بررسی توان مندسازی زنان در ایران-مجله مادر و کودک گوپی

زنان در کشور ایران هنوز از امکانات کمی برخوردارند و به رغم این که نیمی از جمعیت فعال کشور را تشکیل می دهند در بیش تر موارد به نحو اصولی در اداره ی امور کشور فعالیت ندارند. برنامه های سازمان ملل و دفاتر و شعب آن طی دو دهه ی اخیر بر محور گسترش توسعه ی پای دار در دنیا همواره با توان مندسازی زنان هم راه بوده است.

گروه زنان گوپی 2201

بررسی توان مندسازی زنان در ایران چیست؟  با تأکید بر رسانه ها و کتاب های درسی زنان در کشور ایران هنوز از امکانات کمی برخوردارند و به رغم این که نیمی از جمعیت فعال کشور را تشکیل می دهند در بیش تر موارد به نحو اصولی در اداره ی امور کشور فعالیت ندارند. برنامه های سازمان ملل و دفاتر و شعب آن طی دو دهه ی اخیر بر محور گسترش توسعه ی پای دار در دنیا همواره با توان مندسازی زنان هم راه بوده است. هدف توسعه ی پای دار بهره برداری مفید از قابلیت های انسانی در راه ایجاد محیطی مناسب از نظر اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی برای حال و آینده است و چنین توسعه یی بدون مشارکت انسان ها، چه زن و چه مرد، به اهداف خود دست پیدا نخواهد کرد. ارایه ی کلیشه های تحقیرکننده هم راه با تبعیض جنسیتی در کتاب های درسی و رسانه های عمومی باعث تنزل مقام و منزلت زنان شده و پای مال شدن حقوق نیمی از جمعیت کشور را در بر داشته است که نتیجه ی آن چیزی جز به هدر رفتن قابلیت های انسانی و نرسیدن به اهداف توسعه ی پای دار نخواهد بود. تلویزیون تأثیر زیادی بر نگرش ها، عقاید، ارزش ها، نوع خرید و حتا درک افراد از زمان دارد. تماشای دایم تلویزیون اثر مستقیمی بر برداشت ها، القاء و ایجاد خشونت، کاهش قدرت خواندن مطلب و کاهش قدرت تخیل نوجوان دارد. افزون بر این، تفکر انتقادی و تصویر فرد از خویشتن و برداشت نوجوانان از دیگران به شدت تحت تأثیر این رسانه قرار دارد.
از آن جا که دوران بلوغ و نوجوانی هم راه با تغییر و تنش است، کودک نه تنها از نظر حسی تغییر می کند، بل که در جست وجوی هویت و پیدا کردن الگوهایی برای نقش برداری ست. نوجوانان اغلب در جست وجوی این گونه هویت ها و الگو ها به تلویزیون رجوع می کند و در بیش تر موارد، سردرگم و پریشان خیال می شوند.
به توان مندسازی زنان در توسعه ی پای دار باید به صورت پدیده یی ملموس و واقعی، یعنی چنان که هست، به صورت عینی و با توجه به محتوای فلسفی ویژه اش برخورد کرد، چون هر گونه برنامه ریزی ناگزیر با توجه به الگو های غربی موجود خواهد بود. توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر منطقه و در نهایت کشور از اهمیت ویژه یی برخوردار است. هر گونه بی توجهی به موارد مذکور و اشتباه ممکن است موجب واکنش های منفی و واپس گرایانه و یا مثبت غیرمعقولانه شود که نتیجه ی هر دو مورد، یأس و ناامیدی و ناتوانی در جذب و پذیرش یک روند علمی ست.
