تربیت کودک نمایش نسخه اصلی

با ذهن کودکان آشنا شوید

این یک واقعیت است که کودکان در سنین پیش از دبستان علاقه بسیار زیادی به بازی‌ها و موضوعات تخیلی پیدا می‌کنند. زندگی یک کودک در سن پیش از مدرسه، از محدودیت‌های بسیار تشکیل شده به طوری که او بر اساس نظر پدر و مادر خود زندگی می‌کند

گروه تربیت کودک گوپی 758

او می‌گوید یک ببر درون خانه دارد که هر روز به حمامش می‌برد و آنقدر می‌شویدش که حسابی تمیز شود. او می‌گوید اگر به این ببر غذا ندهد او از دست کس دیگری غذا قبول نمی‌کند. عاطفه وقتی تعریف می‌کند که هر روز به دم ببرش روبان می‌بندد و موهایش را شانه می‌کند چشم‌هایش آنچنان برقی می‌زند که حتی وقتی در بازی غرق می‌شود نیز اینگونه نمی‌شود. او آنچنان قشنگ برای دوستان هم سن و سالش از این حیوان دست آموز حرف می‌زند که بچه‌ها کاملاباور می‌کنند او راست می‌گوید. ولی وقتی مادرش حرف‌های او را می‌شنود خنده‌اش می‌گیرد از این که عاطفه از یک گربه کوچک هم می‌ترسد چه رسد به یک ببر اما هر چه می‌کند نمی‌تواند با تخیل دخترش مقابله کند.

 
این یک واقعیت است که کودکان در سنین پیش از دبستان علاقه بسیار زیادی به بازی‌ها و موضوعات تخیلی پیدا می‌کنند. زندگی یک کودک در سن پیش از مدرسه، از محدودیت‌های بسیار تشکیل شده به طوری که او بر اساس نظر پدر و مادر خود زندگی می‌کند. در واقع کودک به بازی‌های خیالی علاقه دارد زیرا می‌تواند آن طور که می‌خواهد باشد و زندگی کند؛ خارج از قید و بندها و محدودیت‌هایی که والدین برای او تعیین کرده‌اند. هیچ کودک ۳ ساله ای اجازه ندارد که به تنهایی از خانه خارج شود، به تنهایی غذای دلخواه خود را بخورد و حتی لباسی را که دوست دارد بخرد. در این سن، کودک کاملابه والدین خود وابسته است البته می‌تواند اظهار نظر کند اما تصمیم گیری اصلی و قطعی با والدین است. پس کودکان هنگامی که با مکان‌های تازه یا تجربه‌های جدید روبه رو می‌شوند از شیوه ای متفاوت استفاده می‌کنند، آن‌ها قوه تخیل خود را به کار می‌برند. زمانی که به یک کودک ۴ ساله اجازه می‌دهیم تا به تنهایی به مدرسه برود و برگردد او احساس می‌کند که یک فرمانده است و سوار بر اسب از یک قلعه به قلعه دیگر در حرکت است. زندگی یک کودک ۴ ساله خیلی معمولی و خسته کننده به نظر می‌رسد اما اگر تصور کند که یک مامور آتش نشانی است حس می‌کند مثل یک قهرمان زندگی می‌کند.
 
