دانلود رایگان رمان زندگی غیر مشترک pdf _ مجله مادر و کودک گوپی

رمان زندگی غیر مشترک داستان پسر و دختری را به تصویر می کشد که هر دو به اجبار با هم ازدواج می کنند و هیچ کدام از آن ها از این وضعیت راضی نیستند...

15621
دانلود رایگان رمان زندگی غیر مشترک

دانلود رمان زندگی غیر مشترک
 
 معرفی رمان زندگی غیر مشترک:
رمان زندگی غیر مشترک داستان پسر و دختری را به تصویر می کشد که هر دو به اجبار با هم
 
ازدواج می کنند و هیچ کدام از آن ها از این وضعیت راضی نیستند... 
 خلاصه ای از کتاب:
صدای همهمه که جلوی خانه باغ آقا بزرگ به گوش می رسید باعث شد گام

ها سریعتر به دنبال هم روان شوند. با تعجب نگاهش را میان پرده های

سیاهی که روی دیوار آویخته شده بودند می گرداند.
 
مسیر طویلی طي شد تا به یک ساختمان دو طبقه ی قدیمی کلنگی رسیدند.

جلوی در یک مرد قد بلند با موهای جوگندمی ای ایستاده بود. سر تا پا سیاه

پوشیده بود. ابرو های کلفت و بهم پیوسته ای داشت. فاصله ی ابرو با

چشمهایش کم بود و خشونت را در چهره اش به رخ میکشید. اما انقدر

شکسته و گرفته به نظر می امد که خیلی روی چهره ی عبوسش تمرکز

نکرد.
 
بلوط در دل پوزخندی زد. با عمویش مشکل داشت. وای به حال جانش!!!

بهادر از جلوی در کنار رفت و هر چهار نفر وارد خانه شدند. بوی حلوا و

گلاب کل خانه را فراگرفته بود. چند زن در خانه می چرخیدند. مشخص

بود که مراسم هنوز به طور جدی آغاز نشده است.
 
شروین پسر یکی از همسایگان شان بود... باید به خودش اعتراف می کرد که

به جز برادر و پدرش تنها جنس ذکوری بود که نسبتا برایش مهم بود. دیپلمه

بود و در بوتیک فروش لوازم آرایشی کار می کرد. آنقدر ازاو رژلب و خط چشم

خریده بود که پسرک هم کم کم رسم شماره دادن را به جا آورد و حالا یک

سالی بود که او را می شناخت... وقتی دو ماه گذشته شروین به او پیشنهاد

ازدواج داد و او هم با خانواده اش مطرح کرد و امیدوار بود همه چیز خوب

پیش برود انگار در ابرها پرواز میکرد...
 
صبح بعد از خرید نان تازه چای را دم کرد. صورت خواب آلوده ی بلوط و  موهای آشفته اش
 
را که با لباس بیرون میخواست از خانه خارج شود را از

نظر گذراند...
 
حتما ادامه ی این داستان جالب رو مطالعه کنید.
 
 برای شما رمان دیگری آماده کرده ایم به نام طلوع آرامش حتما این رمان عاشقانه
 
رو دانلود و مطالعه کنید.