 
● پیش درآمد
برنامه های سازمان ملل و دفاتر و شعب مختلف آن طی دو دهه ی اخیر گسترش توسعه ی پای دار در دنیا بوده است. هدف توسعه ی پای دار بهره برداری مفید از قابلیت های انسانی در راه ایجاد محیطی مناسب از نظر اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی برای حال و آینده است و چنین توسعه یی بدون مشارکت انسان ها، چه زن چه مرد، امکان پذیر نخواهد بود. بهره برداری از نیروی انسانی در جهت توسعه ی پای دار در دنیا نیاز به تربیت و پیش رفت زنان و مردان در همه ی جنبه ها دارد. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، توسعه ی پای دار دارای سه جنبه ی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ست. این جنبه ها در تمام جوامع دنیا کاربرد و مصداق دارند، چراکه هیچ کشوری نتوانسته است در دنیا به تمام ابعاد توسعه ی پای دار دست یابد و تا رسیدن به مفهوم آرمانی آن، راه درازی در پیش است. در این مقاله مسایل و عواملی که در ایران از جنبه های فرهنگی آموزشی باعث عقب افتاده گی زنان می شوند در ارتباط با کتاب های درسی و رسانه های گروهی بررسی شده اند و سعی شده پیشنهاداتی برای بر طرف شدن و یا کاهش این مسایل و موانع ارایه گردد تا بتوان با توان مندسازی زنان، که نیمی از جمعیت فعال کشور را تشکیل می دهند، رشد و پویایی و سهم آن ها را در رشد و توسعه ی پای دار کشور افزایش داد.
● نگاهی به وضعیت زنان در دنیا و ایران
آمار های جهانی تصویری بسیار منفی و ناراحت کننده از وضعیت زنان به دست می دهند. طبق گزارش سازمان ملل، تعداد بسیاری از تقریبا صد میلیون جمعیت آواره و بی مسکن دنیا را زنان تشکیل می دهند. هفتاد درصد از 1.3 میلیارد نفر از جمعیت کره ی زمین که زیر خط فقر زنده گی می کنند، زنان و دختران هستند که منجر به وجود آمدن پدیده یی به نام زنانه شدن فقر در جهان شده است؛ این که زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند، ولی درصد بسیار بسیار کمی از ثروت جهانی در دست آن ها است. در چند ماه اخیر در کشور ایران گزارش ها و تحلیل های زیادی از مشکلات زنان و دختران در رسانه های عمومی ارایه شده است. آمار اعتیاد در بین زنان به شدت بالا رفته است. در تهران روزانه پنج تن مواد مخدر مصرف می شود و سن فحشا به زیر بیست سال رسیده است. صفحه ی حوادث روزنامه های کشور پر از اخبار دست گیری دختران جوانی ست که با لباس پسرانه در پارک ها و خیابان ها به ول گردی مشغول اند که متأسفانه آمار دقیقی هم از این مشکلات در دست نیست. بررسی کامل و جامع این نوع آسیب های اجتماعی خود مستلزم صرف وقت، پژوهش، هزینه و برنامه های مدون و درازمدت است.
تبعیض و نابرابری و تحقیر زنان که نیمی از جامعه ی جهانی را تشکیل می دهند باعث تنزل مقام و منزلت انسان هاست. تبعیض باعث عقب مانده گی می شود و عقب مانده گی مانع رشد و پویایی زنان است و مشارکت انسان ها در عرصه ی فردی، اجتماعی، خانواده گی و جهانی را مخدوش می کند. عکس العمل زنان در برابر تبعیض به روش های مختلف ابراز می شود و تأثیرات مضر بر خانواده و تربیت فرزندان دارد، به جامعه آسیب می رساند و مشکلات کنونی دنیا را افزایش می دهد. تبعیض و عقب مانده گی باعث ایجاد بحران هویت، سرگردانی و سرگشته گی نیز می شود.
● تأثیر رسانه ها و کتاب های درسی بر زنان
شیلا اچ. تروپ (1984) معتقد است که تلویزیون قدرتی همانند هیپنوتیزم روی انسان ها دارد. سونیا پوریامین (به نقل از بدیعی،1373) معتقد است نویسنده گان و فیلم نامه نویسان سینما و تلویزیون ... هیچ درک و فهم انسانی و درستی از زن در آثار خود مطرح نمی کنند ... چهره ی زن در سینما و تلویزیون چهره یی انتزاعی، به دور از واقعیت و غیر انسانی ست . ناصر پیرحیاتی در تحقیقی تحت عنوان چه گونه گی ارایه ی شخصیت واقعی زن در برنامه های تلویزیون از نگاه مردم تهران نظرات مردم را مطرح می کند: 66 درصد از پاسخ دهنده گان گفته اند که نقش زنان بیش تر در امور خانه داری مطرح می شود و زنان حضوری فعال در سطح جامعه ندارند. هجده درصد نیز موفقیت در ارایه ی شخصیت واقعی زنان را در حد کم و خیلی کم عنوان کرده اند.