 جلوی خیال پردازی کودکتان را نگیرید

خیال پردازی در دوره کودکی اهمیت زیادی دارد زیرا یک کودک علاوه بر این که می‌تواند زندگی خود را تغییر دهد و شرایط تازه ای را برای خود خلق کند، از شرایط تازه ای که ایجاد کرده می‌تواند دانستنی‌های جدیدی نیز بیاموزد. به طور مثال وقتی که یک کودک ۴ ساله کلاه آشپزی بر سرش می‌گذارد، پیش بند آشپزی می‌بندد و تصور می‌کند که آشپز است، احساس استقلال و مسوولیت پذیری سبب می‌شود که به اطراف خود توجه بیشتری داشته باشد، همراه با پدر و مادر خود آشپزی کند، موادی را که استفاده می‌کند به خاطر بسپارد و از این که هر بار بر دانسته‌های خود می‌افزاید، خوشحال شود. بزرگسالان از دنیای پیرامون خود اطلاعات زیادی به دست می‌آورند و برای فراگیری بیشتر، تجربیات خود را نیز مورد استفاده قرار می‌دهند؛ اما کودکان از استعدادی برخوردارند که لازم است توسط والدین پرورش یابد. آنها با به کارگیری قوه تخیل خود نه تنها دانستنی‌های تازه ای از دنیای اطراف خود به دست می‌آورند بلکه می‌توانند آن طور که دوست دارند باشند و زندگی کنند.
    
چگونه کودک خیال پردازی می‌کند
 از آنجا که مهارت‌های کلامی کودک در سنین پیش از مدرسه هنوز چندان پیشرفت نکرده است به سختی می‌توان فهمید که او دقیقا به چه چیزی فکر می‌کند، اما می‌توان نشانه‌های تخیل او را در تقلید کردن‌های او از آنچه که در اطرافش می‌بیند، تشخیص داد، این رفتارها عموما بین ۱۸ تا ۲۰ ماهگی شکل می‌گیرد، کودک شما ممکن است دقیقا کارهایی را که شما انجام می‌دهید تقلید کند، برنامه روزانه ای را که برای او ریخته‌اید روی عروسک‌هایش پیاده کند به آن‌ها غذا بدهد یا آن‌ها را بخواباند. از این رو تخیل قوی در کودک بسیار بیشتر از آنچه که والدین فکر می‌کنند می‌تواند در مسیر زندگی به او کمک کند. 

 
تاثیر والدین در تقویت تخیل 
متخصصان کودک بر اهمیت ۳ سال اول زندگی بسیار تاکید می‌کنند، چرا که هر کاری که والدین انجام می‌دهند از بازی کردن تا خوردن و راه رفتن و کتاب یا شعر و آواز خواندن به مغز او کمک می‌کند تا فعالیت بیشتری انجام دهد. هرگاه کودک خود را در برابر تصاویر، صداها و حس‌های جدید قرار دهید در واقع مغز او را در برابر دنیایی بزرگ تر و هیجان انگیزتر قرار داده‌اید. هنگامی که تخیل خود را به همراه او به کار گیرید، مثلابگویید نگاه کن من یک ببر هستم، توی یک جنگل بزرگ یا فرض کن می‌خواهیم به خانه مادربزرگ برویم در واقع مغز او را وادار می‌کنید تا پیوندها و مسیرهایی تشکیل دهد که به ایجاد خلاقیت و تخیل در او منجر خواهد شد. 
 
تاثیرات خیال پردازی 
معمولادامنه لغات کودکانی که به بازی‌های تخیلی علاقه نشان داده یا به داستان‌ها و کتاب‌هایی که دیگران برایشان می‌خوانند، گوش می‌دهند، بسیار وسیع تر است. از سوی دیگر، نقش بازی کردن و وانمود کردن این امکان را برای کودک فراهم می‌کند تا آن کسی باشد که دوست دارد احساسات منفی‌اش را کشف و بررسی کند، چیزهایی را که تاکنون یاد گرفته تمرین کند و اوضاع را به آن صورتی که دوست دارد دربیاورد، حتی با داستان‌های خود می‌تواند در شرایط خاص جلوی ترس را بگیرد و آن را کنترل کند. 
 
همچنین رویاپردازی پیرامون موقعیت‌های تخیلی نحوه تفکر خلاقانه را به کودک آموزش می‌دهد و می‌تواند یک ابزار بسیار مفید در فرآیند حل مساله توسط کودک باشد، افرادی که در زمان خردسالی دارای تخیلی قوی هستند، معمولااین قابلیت را در بزرگسالی حفظ می‌کنند و در نتیجه نتایج بهتری در فرآیندهای حل مسائل به دست می‌آورند. به عنوان نمونه در طول زندگی افرادی که در کودکی تخیل قوی تری داشتند مشخص کردند که این افراد هنگام برخورد با چالش‌ها یا مشکلات غیرمترقبه می‌توانند از منابع و گزینه‌های بیشتری برای پیدا کردن راه حل مناسب استفاده کنند. 
 
