تربیت کودک نمایش نسخه اصلی

تحلیل رفتار دزدی کودکان و پیشگیری از آن

در ابتدا خیلی از کودکان معنی دزدی را نمی دانند پس کودکان را قبل از هر گونه سرزنش ابتدا راهنمایی کامل کنیم و برایشان مسائل را باز کنی

گروه تربیت کودک گوپی 1350



 
دزدی، یعنی برداشتن بدون اجازهٔ وسایل دیگران. کودکان خردسال اغلب این کار را بدون آگاهی از نفس عملشان انجام می‌دهند. آنها بارها پیش می‌آید که چیزی را که متعلق به خودشان نمی‌باشد، بر می‌دارند و بدون اجازه با خود به خانه می‌آورند.
در این‌گونه موارد، پدر و مادر هم با شنیدن عمل فرزندشان چنان ناراحت، دلخور و گاه عصبانی می‌شوند که ممکن است رفتاری خشن و پرخاش‌آمیز با کودکشان داشته باشند. آنها نگرانند که مبادا فرزندشان در بزرگ‌سالی نیز دست به دزدی‌های دیگری بزند. 
در این‌جا به چند نکتهٔ ساده که والدین می‌توانند با به کار بستن آنها مانع از بروز چنین رفتارهائی در کودکانشان شوند اشاره می‌شود.
 

 
● کودکان  ۵ – ۳ سال
برای کودکان ۵ – ۳ ساله، برداشتن وسایل دیگران عملی عادی و معمولی است، چراکه هنوز مفهوم مالکیت و حریم خصوصی را درک نمی‌کنند. آنها به سختی می‌فهمند که نباید چیزی را که متعلق به آنها نیست، بدون اجازه بردارند، زیرا که در مرحلهٔ خودمحوری از رشد خود هستند و تصور می‌کنند که همه چیز در اختیار آنهاست و هر کار بخواهند می‌توانند انجام دهند. بنابراین بهتر است پدر و مادرشان آنها را به‌دلیل این رفتار (برداشتن بدون اجازه اشیاء دیگران) تنبیه و سرزنش نکنند. در عوض، فرصت خوبی برای آنهاست که دربارهٔ موضوع مالکیت و اشتباه بودن عمل کودک با او صحبت کنند.
 
● کودکان ۱۲ـ ۷  سال
کودکان از حدود ۶ سالگی به بعد، نه تنها مفهوم مالکیت را درک می‌کنند، بلکه به‌تدریج قادرند به اشتباه بودن عملشان نیز پی ببرند. زمانی‌که آنها شروع به درک این‌گونه مفهوم‌ها می‌کنند، والدین باید حد و مرزهای مالکیت و رفتارهائی که به آنها ”دزدی“ گفته می‌شود، را برای آنها روشن سازند.
 چرا کودکان دزدی می‌کنند؟
کودکان به چند دلیل ممکن است گاهی وسایل و اسباب‌هائی را که مال آنها نیست، بدون اجازه بردارند. این دلایل، هم از کودکی به کودک دیگر و از شرایطی به شرایط دیگر فرق می‌کنند.
۱) گاهی والدین ناخواسته رفتارهای منجر به دزدی را تقویت می‌کنند. پدر و مادری که متوجه می‌شوند کودکشان بدون اجازه چیزی را برداشته است، باید تذکرهای لازم را همان موقع به کودک بدهند. برای مثال به او بگویند: ”این وسیله مال تو نیست و نباید آن را بدون اجازه برداری“ و یا ”آن وسیله را پس بده و عذرخواهی کن“ و یا … .
۲) گاهی کودک با مشاهدهٔ رفتار اطرافیانش این عمل را یاد می‌گیرد. والدینی که وسایلی را بدون اجازهٔ صاحبش بر می‌دارند، به نوعی موجب بدآموزی برای کودک خود می‌شوند. برای مثال، زمانی‌که به رستوران و یا مکانی عمومی می‌روند اگر بدون اجازه وسیله‌ای را از آن‌جا بردارند و فرزندشان نیز شاهد این عمل باشد، به‌طور حتم این کار را جایز خواهد شمرد و در آینده تکرار خواهد کرد.
۳) برخی کودکان چون هیچ پولی از خودشان برای خرج کردن ندارند، دزدی می‌کنند. گاهی کودک دوست دارد برای خودش چیزهای کوچکی مثل، بستنی، شکلات و یا بیسکویت بخرد، ولی پول ندارد. در این حالت اگر او پول نداشته باشد، ممکن است به سراغ کیف پدر یا مادرش برود.
 
