چند روز پیش خبر هولناکی در رسانه ها منتشر شد. خبر از این قرار بود که مردی در شهر قدس یا همان قلعه حسن خان 7 نفر را کشت. وقتی من خبر را خواندم متوجه شدم این مرد با شلیک گلوله 7 نفر را کشته و پنج نفر را زخمی کرده است. اما نکته حایز اهمیت این بود که این فرد زن و فرزند خود را نیز در این کشتار از بین برده است. پدیده ای که روان شناسان از آن تحت عنوان همسرکشی یاد می کنند...
افزایش آمار قتل های همسرکشی یکی از موضوعات مشترک روان شناسان و جامعه شناسان است. موضوع همسرکشی یکی از مهم ترین دغدغه های اساسی مسوولان و تصمیم سازان اجتماعی و حتی برخی از خانواده هاست. این درحالی است که بررسی های علمی و پژوهشی بیانگر آن است که ریشه بسیاری از این قبیل قتل ها به مشکلات درونی افراد و بیماری های آنان باز می گردد. خوانندگان صفحات حوادث روزنامه ها به خوبی می دانند که وقوع قتل های خانوادگی به ویژه همسرکشی زنگ خطرهای جدیدی را به صدا درآورده است که به طور قطع می توان با تحلیل و ریشه یابی این قبیل معضلات آمار قتل های مشابه را به حداقل رساند. اکنون این سوال برایتان پیش آمده که دلایل همسرکشی و قتل های خانوادگی چیست. شاید هم زوج های جوان لحظه ای با خود فکر کنند که آیا ممکن است روزی توسط همسر خود از پا درآیند!
● دلایل همسرکشی
یکی از علل شایع در بروز پدیده همسرکشی، پدیده ای تحت عنوان اختلالات هذیانی است. این اختلالات عبارتند از یک سلسله باورهای نادرست که با منطق جور درنمی آیند یا حتی می توان گفت اصلاح پذیر نیستند. اختلالات هذیانی انواع مختلف دارد اما یکی از انواع بسیار رایج آن که در درمانگاه های روان پزشکی با آن رو به رو می شویم، اختلال هذیانی از نوع حسادت است.
در این نوع اختلال، مرد یا زن همواره به همسر خود مشکوک است و گمان می کند که او در حال خیانت است. به این دلیل، دایم همسرش را تحت کنترل دارد و تمام رفتار و حرکات و امور شخصی او ازجمله اطلاعات داخل رایانه، محل کار، تلفن ها و پیامک های تلفن همراه را با دقت و وسواس بررسی می کند تا بتواند ردی از خیانت پیدا کند. در واقع اختلال هذیانی نوعی حسادت است که مجال زندگی سالم را از فرد می گیرد. در این میان، هسته مرکزی زندگی مشترک که در واقع اعتماد به یکدیگر است با این اختلال از هم پاشیده و بی دلیل طرف مقابل مورد سرزنش و سوال و جواب قرار می گیرد. اکنون کافی است که فرد در باور هذیانی خود بپندارد که همسرش به وی خیانت کرده است بنابراین درصدد انتقام برخواهد آمد که این کار می تواند به همسرکشی یا قتل های خانوادگی منجر شود. البته فراموش نکنید که اختلال هذیانی همسر، یک اختلال روانی قابل درمان است که در صورت درمان به موقع می توان از بروز اختلالات ناگوار بعدی پیشگیری کرد.
دومین علت شایع همسرکشی یا قتل های خانوادگی، اختلالات کنترل تکانه ای است. اینها اختلالاتی هستند که موجب می شوند فرد در یک آن به صورت تکانه ای نسبت به رفتار طرف مقابل واکنش سختی نشان دهد به گونه ای که پس از انجام آن از رفتار خود نیز اظهار ندامت و پشیمانی می کنند. برخی زنان و مردان دچار این نوع اختلال در یک رویکرد هیجانی و در واکنش به اختلاف یا سوءتفاهم با همسر خود مرتکب اقداماتی از قبیل ضرب و شتم همسر، آسیب های شدید و یا حتی قتل می شوند و بلافاصله نیز پشیمان می شوند که البته این پشیمانی سودی نخواهد داشت و چه بسا از شدت پشیمانی خود را هم در یک اقدام تکانه ای دیگر از پای درآورند. افراد دچار اختلال کنترل تکانه معمولا تمایل به آتش بازی و دزدی دارند و با این اقدامات خود را آرام می کنند. حال آنکه درمان اختلال کنترل تکانه ای از طریق دارو و روان درمانی می تواند از بسیاری درگیری ها، کتک کاری ها و اقدامات وحشتناک بعدی جلوگیری کند. سومین علت شایع همسرکشی، اختلالات مربوط به شخصیت است.
از جمله شایع ترین اختلالات شخصیت که به سوءظن و بدبینی نسبت به دیگران منجر می شود، اختلال شخصیت پارانویید یا بدبین است. این اختلال شخصیت باعث می شود که فرد بی دلیل نسبت به سایرین احساس ناامنی کند که اگر این باور بدبینانه نسبت به همسر شکل بگیرد می تواند مقدمات آسیب به همسر و در نهایت، تبعات باور بدبینانه نسبت به همسر شکل بگیرد می تواند مقدمات آسیب به همسر و در نهایت تبعات وخیم یا حتی همسرکشی را به دنبال داشته باشد. بیماران اختلال شخصیت مرزی هم می تواند گاه به خود و یا همسرشان آسیب برسانند. این افراد مدام احساس پوچی و اضطراب کرده و از تنهایی به شدت گریزانند، اما طاقت نگه داشتن افراد در کنار خود را نیز ندارند. در واقع بیماران اختلال شخصیت مرزی تحمل تنهایی ندارند اما نمی توانند کسی را هم به مدت طولانی کنار خود تحمل کنند. به همین دلیل در چنین شرایطی با صراحت اعلام می شود که تمام اختلالات شخصیت نیاز به روان درمانی دارند و از این طریق می توان به معالجه این افراد پرداخت. اغلب این افراد ناخودآگاه به سوی موادمخدر جذب شده و آن را به عنوان روشی برای خوددرمانی برمی گزینند.
از دیگر عوامل که به پدیده همسرکشی می انجامید می توان به مصرف مواد محرک اشاره کرد. مواد محرک، شیشه، کوکایین، قرص های اکستازی و حشیش و ماری جوانا می تواند توهمات بینایی و شنیداری ایجاد نماید که متعاقب این توهمات ممکن است فرد نسبت به همسر خود دچار توهم شود و او را به علت سوء ادراک از پادرآورد. از این رو به افرادی که از چنین مشکلات روانی رنج می برند توصیه می شود به درمان خود بپردازند و مطمین باشند در صورت درمان صحیح و به موقع نه تنها بسیاری از مشکلات خانوادگی شان حل می شود بلکه شاهد کاهش این قبیل قتل ها در جامعه خواهیم بود.
فخری السادات خلیفه سلطانی روان شناس
روزنامه سلامت www salamat ir