موانع خلاقیت چیست ؟
یکی از موانع بروز خلاقیت در کودکان ناآگاهی پدر و مادر با این واژه است چرا که این عدم شناخت سبب می‌شود هیچگاه والدین نتوانند برای پرورش و شکوفایی خلاقیت کودک خود برنامه ریزی و اقدام صحیح کنند پس ناخواسته استعدادهای کودکشان را هدر می‌دهند. از جمله موانع دیگر، ایجاد رقابت میان کودکان است. به طور معمول اگر کودکان احساس کنند که کار آن‌ها توسط والدین ارزش گذاری خواهد شد یا به بهترین کار جایزه یا پاداش می‌دهند بیشتر از آن که به انجام بهتر کار بیندیشند به کسب آن جایزه فکر می‌کنند ضمن این که گاهی این رقابت‌ها به ستیزه جویی میان کودکان تبدیل می‌شود و سبب می‌شود تا آن‌ها نتوانند از توانایی‌ها و استعدادهای واقعی خود استفاده کنند.
 
در فرهنگ‌هایی که به جنسیت کودک اهمیت می‌دهند ناخواسته علایق و خلاقیت‌های کودکان از یاد می رودیکی دیگر از این موانع تاکید بیش از حد والدین بر هوش و حافظه کودک است. بسیاری ناآگاهانه کودک خود را فقط با هدف تقویت مهارت‌های حافظه ای تربیت می‌کنند و برای حافظه و هوش کودک اهمیت زیادی قائل هستند. آن‌ها نمی‌دانند که تنها اطلاعات عمومی و داشتن حافظه قوی برای تکامل و رشد فکری کودک کافی نیست به همین خاطر از پرورش سایر توانمندی‌های ذهنی کودک غافل می‌مانند. تاکید بر جنسیت کودکان هم از جمله این موارد است و مانع مهم در رشد خلاقیت کودکان می‌شود. در فرهنگ‌هایی که به جنس کودک اهمیت می‌دهند ناخواسته علایق و خلاقیت‌های آن کودکان نیز زیر پا گذاشته می‌شود. 
 
والدینی که در خانه قوانین دست و پاگیر و خشک برقرار می‌کنند نظیر درس خواندن راس ساعت معین یا خوابیدن راس فلان ساعت، کودک را کم کم دچار قالبی تکراری می‌کنند که این رفتارهای کلیشه ای کاملامتضاد با رشد خلاقیت است. ارزیابی پی درپی با رفتارهای کودک و زیر ذره بین بردن او امنیت خاطر کودک را مختل می‌سازد و ترس از اشتباه را در وی تقویت می‌کند و چنانچه ترس در کودک حال مرضی پیدا کند آن وقت جرات ابراز هرگونه اندیشه جدید و انجام کارهای خلاق در وی از بین می‌رود. رویاپردازی پیرامون موقعیت‌های تخیلی نحوه تفکر خلاقانه را به کودک آموزش می‌دهد و می‌تواند یک ابزار بسیار مفید در فرآیند حل مساله توسط کودک باشد.
 
بیهوده شمردن تخیلات کودک نیز از جمله موارد دیگر است که مانع رشد خلاقیت وی می‌شود. تخیل کودک اساس خلاقیت اوست و چنانچه تخیلات در رویاهای کودک را با بی توجهی، تمسخر یا بیهوده انگاشتن روبه رو سازیم در واقع سرچشمه خلاقیت او را خشکانده‌ایم. به بیان دیگر محکوم کردن خیال پردازی کودک و وادار کردن او به واقع بینی امری کاملااشتباه است. سعی کنیم علایق درون کودک را بشناسیم. بسیاری از کوکان از علایق و کشش‌های خود نسبت به موضوعات و پدیده‌های پیرامون اطلاع روشنی ندارند یا این که نمی‌توانند آن را به زبان بیاورند. این موضوع باید در همان دوران کودکی مورد توجه والدین باشد. 
 
