بررسی مسایل مربوط به زنان، کار و فقر-مجله مادر گوپی
نگاهی به نقض حقوق زنان در آفریقا، هند و افغانستان
اساس حقوق بشر، تلاش برای تساوی، آزادی و عدالت است.
سازمان ملل متحد برای حمایت از حقوق بشر و پوشش حامیان حقوق بشر تاسیس شد و تلاش های بسیاری در زمینه برقراری صلح و آرامش انجام داده است.
با این حال هنوز هم در جای جای جهان شاهد نقض حقوق بشر هستیم. پنجاه سال از تصویب بیانیه جهانی حقوق بشر توسط سازمان ملل می گذرد و در دهه های اخیر بیشتر تمرکز و توجه جوامع بشری به حقوق زنان در کشورهای مختلف جلب شده است.
در تلاش برای کسب حقوق زنان، تمرکز برخی جوامع بر سطح فرهنگی و عوامل صدمه زننده به زنان است که از لحاظ اخلاقی مورد تایید نیستند.
حقوق بشر هنوز در برخی از نقاط دنیا از اعتبار کافی برخوردار نیست و حرکت های اصلی آن بیشتر روی حقوق سیاسی و شهروندی و یا حقوق اولیه زندگی است و در درجه پایین تر به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می پردازد.
این حقوق ثانویه به همراه حقوقی که اهمیت کمتری برای آنها در نظر گرفته شده، مانند حقوق گروه ها و حقوق زنان هنوز به صورت کامل در قوانین حقوق بشر جا نیفتاده اند.
برخی از گروه های حامی حقوق بشر معتقدند که به این حقوق ثانویه و حقوق زنان باید درست به اندازه حقوق اولیه توجه شود و همه حقوق در راستای یکدیگر دنبال شوند.
● زنان در آفریقا
در این جریان لازم است دو مقوله بررسی شوند: حقوق زنان به عنوان بخشی از حقوق بشر و فلسفه گرایی و تحولات اجتماعی در آفریقا . مساله حقوق زنان در آفریقا موردی است که مدت ها ذهن نظریه پردازان و متفکران را به خود مشغول کرده است.
نقض حقوق زنان در آفریقا و برخی نقاط جهان به صورت امری عادی و همیشگی درآمده و لازم است جوامع و ارگان های حامی حقوق بشر به این مساله توجه بیشتری نشان دهند.
زنان در کشورهای آفریقایی از داشتن ابتدایی ترین حقوق زندگی محرومند و گسترش نظریه نسبی بودن اخلاق در این جوامع نیز باعث دامن زدن بیشتر به این معضل و سوء استفاده های گوناگون جسمی و روحی از زنان شده است.
مطالعات روی زنان پناهنده سومالی به کنیا لزوم قراردادن معیارهای جهانی و درونمایه های فرهنگی را آشکار می کند، به طوری که حقوق بشر زنان در جایگاه خاص خود قرار گیرد.
نظریه نسبی بودن اخلاق بیان می کند که معیارهای اخلاقی با درونمایه های فرهنگی تثبیت شده اند و از فرهنگی به فرهنگ دیگر متغیرند. در این تیوری، قضاوت های اخلاقی برون فرهنگی میسر نیست و این گونه قضاوت ها تنها درون استانداردهای یک فرهنگ بررسی می شوند.
این موضوع از سوی نظریه پردازان کاملاً رد شده است. این افراد اخلاق را یک استاندارد ثابت جهانی می دانند و از نظر آنها اخلاق مساله ای است که در همه جوامع و فرهنگ ها باید یکی باشد.
حقوق اولیه انسان ها به عنوان یک اصل اخلاقی جهانی باید در همه جا یکسان بوده و به صورت یک استاندارد رعایت شود و حقوق زنان نیز از این قاعده مستثنی نیست. با این حال جوامع استعمارزده آفریقایی این اصل را نپذیرفته و آن را مغایر با فرهنگ آبا و اجدادیشان می دانند و با نقض علنی آن، حقوق مسلم و اولیه زندگی زنان را نادیده گرفته و از آنها برای ابزار رفاه مردان استفاده می کنند.
در هر حال جامعه شناسان و سیاستمداران با بررسی ستمدیدگی فرهنگی، اجتماعی و موقعیت تاریخی زنان در این کشورها به فکر چاره اندیشی افتاده اند.
