولتی می باشند. در ماناگوا، درآمد زنان خشونت دیده 46 درصد کمتر از سایر زنان می باشد.بر طبق شواهد بدست آمده در ایالات متحده آمریکا، قربانی خشونت شدن در دوران کودکی سبب کاهش سطح تحصیلات و درآمد زنان می شود. بر طبق گزارش باتیا هیمن زنانی که در دوران کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند سالانه 3 تا 20 درصد کمتر از سایر زنان درآمد کسب می کنند. تجاوز جنسی از سوی بستگان بواسطه تاثیری که بر سطح تحصیلات و همچنین وضعیت جسمانی و روانی قربانی دارد، به طور غیرمستقیم بر درآمد شخص اثر می گذارد.
● هزینه های اقتصادی:
هزینه های خشونت مبتنی بر جنسیت در همه کشورها بسیار بالاست. برای نمونه بر طبق تحقیقی که در سال 1995 در کانادا انجام شد، اعمال خشونت علیه زنان در این سال بالغ بر 1.5 میلیارد دلار کانادا(1.1 میلیارد دلار آمریکا) از طریق کاهش کارایی نیروی کار و افزایش خدمات پزشکی و خدمات تامین اجتماعی هزینه داشته است. بر اساس مطالعه ای دیگر در کانادا اعمال خشونت علیه زنان نسبت به خدمات اجتماعی، اشتغال و سیستم مراقبت های بهداشتی هزینه های بیشتری را به خود اختصاص می دهد. بر طبق نتایج همین مطالعه اعمال خشونت فیزیکی و جنسی نسبت به دختران و زنان سالانه معادل 4.2 میلیارد دلار کانادا هزینه دارد و تقریبا 90درصد این هزینه ها توسط دولت تامین می گردد.همان گونه که مطالعات انجام شده در کشورهای نیکاراگویه، آمریکا و زیمباوه نشان می دهند، زنانی که در دوران خردسالی و یا در بزرگسالی با خشونت های جسمانی و یا جنسی مواجه شده اند بیش از سایر زنان از سرویس های خدمات بهداشتی استفاده می کنند.
میانگین مراجعه به پزشکان، داروخانه ها، جراحان، بیمارستان ها و مراکز مشاوره بهداشت روانی در بین زنان خشونت دیده بیش از سایر زنان است. این نیاز به دریافت خدمات بهداشتی و درمانی به طور قابل توجهی هزینه مراقبت های بهداشتی را بالا می برد. برای نمونه هزینه اقدامات مرتبط با اعمال خشونت علیه کودکان، آن گونه که سازمان حفظ بهداشت و سلامتی در واشنگتن در گزارش خود آورده، سالانه بالغ بر 8 میلیون دلار تخمین زده می شود.
زهرا مالکی
روزنامه فرهنگ آشتی www farhangdaily com