شاید باورتان نشود عدم وجود حس شوخ طبعی در محیط منزل از موانع بروز خلاقیت است. شوخ طبعی به رشد خلاقیت کودک کمک می‌کند. اما در خانواده‌هایی که فضای زندگی آن‌ها خشک و رسمی است زمینه ای برای بروز حس شوخ طبعی کودک به وجود نمی‌آید و در نتیجه در چنین محیطی بسیاری از کشش‌های خلاقانه کودک پنهان می‌ماند. بسیاری از والدین علاقه مندند که کودکشان سریع رشد کند و دوران کودکی را پشت سر بگذارد و حتی سعی می‌کنند با کودک خود همانند بزرگسالان رفتار کنند. تحمیل نقش‌های بزرگسالی به کودکان روند رشد اجتماعی آن‌ها را مختل می‌سازد و سبب بروز رفتارهای نابهنجار می‌شود. 

 
چطور تخیل کودکانمان را افزایش دهیم ؟

پس بهتر است به جای سختگیری و رسمی بودن، سن و سال کودکمان را درک کنیم و با او مثل آدم بزرگ‌ها رفتار نکنیم. اما اگر بخواهیم تخیل فرزندمان شکوفا شود می‌توانیم در منزل جایی را برای تغییر لباس اختصاص دهیم. (جایی که در آن لباس‌های قدیمی، وسایل شخصی «مانند كلاه، كتاب هاي جيبي، هديه هاي قديمي و...» را نگهداری کنید..)مدادهای شمعی، وسایل آبرنگ، کاغذ نقاشی و چسب را در دسترس کودکان قرار دهیم.داستانی را برای کودک خود تعریف کنیم. لباس یکی از شخصیت‌های داستان را بپوشیم و با کودک خود، براساس داستان بازی کنیم. اگر داستان را کودک شما تعریف کند بهتر است. می‌توانید موضوع آن را با مراسم عروسی، جشن تولد یا اتفاق‌های دیگری که در زندگی خود با آن‌ها سر و کار دارید مرتبط سازید. تعدادی ملحفه یا پتو در دسترس کودک قرار دهیم تا بتواند خانه درست کند و یا بازی‌های خیالی دیگری را طراحی کند.حتی می‌توانیم کودک خود را تشویق کنیم که با اسباب بازی‌های سازنده و ابتکاری بازی کند، مانند اسباب بازی‌هایی که با کمک قطعه‌های مختلف می‌توان ماشین، خانه، هواپیما و... ساخت.همچنین می‌توانیم قصه‌های موزون و آهنگین را برای فرزندمان بخوانیم و به نوبت اشعار آن را تکرار کنیم.
 
در این میان باید در حد امکان زمان بیشتری را با کودک خود در طبیعت سپری کنیم. محل‌هایی که برای ساختن آن‌ها انسان دخالتی نداشته است، برای رشد قوه تخیل کودک بهتر است. زمانی که فرزندمان، ما را به دنیای خیالی خود دعوت می‌کند، دعوت او را بپذیریم، با او سوار قایق شویم، سوار بر سفینه فضایی در فضا پرواز کنیم و در همه موارد رهبری بازی را برعهده فرزندمان بگذاریم.همچنین در بین اسباب بازی‌های کودک تعدادی گوش ماهی، سنگ‌های مختلف، چسب، تخته، بند، سکه، طناب و سایر وسایلی که می‌تواند مورد استفاده او قرار بگیرد، قرار دهیم و هنگامی که با خیال پردازی های فرزندمان روبه رو می‌شویم، او را سرزنش نکنیم و به او اجازه دهیم تا آنچه در ذهن خود دارد بیان کند.