اعزازی (1373) در بررسی یک مجموعه ی تلویزیونی نشان می دهد که زنان عملا نقش فعال و مثبتی ندارند. حل مشکل در خانواده وظیفه ی مردان است و زنان قادرند از طریق اشک ریختن نارضایتی خود را از وضع موجود نشان دهند . بدون شک ارایه ی این نوع کلیشه های تلویزیونی باعث آسیب شخصیتی در نوجوانان دختر می شود و قدرت پویایی و تصمیم گیری دختران جوان را تحت تأثیر قرار می دهد.
 
مبحث دیگری که در رشد و پیش رفت نوجوانان و شکل گیری شخصیت آنان مؤثر است، کتاب های درسی و نحوه ی ارایه ی نقش و تصویر زن و مرد در تکامل خانواده گی، فردی و اجتماعی ست. آندره میشل در فصلی از کتاب حروف سیاه به کلیشه های تبعیض جنسی در مدرسه و در کتاب های درسی چندین کشور می پردازد. وی معتقد است کودکان، طرفداری از تبعیض جنسی را نه فقط از کتاب های درسی و غیر درسی، بل که از سلسله مراتب نظام آموزشی نیز یاد می گیرند .
در ایران چندین تحقیق در مورد نقش زن در کتاب های درسی ابتدایی صورت پذیرفته است. برای مثال، پژوهشی که با عنوان تصویر زن در کتاب های فارسی ابتدایی (از سال 1364 تا 1357) انجام شده، تأکید بر این مسأله دارد که بین محتوا و واقعیت های جامعه فاصله ی فاحشی وجود دارد. پژوهشی که به وسیله ی مؤسسه ی مطالعات و تحقیقات فرهنگی با عنوان بررسی نحوه ی معرفی نقش و سیمای زن در کتاب های درسی پنچ پایه ی دوره ی ابتدایی در سال 1368 انجام شده، نشان گر آن است که اکثریت قریب به اتفاق مشاغل خارج از منزل (89.7 درصد) مربوط به مردان و تنها 10.3 درصد آن ها به زنان اختصاص داشته است.
همین پژوهش نشان می دهد که کم ترین درصد تصاویر ارایه شده از زنان مربوط به کتاب های دینی و فرهنگ اسلامی ست، در حالی که کتاب های ریاضی کم ترین فضای مردانه را نشان می دهند. قاسم زاده در گزارشی از یک بررسی، تأثیرات نامناسب تبعیض و نابرابری را روی دختران مورد پژوهش قرار می دهد. از صد پسر و دختر (چهارده تا هجده ساله) دو سؤال پرسیده شد که آیا از جنسیت خود راضی هستند و آیا دوست دارند جنسیت دیگری داشته باشند و دلایل جواب مثبت یا منفی خود را بنویسند. 86 درصد از دختران نمی خواستند دختر باشند و دلایل آن ها تبعیض، تحقیر و بدرفتاری از طرف پدر و مادر و گاه برادران در سطح جامعه بود. 93 درصد پسران از جنسیت خود راضی بودند و ناراضی ها نمی خواستند دختر باشند.
کلاین پلاتز، مک کاری و کاتب در پژوهشی اثر نقش جنسیتی هویت را در اعتماد به نفس و رضایت خاطر و تضاد زنان بررسی کردند. زنان سنتی امتیاز کم تری در اعتماد به نفس، رضایت خاطر و امتیاز بیش تری در اضطراب و تضاد به دست آوردند.
پگی اورن استاین در کتاب دختر مدرسه یی ها: زنان جوان، اعتماد به نفس و فاصله ی فاحش اعتماد گزارشی از دو مدرسه ی آمریکایی با دو وضعیت اقتصادی متفاوت ارایه می کند. در آن دو جا درس مشترکی از سوی والدین، پسرها، دختر های دیگر و معلم ها به دختر ها داده می شود که نشان گر آن است که نقش ها و قابلیت های دختران کم ارزش تر از پسران است. اورن استاین عناصر بسیاری را در این موضوع دخیل می داند، از جمله تبعیض جنسیتی در کلاس، ارتباط با فامیل و دیگران و توقعات فرهنگی. نکته ی جالب در این کتاب این است که نویسنده از پسر ها و دختر ها سؤال می کند که اگر جنس دیگر به دنیا آمده بودند زنده گی شان چه گونه می بود. جواب پسر ها در باره ی مؤنث بودن شامل مجبور بودن و باید انجام دادن می شد، در حالی که جواب دخترها در باره ی مذکر بودن شامل می توانستم بود.
