دانلود رایگان رمان آشوب آرام pdf - مجله گوپی

رمان آشوب آرام رمانی عاشقانه می باشد.این رمان رو به همه ی شما عزیزان پیشنهاد می کنیم.

2939
دانلود رایگان رمان آشوب آرام

دانلود رمان آشوب آرام
 
 معرفی رمان آشوب آرام:
 رمان آشوب آرام رمانی عاشقانه می باشد.این رمان رو به همه ی شما عزیزان پیشنهاد می کنیم.
 خلاصه ای از کتاب:
برای بار هزارم رد تماس زدم, این پنجمین باره که هلنا زنگ زده و ازم خواسته برم کافه ی همیشگیمون, ولی من

دل و دماغ هیچ کاری و نداشتم, از آینه به لباس سیاه تو تنم نگاه کردم10 روز از چهلم پرهام میگذره ولی من

هنوز دل از این لباس سیاه نکندم, رنگ پریده و داغون بود, اگه پرهام بود انقدر سرم غر میزد تا یکم به

سر و وضعم برسم, ولی اون نیست, همش تقصیر من بود.
 
فنجان قهوه ی داغش و با نوک انگشت نگه داشت و به میزی که دختر نشسته بود نزدیک شد. از کنار دختر

رد شد و قهوه ی داغش رو روی لباس دختر ریخت. دختر جیخ خفه ای کشید و به سمتش برگشت. با دیدن

پسر خیره به سرتا پاش نگاه کرد.
 
 رسیدم خونه و بدون نگاه کردن به مامان رفتم تو اتاقم و دوباره قاب عکس پرهام. در کمد و باز کردم تا لباسام و

توش بزارم یهو چشمم به باکس گل قرمزی که پرهام تولدم داده بود افتاد. برش داشتم و درش و باز کردم کارت

توش و برداشتم.
 
 به پهنای صورت اشک میریختم. کاش فقط یه بار دیگه ببینمش و بهش بگم غلط کردم., بگم من عاشقت

بودم, هوا سرد بود ولی من داشتم میسوختم, طبق معمول تپش قلب و تنگی نفسم شروع شده بود. گیتارم

انداختم رو تخت و رفتم حموم و با همون لباسا رفتم زیر دوش آب سرد. میلرزیدم ولی اشکام گرمم نگه

میداشت. چشمم به تیخ خورد. نه! بیخیال آرام اگه بمیری نمیری پیش پرهام. قطعا تو و پرهام دنیاتون اونجا

یکی نیست. از حموم بیرون اومدم و لباسای خیسم و با یه تیشرت بلند مشتکی عوض کردم و خزیدم زیر پتو.

کشوی عسلی و باز کردم و چهار تا آرامبخش از روکش جدا کردم و با لیوان آبم سر کشیدم. این تعداد آرامبخش

که خوردم قطعا بیهوش میشدم. چه بهتر. به هوش بودن چی داره که بی هوش بودن نداره؟ با همین افکار

خوابم برد...
 
 حتما ادامه ی این رمان عاشقانه رو مطالعه کنید.
 
برای شما کتاب عاشقانه دیگری آماده کرده ایم به نام  کتاب حسادت همین الان این کتاب رو دانلود
 
و مطالعه کنید.