نقاشی کودکانتان را جدی بگیرید
آیا تاکنون یک نقاشی نیمه کاره کشیده اید و از فرزندتان خواسته اید، آن را کامل کند؟ آیا با دادن یک موضوع مثلا مزرعه از او خواسته اید، برای شما نقاشی بکشد؟اصلا تاکنون به نقاشی فرزندتان دقیق نگاه کرده اید؟ در برابر تصاویری که او می کشد و با اشتیاق به شما نشان می دهد، چه واکنشی دارید؟
نقاشی کودکان را جدی بگیرید
آیا
تاکنون یک نقاشی نیمه کاره کشیده اید و از فرزندتان خواسته اید، آن را
کامل کند؟ آیا با دادن یک موضوع مثلا مزرعه از او خواسته اید، برای شما
نقاشی بکشد؟اصلا تاکنون به نقاشی فرزندتان دقیق نگاه کرده اید؟ در برابر
تصاویری که او می کشد و با اشتیاق به شما نشان می دهد، چه واکنشی دارید؟.
نقاشی
کودکان، فرم تصاویر، ابعاد آن، محل قرارگیری اجزاء و نوع و ترکیب بندی رنگ
ها همگی به نوعی بازتاب حالات و احساسات درونی کودک شماست. او دنیا و محیط
اطرافش و حتی تخیلات خود را آن گونه که احساس می کند و در خیال متصور می
شود، ترسیم می کند. کودکی که فضای نقاشی او غمگین، خشن و با رنگ های محدود
است، به طور حتم نگاهی متفاوت از کودکی دارد که فضایی شاد و پر از رنگ های
درخشان را با همان موضوع و امکانات می کشد.
منم می خواهم تاثیر گذار باشم
اولین تلاش های کودک در این زمینه به میل ذاتی او برای اثرگذاری و لذت بردن
از کارهای خود ساخته نشأت می گیرد. نوزاد از اولین روزهای زندگی خود برای
لحظاتی کوتاه توجهش به حرکاتی که در میدان دید او انجام می گیرد، جلب می
شود و این حرکات را با چشمان خود تعقیب می کند. کمی بعد اند ک اندک سرش را
هم کمی به طرف اشیا و یا اشخاص برمی گرداند. کودک در سه ماهگی مرتب به دست
هایش نگاه می کند و از تجربه لمس اشیاء لذت می برد و این زمانی است که او
تجارب اساسی و مداومی در جهت فعالیت های فکری و عاطفی خود پیدا می کند.
تجربیات
کودک و فعالیت های او ادامه پیدا می کند تا اینکه بالاخره کودک در یک
سالگی مداد در دست می گیرد و بدون کشیدن تصویری خاص با آن روی کاغذ می
کوبد. در این مرحله کودک عملا نمی تواند تصویری روی کاغذ بکشد و یا اثری با
مداد روی آن برجاگذارد. تا اینکه بالاخره در ۱۸ تا ۲۰ ماهگی به طور کامل
موفق به کشیدن خط می شود. در دو سالگی خطوط دایره ای و یا زاویه دار ظاهر
می شوند. در این سن کودک بعد از کشیدن خط دلخواهش به راحتی قلم را از روی
کاغذ برنمی دارد و بعد از هر خط معمولا خطوط دیگری هم در همان محل رسم می
کند. در دو سال و نیمگی که قدرت عضلانی کودک بیشتر می شود و هنگامی که خطی
را رسم می کند، با چشم هم مراقب آن است تا خط از محدوده تعیین شده خارج
نشود. در حدود سه سالگی، خط نگاری های کودک دیگر فقط برای لذت بردن از
حرکت، یا فشار مداد روی کاغذ نیست، بلکه مایل است احساسات درونی خود را که
در ارتباط با تجربه های زندگی کوتاه مدتش به دست آورده، بیان کند.