۴) گاهی کودک برای رقابت بین هم‌سالانش دست به دزدی می‌زند. برخی از کودکان دزدی می‌کنند تنها به‌دلیل این که دوستانشان آنها را در گروه خودشان بپذیرند.
۵) گاهی دزدی کودک ناشی از مشکلات رفتاری ـ هیجانی کودک است. برخی از کودکان که دچار مشکلات مرزی هستند، دست به رفتارهای نابه‌هنجار می‌زنند. برای مثال، کودکان عقب‌ماندهٔ ذهنی قادر به درک قوانین اجتماعی نیستند و ممکن است گاهی از فروشگاه‌های محلی چیزی بردارند.
 
 

پیشگیری
روش‌های زیادی برای پیشگیری از دزدی‌های کودکانه وجود دارد که والدین و اعضای خانوداه‌ها می‌توانند با استفاده از آنها، مانع از تثبیت این‌گونه رفتارها در کودکانشان شوند. از جمله:

*علت اشتباه بودن عمل دزدی را برای کودک توضیح دهید.
والدین ابتدا باید اطمینان حاصل کنند که فرزندشان، ناشایست بودن عملش را فهمیده است. آنها می‌توانند به این موضوع اشاره کنند که دزدی به مفهوم برداشتن وسیله‌ای است که متعلق به او نمی‌باشد.
* مفهوم مالکیت را به کودک یاد بدهید.
بهترین وقت یادگیری مفهوم مالکیت، زمانی است که کودکان هنوز کوچک هستند. پدر و مادر می‌توانند با توضیح این مطلب که هر کسی وسایلی دارد که متعلق به خود اوست و نباید بدون اجازه آن را برداشت، سعی کنند معنی مالکیت فردی را به کودک بیاموزند. 

برای مثال، والدین می‌توانند از کودک بپرسند: ”اگر کودک دیگری اسباب بازی مورد علاقهٔ او را بدون اجازه‌اش بردارد، چه احساسی پیدا می‌کند“، او هم همان احساس را خواهد داشت. مثال‌ها و نمونه‌های دیگری هستند که پدر و مادر می‌توانند با استفاده از آنها مفهوم مالکیت را به کودک بیاموزند. قرض گرفتن از کتاب‌خانه و پس دادن مجدد آن، برداشتن شکلات و بستنی از یخچال فروشگاه و پرداختن پول آن به صندوق و …
* به کودک بیاموزید که خواسته اش را با شما در میان بگذارد.
اگر کودک اسباب بازی، خوراکی و یا وسیله‌ای را می‌خواهد، به او یاد بدهید که خواسته‌اش را با شما در میان گذارد تا راه صحیح رسیدن به آن را به او یاد بدهید. برای مثال، اگر کودک از عروسک دوستش خوشش آمده است و می‌خواهد یک شب آن را از دوستش قرض بگیرد، این موضوع را صادقانه با او و یا با شما در میان گذارد تا شما چاره‌ای برای او بیاندیشید.
 
* رابطهٔ شفاف و صمیمانه با کوکانتان برقرار کنید.
والدین باید نهایت تلاششان را بکنند تا ارتباطی مؤثر و فعال با کودکان خود داشته باشند. کودکانی که از بودن با پدر و مادرشان احساس صمیمیت و نزدیکی می‌کنند، نسبت به کودکانی که این احساس را ندارند، تمایل بیشتری برای هماهنگ کردن خود با ارزش‌ها و باورهای والدینشان دارند.
 
* رفتارهای صادقانهٔ کودک را تحسین و تشویق کنید.
پدر و مادر باید از رفتارهای شایسته، مناسب و صادقانهٔ کودک حمایت و قدردانی کنند. اگر آنها این‌گونه رفتارها را به موقع مورد تحسین خود قرار دهند، موجب تقویت و تکرار آنها در فرزندشان می‌شوند.
 کمک‌های والدین و مربیان
هنگامی‌که پدر و مادر و یا مربیان کودک متوجه عمل دزدی کودکشان می‌شوند، می‌توانند با روش‌های زیر برای رویاروئی با مشکل کودک استفاده کنند.
* آرام باشید.
در صورتی‌که پدر، مادر و یا مربی متوجه رفتار ناشایست کودک می‌شوند، مهم‌تر از هر چیز آن است که رفتارهای هیجانی، تند و اغراق‌آمیزی از خود نشان ندهند. آنها باید به خاطر داشته باشند که همهٔ کودکان گاهی وسایلی را بر می‌دارند که مال خودشان نیست. پدر و مادرهائی که در این‌گونه شرایط بی‌نهایت ناراحت و دلخور می‌شوند، ممکن است دچار افسردگی احساس گناه و شرم‌ساری شوند و این حالت آنها بر عزت‌نفس کودک تأثیری منفی می‌گذارد. آنها باید بکوشند آرامش خود را حفظ کنند و روشی منطقی و سنجیده برای رویارو شدن با این رفتار کودک برگزینند.
*عکس‌العملی مناسب و زود انجام دهید.
 همان‌قدر که والدین نباید رفتاری هیجانی و تند از خود نشان دهند، همان‌قدر هم باید رفتاری مناسب و سنجیده ـ در آن لحظه ـ از خود نشان دهند. برای مثال، از کودک بخواهند آن شیء را پس دهد و عذرخواهی کند، یا برگردد و آن را سر جایش گذارد، یا …
 