نویسنده نتیجه می گیرد که جامعه، دختران نوجوان را توان مند نمی کند. این عدم توان مندی تا سال های آینده ادامه خواهد یافت و نه تنها بر زنده گی زنان، بل که بر کل جامعه تأثیر می گذارد. کدام جامعه می تواند در جهت مثبت حرکت کند، در حالی که نیمی از اعضای آن اعتماد به نفس و عزت به نفس ندارند؟
 
● چالش ها
تغییرات اجتماعی که از سال 1342 با انجام تقسیم اراضی و زوال نگرش فیودالی در کشور ایران آغاز شد با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 نمودهای سیاسی و اجتماعی خود را آشکار ساخت. این تحولات مقدمات عینی و
عملی تغییر زمینه ی اجتماعی را برای تغییر جامعه یی جمع گرا به جامعه یی فردگرا فراهم کرد. به رغم این تحولات عظیم، به ویژه در بیست ساله ی اخیر، زنان که نیمی از جمعیت فعال کشور را تشکیل می دهند، در بیش تر موارد
به نحو اصولی در اداره ی امور کشور فعالیت نداشته اند و هنوز از امکانات بسیار کمی برخوردار هستند. در هر حال، با توجه به هشت سال جنگ، رشد بسیار بالای جمعیت، تداوم رشد شهرنشینی، مشکلات اقتصادی و تبعات آن و نیز به وجود آمدن گروه های فکری متعدد در جامعه، زنان در شرایطی ویژه قرار گرفته اند و توان مندسازی آنان در کشور نیازمند توجه خاص از جنبه های مختلف است.
به نظر می رسد تبعیض و عقب مانده گی در زنان به صورت چرخه ی فجیعی از هزاران سال پیش وجود داشته است. بنا بر این، مبارزه با این تبعیض نیاز به برنامه ریزی دقیق درازمدت و صرف هزینه و وقت دارد. اگرچه عرف اجتماعی را به سختی می توان تغییر داد، اما در نهایت برای حفظ اساس خانواده و بقای بشر در این کره، تغییر و کوشش در جهت استمرار این تغییر از نیازهای اساسی انسان است. از جمله موانع بر سر راه پیش رفت زنان و برداشتن تبعیض، کلیشه های موجود در نظام آموزشی و رسانه های جمعی ست. ام روزه اکثر دختران به مدرسه می روند (حداقل تا پایان دوره ی ابتدایی) و رادیو و تلویزیون در دست رس اکثر مردم قرار دارد و کودکان و نوجوانان تحت تأثیر سیستم آموزشی و مطالبی که از کودکی به آنها القا می شود، قرار می گیرند.
رادیو و مخصوصا تلویزیون اثر شگرفی در تأثیرپذیری نوجوانان دارند و کلیشه های تلویزیونی به سرعت در ذهن و مغز نوجوانان، چه دختر چه پسر، جای می گیرد. بنا بر این، تلویزیون هم می تواند مخرب باشد و شخصیت دختران نوجوان را با ارایه ی تصاویر و کلیشه های منفی دچار آسیب کند هم می تواند با استفاده از نظرات جامعه شناسان، روان شناسان و متخصصان تعلیم و تربیت، ابزاری در جهت رشد و ارتقای دختر و پسر باشد. وظیفه ی انسان ها و دولت ها این است که تبعیض، تحقیر و عقب مانده گی را با ایجاد برنامه های مدرن و منظم که با استفاده ی صحیح و مدبرانه از رسانه های عمومی چون کتاب های درسی، رادیو و تلویزیون کشور عموماو آموزش داده می شوند، برطرف کنند. اما آمار ناهنجاری های موجود اجتماعی به وضوح نیاز به برنامه هایی بسیار گسترده تر و تغییرات فرهنگی عمیق تری را نشان می دهد. تبعیض جنسیتی تعلق به کشور، نژاد و ملت خاصی ندارد، بل که می توان نوع ظریف تر و زیرکانه تر از آن را در جوامع پیش رفته نیز یافت. تحقیق آندره میشل نشان می دهد که معلمان زن خود نیز در ایجاد این تبعیض نقش دارند. در نتیجه، آموزش فقط به محدوده ی کتاب های درسی ختم نمی شود، بل که باید کادر آموزشی را نیز از عواقب رفتار ها و نگرش هایشان آگاه کرد.