خط خطی اما پرمحتوا
پرورش
قدرت بیان نقاشی کودک فقط وابسته به تکامل جسمی کودک نیست، بلکه با درک و
شعور او نیز در ارتباط است. این ادراک در بدو تولد بسیار جزئی است ولی با
پیشرفت سن کامل تر می شود. در حقیقت می توان گفت؛ چون کودک هنوز مهارت کافی
ندارد، بنابراین نمی تواند خوب نقاشی کند. با این حال کودک از همان آغاز
خط نگاری از اینکه سه وجه چشم، مغز و دست خود را به کار می اندازد، لذت می
برد.
کودک
بعد از سنین پنج، شش سالگی قدرت بیشتری در جهت نظارت بر واقعیت های بیرونی
پیدا می کند و چون لغات بیشتری آموخته است بنابراین به راحتی می تواند
اختلاف اشیا را با یکدیگر درک و بیان کند. کودک در حدود این سنین هنگام
نقاشی فقط جنبه هایی از اشیا را می کشد که آنها را شناخته است و نه آنچه را
که در ظاهر می بیند.
به
همین دلیل نقاشی کودکان در این سنین دارای دو خصیصه متضاد است.او از یک سو
نسبت به بیان برخی عناصر که قابل رویت هستند ولی از نظر او مهم جلوه نمی
کنند، کوتاهی می کند و از سوی دیگر عناصری را می کشد که قابل رویت نیستند
اما برای او مهم هستند.
راهی به سوی درون کودک
نقاشی برای کودک فقط یک وسیله بیان برای تجزیه و تحلیل، یا توضیح و تشریح
موجودات و اشیا نیست، بلکه در عین حال وسیله ای است برای بیان زندگی عاطفی
او. هنگامی که کودک با آزادی و دلخواه خود نقاشی می کند، در واقع حالت روحی
و احساسات زمان حاضر و احساسات و تحریکات ریشه دار و ژرف تر خود را بیان
می کند. در واقع روی کاغذ هم مانند خواب و رویا، تمایلات خودآگاه و
ناخودآگاه کودک ظاهر می شود.
نقاشی
کودکان حتی اگر از لحاظ شکل ظاهری بی اهمیت جلوه کند اما از نظر محتوا
هرگز به طور کامل بی ارزش نیست. روانشناسان معتقدند حتی پیش افتاده ترین
نقاشی ها هم می توانند شناخت و تجارب کودک از دنیا و شکل گیری تدریجی اورا
آشکار کنند. به طور مثال هنگامی که کودکی
در نقاشی های خود از خانواده گاهی تصویر پدر را در کنار مادر و خواهر و
برادرهایش نکشد، ممکن است دلیل این کار او غیبت طولانی پدر در خانواده
باشد. گاهی پدر این خانواده ها به دلیل مشغله های فراوان شب ها دیر
وقت به خانه می روند و ساعات حضورآنها بسیار کم بوده و در این ساعات کم هم
به دلیل خستگی حوصله ای برای صحبت و بازی با فرزندانشان ندارند و همین امر
باعث می شود کودکان جای خالی پدر را احساس کنند.
کودک
نسبتاً خیلی زود متوجه می شود که رسم و نقاشی وسیله بیانی است که با افکار
او مطابقت می کند و او را در تخیلاتش آزاد می گذارد و در عین حال لذت
سرشاری برای او فراهم می کند. در ضمن نقاشی کردن به کودک این امکان را می
دهد که افکار درونش را نشان دهد.
کودک به کمک نقاشی، کشمکش ها و دلهره های درونی اش را آشکار می سازد و به این شکل اثر آن را کاهش می دهد. گاهی
دیده می شود که خود کودک در نقاشی شرکت ندارد، دلیل این امر ممکن است
احساس عدم راحتی او در خانواده باشد و یا نشانه ای از میل کودک به تغییراتی
در خود مانند سن و جنس و... باشد. در این گونه مواقع کودک یا خود را در
نقاشی شرکت نمی دهد و یا در نقش شخصیت دلخواهش ظاهر می شود اما شخصی که
برای کودک ارزش ندارد، همیشه در آخرین لحظه و با کمترین جزئیات و کوچکتر از
همه و خارج از گروه خانواده در حالتی کاملاً ثابت کشیده می شود. البته روش
های دیگری هم برای بی ارزش نشان دادن یک شخصیت در نقاشی کودکان وجود دارد.