● وضعیت کارگران زن در هند
در محوطه ای تجاری در نزدیکی دهلی هند، شواهد تکان دهنده ای از وضعیت زنان کارگر منتشر شده است که نمونه بارز نقض حقوق بشر است. این منطقه که محوطه پردازش صادرات نام دارد نشان می دهد که کارگران در این کشور در حال توسعه در چه وضع رقت باری قرار دارند.
زنان شاغل در این محوطه، آن را حصار می نامند، چرا که آنها را درون محوطه ای به مدت 12ساعت در روز محصور می کند.
درون این محوطه گرم، کثیف و خطرناک است. امنیت در این مکان در حد بسیار پایینی قرار دارد و اساس حقوق بشر نقض شده است. ولی برای 4 هزار زن مشغول به کار در این منطقه که اکثراً بی خانمان نیز هستند کار کردن در این مکان بسیار بهتر از مرگ و گرسنگی است.
به هر حال مرگ و میر در این محوطه بسیار زیاد است و زنان باردار بسیاری نوزادان مرده به دنیا می آورند.
خیلی از زنان برای از دست ندادن این موقعیت پست کاری، دروغ های زیادی راجع به وضع زندگی و حتی وضعیت تاهل خود می گویند.زنان 40 درصد نیروی کاری این منطقه را تشکیل می دهند.
مسوولان این منطقه نیز علاقه مند به استخدام زنان و ترجیحاً زنان مجرد هستند، چرا که معتقدند زنان بسیار بیشتر از مردان، مطیع، سر به راه و خلاق هستند.در دهه 1990 تعداد کارگران زن در هند 3 برابر شد در حالی که همین تعداد در مردان به 2 برابر افزایش یافته بود.
حقوق در این محوطه بسیار کمتر از بیرون است و کارگران مجبورند خود را با شرایط سخت و تاسف بار زندگی وفق دهند. آنها از کمترین حقوق زندگی برخوردارند و با شرایطی بدون بهداشت، آب تمیز و دسترسی به مدارس دولتی و خدمات درمانی روبه رو هستند.وحشت و سختی در خارج از حصار و در زندگی روزانه زنان نیز مشاهده می شود. نمونه یکی از این زنان سیتا است. مهاجری نپالی که در یک کارخانه تولید دستکش های جراحی به همراه دو دخترش مشغول به کار است.
سیتا در رابطه با شرایط زندگی اش می گوید: ما فکر می کردیم در اینجا زندگی راحت تری خواهیم داشت ولی وحشتناک است. دختران من مجبورند به همراه من کار کنند چرا که حقوق من کفاف خرج خانواده را نمی دهد .
خانه آنها اتاقی بسیار کوچک است و هفت خانواده از یک سرویس بهداشتی استفاده می کنند.
برای سیتا و دخترانش روز کاری پیش از طلوع خورشید آغاز و نیمه های شب به پایان می رسد.
● نقض حقوق زنان در افغانستان دوره طالبان
از زمان ورود طالبان به افغانستان در سال 1996، زنان به خاطر نداشتن روبند یا بلند کردن دست و مواردی از این قبیل مجازات می شدند. آنها حق کارکردن یا بیرون رفتن بدون یکی از خویشاوندان مرد خود را نداشتند.
زنان شاغل از قبیل اساتید، مترجمان، پزشکان، وکلا، هنرمندان و نویسندگان مجبور به ترک کارهای خود شدند و خانه نشینی اختیار کردند و این باعث گسترش افسردگی در میان زنان افغان شد.
زنان تا پیش از حضور طالبان از آزادی هایی برای انتخاب لباس، رانندگی و حضور در اجتماع بدون همراه مرد برخوردار بودند. کمال انسانی حقی است که فرد باید از آنها برخوردار باشد چه در افغانستان زندگی کند چه جای دیگر.
سازمان های بشر دوستانه در تلاشند تا حداقل حقوق اولیه زنان افغان از جمله دسترسی به مراقبت های بهداشتی، آموزش و فرصت های شغلی در کنار امکان حضور در عرصه های سیاسی و اجتماعی در کنار مردان را برای آنها فراهم کنند.
افغانستان کشوری است پر از زمین های مین که در طول 23 سال جنگ داخلی به وجود آمده اند و دولت افغانستان باید مطمین شود که زنان نیز همانند مردان از اخطارهای آموزشی در مورد مین های زمینی برخوردار خواهند شد.
فاطمه محمدی نژاد
روزنامه تهران امروز