دانلود رایگان رمان سکوت تلخ pdf عاشقانه و جنایی - مجله گوپی
رمان سکوت تلخ نوشته ی پانیذ میردار و الناز دادخواه می باشد.رمان سکوت تلخ داستان دختری را بیان می کند که در شبی جلوی درب منزل خود با وحشتناک ترین صحنه روبرو می شود. او جنازه ی خواهرش را می بیند و ...
دانلود رمان سکوت تلخ
معرفی رمان سکوت تلخ:
رمان سکوت تلخ اثر پانیذ میردار و الناز دادخواه است.رمان سکوت تلخ داستان دختری را بیان می کند که در شبی جلوی
درب منزل خود با وحشتناک ترین صحنه روبرو می شود. او جنازه ی خواهرش را می بیند و ...
خلاصه ای از کتاب:
فنجون قهوه داغ برای خودم درست کردم وبا همون حوله خودمو رو کاناپه انداختم. فنجون رو مقابل صورتم
گرفتم گرمایی که از بخار قهوه به صورتم میخورد کمی ارومم میکرد عطر قهوه بهم ارامش میداد. جرعه ای
نوشیدم گرمایش از دهان تا معده ام رو گرم و طعمش تلخیه دهانم رو تلخ
ترکرد زیرلب گفتم: - تلخ مثل زندگی
توی خیابون قدم بر می داشتم هوا ابری بود و سوز سردی داشت چطور فراموش کرده بودم چتر بیارم؟دست هامو
توی جیب بارونی مشکی بلندم فرو کردمو یقه اش را بالاتر کشیدم تا شاید بیشتر بتونم خودمو گرم کنم به
داخل کوچه آشنای همیشگی پیچیدم سعی کردم گام هام رو تند تر کنم
صدای بلند رعد و برق تو فضا پیچید
و به مراتب اون بارون مثل شلاق شروع به باریدن کرد زیر لب غریدم: - لعنت به این شانس
گذاشتی هر روزم با عذابی بدتر از مرگ بگذره؟ چرا خدا؟ اشک راهشو روی صورتم بازکرد.
دلم می خواست برم و این نیکا نباشم. برمو بیشتر از این غرق نشم توی
گندی که بوش حالمو بهم میزد. برمو شریک سفره این آدمایی نباشم که خون نیکو
دستاشونو رنگی کرده برم و تو هوایی که این قاتلا نفس میکشن نباشم.
خون خونمو میخورد و دلم می خواست سرشو از تنش جداکنم. باید خودم
یه فکری به حالش می کردم.
دو روز به سختی گذشت انگار تو اون خونه ساکت و بی روح زمان خیلی
کندتر می گذشت. گرچه مانیا با من خیلی خوب شده بود. برام حرف میزد از خودش از دوستاش و از چیزای
دیگه می گفت و من فقط با لبخند نگاش میکردم.
بردیا ولی هیچ انعطافی نشون نمی داد. صالح مدام زنگ می زد و وضعیت
مانیا رو چک می کرد و خبری از پول نبود
حتما ادامه ی این رمان هیجان انگیز رو مطالعه کنید.
برای شما رمان عاشقانه دیگری آماده کرده ایم به نام
رمان فراموشی مادربزرگ
حتما همین امروز
این رمان عاشقانه رو دانلود و مطالعه کنید.