تشویق
غلط گیری در عرصه نقاشی کمترین اهمیت را در عرصه خلاقیت هنری دارد. با وجود
این هنوز بسیاری از والدین و مربیان، نقاشی کودکان را به کپی کردن محدود
می کنند. برای کودکان کوچکتر معمولا از آلبوم هایی استفاده می شود که کودک
باید یک شکل را از روی شکل رنگ شده، رنگ آمیزی کند و یا از روی شکل دیگری
شکل ناقصی را تکمیل کند.
کودکان
بزرگتر نیز از منظره یا صورت کپی برداری می کنند. به این ترتیب همه فکر می
کنند که با این روش آموزش واقع گرایانه ای را براساس حقیقت بیرونی و شکل
های منظم و رنگ های دقیق به کودک داده اند در حالی که این واقع گرایی با
مهم ترین بخش هنر مدرن مغایر است و از سوی دیگر این کودک دارای خصوصیات
مخصوص سن و سال خود است و نباید او را به عنوان یک بزرگسال ناکامل در نظر
گرفت. یادمان باشد این کودک هم روزی بزرگ می شودو اصلا لازم نیست به هر
قیمتی او هم دارای معیارها و احساسات و ادراک های هنری معینی باشد
از
طرفی هر کودکی دارای خواست های مخصوص به خلق و خوی خود است و زمانی که این
خواست ها با خصوصیات سنی او مخلوط شود، باعث می شود او دنیا را با نگاهی
کودکانه و مخصوص خود بنگرد، دنیایی که بزرگسالان قادر به دیدن آن
نیستند.کپی کردن نقاشی سایر کودکان هم مانع از بروز خلاقیت در بچه ها می
شود و این امر گاه ناشی از عدم اطمینان کودک به خود است و گاهی به دلیل
نداشتن چیزی برای ارائه از سوی کودک. این سبک نقاشی اغلب بعد از مدتی به
دلیل فقدان انگیزه شخصی باعث یاس و خستگی کودک شده و ممکن است کار را نیمه
تمام رها کند.تشویش مهم ترین و اولین و آخرین راهکاری است که بیشتر
روانشناسان را به والدین در هر زمینه ای توصیه می کنند. حتی اگر بچه شما
کپی می کند و یا علاقه ای به نقاشی ندارد هرگز او را مجبور به کاری نکنید
بلکه سعی کنید با توسل به معجزه تشویق او را در راهی که مناسب می دانید
هدایت کنید. می توانید ساعاتی را به همراه کودکتان نقاشی کنید البته در
نقاشی او دخالت نکنید.
بهتر
است هر کدام برای خودتان چیزی بکشید از موضوعات آزاد و یا از چیزهای کلی
می توانید استفاده کنید. مثلا یک مزرعه خوشحال، یک دریای بزرگ و... در آخر
کار هم به حدی از دیدن نقاشی کودکتان هرچه که هست ذوق کنید و به شعف بیایید
که بیشتر از آن ممکن نباشد حتی می توانید نقاشی را قاب کنید و یا همانطور
بدون قاب به دیوار یا در کمد آویزان کنید تا بچه متوجه اهمیت کارش شود.
به
یاد داشته باشیم که همواره در نقاشی کودکان بیش از آنکه نتیجه و محصول کار
مهم باشد، اجرای آن اهمیت دارد، چون کودک احساس می کند کاری مربوط به خود
انجام داده است. کودک باید توانایی کسب تجربه های مخصوص خود را و نه تجارب
ما را داشته باشد. پس ما بزرگسالان بهتر است در پی تصحیح وسواس گونه نقاشی
آنها از نظر صوری نباشیم.