با استفاده از جنبه های سازنده ی فرهنگ، مذهب، علم، عرف و شرع، دولت وظیفه دارد که در راه تعالی انسان ها و جامعه بکوشد. رمز بقای هر ملتی در استفاده ی صحیح از نیروهای انسانی ست تا بتوان با استفاده از فن آوری و علم دنیای به تری ساخت. در پذیرش فن آوری باید به کشورهای غربی به عنوان یک الگوی معرفتی جدید که راه بریدن از گذشته را نشان می دهد و منطق ویژه ی خود را دارد، توجه و از هر گونه شیفته گی خودداری کرد. هیچ کدام از مسایل زنان را نمی توان به صورت انفرادی و بدون توجه به ساختار فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی - که با یک دیگر در تقابل و ارتباط هستند - مورد مطالعه قرار داد. در واقع، مشکلات زنان را نمی توان به عنوان واحدهای طبیعی بدون مسأله در نظر گرفت، زیرا دادن شعار، ارایه ی طریق و حتا تصویب قوانین به منظور توان مندسازی زنان یک مسأله است و کاربرد آن در رابطه با مسایل انسانی و فرهنگ کلی جامعه و نگرش های مردسالارانه ی حاکم بر اجتماع مورد دیگری ست و بدون توجه به آن ها نمی توان تحلیل بعدی مناسبی از راه کارهای ارایه شده داشت. مهم ترین مشکل عدم موفقیت نسبی روش های به کار گرفته شده در کشور، نسخه برداری از قوانین و مقررات موجود در کشورهای پیش رفته، بدون توجه به مسایل انسانی منطقه یی و بومی بوده است که واکنش در مقابل این روش ها به صورت خودداری از پذیرش، هم راه با ستیزه جویی و عدم اعتماد بروز کرده است.
 
فعالیت های زنان و مردان در واحدهای مختلف اداری و خصوصی ممکن است به جای هم آهنگی ظاهری، حالت تناقض داشته باشد، ولی تا کنون در کشور تحقیقاتی در این زمینه صورت نگرفته است.
واضح است که توسعه ی پای دار بدون مشارکت همه جانبه ی همه ی انسان ها، اعم از زن و مرد، امکان پذیر نیست و تا فراهم آوردن یک نوع هم کاری و هم گامی برای پیش رفت پویا و مداوم و توجه به ابعاد مختلف برنامه های پیش نهادی کوتاه مدت، هر گونه تلاشی بی هوده به نظر می رسد.
هر برنامه یی باید اعتماد و عزت نفس زنان را تشویق و ترغیت کند، زیرا اعتماد و عزت نفس برای سلامت هر فردی لازم است. اعتماد به نفس در حقیقت درک از مقدار و اهمیت فرد است و داشتن شخصیتی که برای خود فرد قابل قبول باشد و در برابر دیگران
مسؤولانه برخورد کند. در کودکی، اطفال دو یا سه ساله یاد می گیرند که خودشان را دختر یا پسر ببینند. در سال های نوجوانی، سیزده تا نوزده ساله گی، آن ها در باره ی ارزش خود قضاوت می کنند. کارن دی بورد (1999) معتقد است که اعتماد به نفس یعنی احساسی که در باره ی خود وجود دارد. ارزش های فامیلی، داده های فرهنگی و سیستم های حمایتی همه به نحوی در برداشت فرد از خویشتن نقش مهمی بازی می کنند. سلامت روانی به نحوی مثبت با نوع و تعداد نقش های هر فرد در ارتباط است. بنا بر این، تنها ارایه ی نقش هایی محدود به دختر نوجوان کافی نیست. دختر نوجوان نیازمند است که احساس کند می تواند به افق های دورتری دست یابد، زیرا جامعه نیازمند تلاش هرچه بیش تر این نوجوانان است.
