دانلود رایگان کتاب آرزوهای بزرگ pdf _ مجله مادر و کودک گوپی

کتاب آرزوهای بزرگ جذاب ترین نوشته چارلز دیکنز می باشد و به دست شکوفه اخوان ترجمه شده است.کتاب آرزوهای بزرگ در قالب pdf برای شما عزیزان آماده کرده ایم.

19674
دانلود رایگان کتاب آرزوهای بزرگ

کتاب آرزوهای بزرگ 
 
معرفی کتاب آرزوهای بزرگ:  
آرزوهای بزرگ رمانی از چارلز دیکنز است نویسنده کشور انگلیس که از تاریخ 1860 تا 1861 میلادی در
هفته نامه به چاپ رسید.  کتاب آرزوهای بزرگ نوعی زندگی‌نامه
 
شخصی چارلز دیکنز می باشد که همانند اثر های دیگر  او تجربه های تلخ و شیرین زندگی خود
 
و مردم را نمایان می‌ کند.   چارلز دیکنز در سال 1812 متولد شد و  در سال 1870 از دنیا رفت.
 
او در خانواده ی فقیری به دنیا آمد و به ناچار در 12 سالگی مشغول کار کردن شد.
 
یکی, دو سال در مدرسه به تحصیل مشغول شد  و آن گاه با همین آموخته های اندک خود در اوقات فراغت
 
از کار با جدیت به تکمیل سواد خود پرداخت و به خواندن آثار نویسندگان روی آورد.
 
دیکنز در 24 سالگی نویسندگی را آغازکرد او آثاری از خود به جای گذاشت که هنوز مورد
 
توجه بسیاری از علاقه مندان ادب است.
 
خلاصه ای از کتاب:

سخن کوتاه, لندن به تجلیل از مقام ادبی دیکنز پرداخت و پس آن گاه او در اوج شهرت
 
و محبوبیت در گذشت...
 
مترجم در تلخیص و برگداندن آرزوهای بزرگ موفق بوده است زیرا خواننده را با زمان ,مکان و
 
فضای داستان آرزوهای بزرگ ,کاملا آشنا می سازد.
 
مرا وادار به دزدی کردند:نام فامیل من پیریپ و اسم  کوچکم فیلیپ و خودم از این دو نام ترکیبی
 
ساخته بودم به اسم پیپ بنابراین خودم را پیپ معرفی  می کردم و همه منو به همین نام صدا می زدند.
 
دربچگی, پدر و مادرم را از دست دادم و خواهرم  خانم جوگارگری که با مرد آهنگری
 
ازدواج کرده بود منو بزرگ کرد.
 
خانه ما در ییلاقی گرم و مرطوب, پایین رودخانه در بیست مایلی دریا قرار داشت...
 

دزدی از خانم جو: خواهرم, خانم جو گارگری, تقریبا بیست سال از من بزرگ تر بود,
 
قدی نسبتا بلند و اندامی استخوانی داشت او خیلی زیبا نبود.
 
به خاطر این که از بچگی منو با دست های  خودش بزرگ کرده بود , بین همسایه ها از
 
شهرت زیادی برخوردار بود.
 
اونوقت ها, دلم می خواست معنی این کلمه ها رو بدونم.می دونستم که او دست های سنگینی
 
و خشنی داره و همون طوری که منو با اون دست ها کتک می زد,
 
شوهرش رو هم می زد...
 

تعقیب محکومین: ورود سرباز ها باعث شد که مهمونی شام, به هم بخوره.
 
خانم جو که دست خالی از آشپزخونه بیرون آمده بود,
 
به من خیره شد وبا تعجب پرسید: چه بلائی سر مرغابی اومده؟
 
 گروهبان حرفشو قطع کرد و گفت:خانم ها, آقایان, ببخشید, به حکم پادشاه من در تعقیب محکومین فراری هستم
 
و احتیاج به کمک یک آهنگر دارم...
 
حتما ادامه این کتاب را امروز دانلود و مطالعه کنید...  
 

ما برای شما کتاب جذاب دیگری آماده کرده ایم به نام  کتاب زنان کوچک
 
که حتما پیشنهاد می شود همین الان آن را مطالعه کنید.