* پیامدهای رفتاری کودک را برایش توضیح دهید.
 پدر و مادر باید پیامدهای رفتاری کودک را برایش به‌طور واضح شرح دهند. برای مثال، اگر کودک بدون اجازه از فروشگاه شکلات برداشته است، از او بخواهند که برگردد، شکلات را پس دهد و از فروشنده عذرخواهی کند. گاهی عذرخواهی کردن برای کودک کاری سخت و دشوار است، اما بهتر است او را مجبور به این کار بکنید تا دوباره دست به انجام این کار نزند.
 

* تفاوت ”قرض گرفتن“ و ”دزدیدن“ را برای کودک شرح دهید.
 ”قرض گرفتن“ با برداشتن بدون اجازهٔ وسایل دیگران ”دزدیدن“ آن خیلی فرق دارد. سعی کنید تفاوت این رفتارها را برای کودک روشن سازید.
 
* بر رفتارهای کودک نظارت بیشتری داشته باشید.
والدینی که رابطهٔ نزدیک و صمیمی با کودکانشان دارند، نسبت به والدینی که رابطهٔ دور و خشک با کودکانشان دارند، خیلی زودتر متوجه مشکلات رفتاری فرزندشان می‌شوند. 
 


 
 
* علت دزدی کودک را پیدا کنید.
 کودکان مختلف به دلایل مختلف هم دست به دزدی می‌زنند. به همین دلیل بسیار مهم است که والدین علت دزدی فرزندشان  را بفهمند. اگر پدر و مادر از کودکی که چیزی را دزدیده است مستقیماً بپرسند که چرا این کار را انجام داده است، شاید پاسخی را که نیاز به شنیدن آن دارند ، از زبان کودک نشوند. برای همین بهتر است آنها خود به بررسی رفتارها و موقعیت‌هائی که در طول روز کودک در آن قرار می‌گیرد؛ با چه کسانی دوست است، چه نیازهائی دارد، کجا می‌رود و … بپردازند. اگر والدین بتوانند علت اصلی دزدی کودک را پیدا کنند، قادر خواهند بود این رفتار کودک را اصلاح نمایند. برای مثال، می‌توانند برای کودک مقداری پول تو جیبی مقرر کنند، یا برای انجام کارهای خانگی دشوار (مثل؛ کوتاه کردن چمن‌های باغچه، چیدن علف‌های هرز، مرتب کردن انبار و …) به او اجرت دهند.
 
* کودک را وادار به قسم خوردن نکیند.
 والدین نباید با رفتارشان، کودک را به سمت انکار واقعیت سوق دهند. اگر کودک با اصرار سعی دارد به شما بفهماند که او دزدی نکرده است، شما هم نباید با لجاجت زیاد او را وادار به راست‌گوئی کنید. در عوض به او بگوئید: ”امیدوارم این‌طور باشد که تو می‌گوئی“ و اجازه دهید کودک، اعتماد شما را نسبت به خودش درک و احساس کند.
 
* به کودک کمک کنید راه‌های پول درآوردن صحیح را پیدا کند.
والدین باید اطمینان حاصل کنند که فرزندشان مقدار معینی پول برای خرج کردن‌های شخصی‌اش در اختیار دارد. اگر کودکان آن قدر پول داشته باشند که بتوانند نیازهای کوچک روزانه‌شان را برطرف کنند، هیچ‌گاه دست به ربودن اشیاء دیگران نمی‌زنند.
 
* کودک را به‌دلیل اشتباهش شرمنده نکیند.
 والدین نباید با سرزنش کردن‌های مکرر کودک، او را دچار احساس گناه کنند. آنها هم‌چنین نباید لقب‌ها و برچسب‌های ناروا به کودکشان بزنند. برخی از این روش‌ها، شدیداً موجب کاهش عزت‌نفس کودک می‌شود. در عوض والدین می‌توانند با رفتارهای خود به کودک نشان دهند که از کار او ناراحت شده‌اند. آنها می‌توانند برای او پیامدهای رفتار اشتباهش را توضیح دهند.