توضیح توان مند سازی در بند چهار دستور العمل توان مندسازی تهیه شده به وسیله ی سازمان ملل متحد شامل پنج بخش عمده است که عبارت اند از:
1) احساس ارزش داشتن؛
2) حق مالکیت و تصمیم گیری؛
3) حق دست رسی به فرصت ها و منابع؛
4) حق کنترل زنده گی خود در داخل و بیرون از خانه و
5) قدرت تأثیرگذاری بر جریان تغییرات اجتماعی برای به وجود آوردن نظام عادلانه تر اقتصادی اجتماعی در محدوده ی ملی و جهانی.
باید توجه کرد نقش هایی که زنان و مردان در جامعه بازی می کنند از طریق بیولوژی تعیین نمی شود، بل که جامعه است که این نقش را تعیین می کند؛ اگرچه گفته می شود که این نقش ها جزء ملزومات دین و یا فرهنگ هستند و یا از منطقه یی به منطقه ی دیگر و تحت شرایط مختلف به طور دایم در حال تغییر هستند.
● سخن آخر
می باید به توان مندسازی زنان به صورت پدیده یی ملموس و واقعی، یعنی چنان که هست، به صورت عینی و با توجه به محتوای فلسفی ویژه اش بر خورد کرد. بنا بر این برنامه ریزی ها و ارایه ی طریق ها باید با توجه به مسایل فرهنگی و چالش هایی که در سنت ها، راه و رسم زنده گی و شیوه ی تفکر افراد ایجاد می شود، صورت پذیرد تا از همان آغاز، منجر به واکنش های نامناسب، پیش داوری غیرمنطقی هم راه با ارزیابی های اخلاقی احتمالی به وسیله ی افراد با نگرش های مختلف نگردد.
از آن جا که هر گونه برنامه ریزی برای توان مندسازی زنان در یک توسعه ی پای دار، ناگزیر با توجه به الگو ها و نگرش ها و یافته های غربی موجود خواهد بود، توجه به شرایط اجتماعی اقتصادی و سیاسی هر منطقه و در نهایت کشور از اهمیت ویژه یی برخوردار است. به این ترتیب، مسأله ی مهم، ایجاد رابطه یی ظریف و دقیق بین فن آوری جهانی - هیچ عاملی نمی تواند آن را از پیش روی باز دارد - و فرهنگ ها و فضیلت های تصوری و یا واقعی موجود در جامعه است. هر گونه بی توجهی به موارد مذکور و اشتباه ممکن است موجب واکنش های منفی و واپس گرایانه و یا مثبت غیرمعقولانه شود.
رسانه ها و کتاب های درسی در ایجاد تغییر و حذف کلیشه های نقش سنتی و کهنه از زنان و مردان نقش مهمی را می توانند ایفا کنند. ارایه ی تصویر مثبت از مشارکت زن و مرد در خانواده، جامعه و زنده گی فردی باعث پویایی و تداوم توسعه ی پای دار خواهد شد، اعتماد و عزت نفس به دختران نوجوان داده می شود و دوگانه گی شخصیتی پیدا نخواهند کرد. اعتماد به نظام اجتماعی و آموزش و نهادهای جامعه مستحکم خواهد شد و هر چه قدر تعداد زنان آگاه، تحصیل کرده، ماهر و متخصص افزایش یابد، گستره ی توانایی های جامعه نیز وسعت می یابد. و کلام آخر آن که اقدامات نمادین و نمایشی چاره ی کار نیست.

فریده پورگیو خانم دکتر پورگیو استادیار بخش زبان های خارجی و زبان شناسی در دانش گاه شیراز است برخی از منابع آیت اله احمدی راد مترجم زنان و کودکان و تحمل فشار فقر جهانی بانک و کشاورزی شماره ی 56 آذر و دی 1375 ص 49 شهلا اعزازی خانواده در سریال های تلویزیونی جامعه ی سالم سال چهارم شماره ی 16 شهریور 1373 صص 37 34 مینو بدیعی زن و رسانه ها رسانه سال پنجم شماره ی 4 زمستان 1373 صص 94 92 سیدکمال عندلیب فمینیسم و چالش زن مداری روزنامه ی نیم نگاه شماره ی 689 یک شنبه 23 مرداد 1379 ص 3 فاطمه قاسم زاده ریشه های نگرشی منفی در نوجوانان دختر و پسر جامعه ی سالم سال چهارم شماره ی 19 اسفند 1373 صص 50 48 آندره میشل کلیشه های تبعیض جنسی در مدرسه و در کتاب های درسی
دو هفته نامه فروغ