چرا برخی از افراد در مقایسه با دیگران توانایی بیشتری در یادگیری و یادآوری دارند؟

چرا برخی از افراد در مقایسه با دیگران توانایی بیشتری در یادگیری و یادآوری دارند؟

چرا برخی از افراد در مقایسه با دیگران توانایی بیشتری در یادگیری و یادآوری دارند؟

روانشناسان عموماً; در پی پاسخگویی به این سؤ;ال بوده اند که چرا برخی از افراد در مقایسه با دیگران توانایی بیشتری در یادگیری و یادآوری دارند؟ روانشناسان از دیدگاه های متفاوتی به این سؤ;ال پاسخ داده اند.
گروه بهداشت روان گوپی
1399/11/27
1 نظر

روانشناسان عموماً در پی پاسخگویی به این سؤال بوده اند که چرا برخی از افراد در مقایسه با دیگران توانایی بیشتری در یادگیری و یادآوری دارند؟ روانشناسان از دیدگاه های متفاوتی به این سؤال پاسخ داده اند. گروهی از روانشناسان معتقد به تفاوت هوشی افراد بوده اند. گروهی دیگر تفاوت های ژنتیکی را مهم دانسته اند. گروه دیگر تأثیر محیط اجتماعی افراد را برجسته دانسته اند. گروهی چگونگی آموزش و شیوه های آموزشی را مهم دانسته اند. اما گروه دیگری از روانشناسان که در قالب رویکرد پردازش اطلاعات می گنجند بیان می کنند که افراد از نظر دانش و آگاهی فراشناختی با یکدیگر متفاوت هستند و این مهارت های فراشناختی افراد است که آنها را از نظر فرآیند یادگیری و یادآوری متفاوت می سازد. ما در ادامه به توضیح بیشتر درباره فراشناخت خواهیم پرداخت.

توانایی بیشتر در یادگیری 

● شناخت[1]

اصطلاح شناخت به فرآیندهای درونی ذهنی یا راه هایی که در آن اطلاعات پردازش می شوند، یعنی راه هایی که ما به وسیله آنها اطلاعات را مورد توجه قرار می دهیم، آنها را تشخیص می دهیم و به رمز درمی آوریم و در حافظه ذخیره می سازیم و هر وقت که نیاز داشته باشیم آنها را از حافظه فرامی خوانیم و مورد استفاده قرار می دهیم گفته می شود(بایلر واسنومن، 1993 به نقل از سیف، 1380).

● فراشناخت[2]

اصطلاح فراشناخت به دانش ما درباره فرآیندهای شناختی خودمان و چگونگی استفاده بهینه از آنها برای رسیدن به هدف های یادگیری گفته می شود (بایلر واسنومن، 1993 به نقل از سیف، 1380) به سخن دیگر به اطلاعاتی که فرد در مورد نظام شناختی خود دارد گفته می شود. با رشد و گسترش نظام شناختی در انسان مجموعه ای از فرآیندهای فراشناختی و نظارتی نیز شکل می گیرد. این مهارت های فراشناخت به صورت مهارت های آگاهی دهنده عمل می کنند که در طی یادگیری و پردازش اطلاعات مورد استفاده ذهن قرار می گیرد و جریان این پردازش را تسهیل می کند. به طور کلی کیفیت حافظه و یادگیری به فراشناخت وابسته است(کدیور، 1379).

نخستین بار هارلو(1949) مفهوم یادگرفتن یادگیری را در یک رشته آزمایش که با میمون ها انجام داد مطرح ساخت. در این آزمایش ها میمون ها وادار می شدند تا مسایلی را که به آنها داده می شد، حل کنند. یافته جالب هارلو این بود که میمون ها هرچه مسایل بیشتری حل می کردند در حل مسیله تواناتر می شدند. یعنی حیوان ها یاد می گرفتند که چگونه یاد بگیرند. روان شناسان پیرو رویکرد پردازش اطلاعات در دهه های اخیر، به جای مفهوم یادگرفتن یادگیری هارلو از اصطلاح فراشناخت استفاده کردند(سیف، 1380).

دمبو(1994) می گوید دانش فراشناخت به سه چیز اشاره می کند:

1) دانش مربوط به خودیادگیرنده (مانند آگاهی از رجحان ها، علاقه ها، نقاط قوت، نقاط ضعف و عادت های مطالعه).

2) دانش مربوط به تکلیف یادگیری: (از جمله اطلاعاتی مربوط به دشواری تکلیف و مقدار کوشش مورد نیاز برای انجام تکالیف تحصیلی) .

3) دانش مربوط به راهبردها و استراتژی های یادگیری و چگونگی استفاده از آنها .

توانایی بیشتر در یادگیری 

هرچه در مورد فرآیندهای شناختی و ویژگی های آنها بیشتر اطلاع داشته باشیم، تکالیف را چنان تنظیم می کنیم که آنها را بهتر فرابگیریم و یادآوری آن با توجه به سازمان و معنایی که به آن داده ایم امکان پذیرتر می شود. به طورکلی سه نوع اطلاعات فراشناخت تاکنون تشخیص داده شده است که ما به تفصیل در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.

1) اطلاعات فرد در مورد نظام شناختی خود

اطلاع از توانایی های حافظه و برآورد درست آن می تواند فرد را در اکتساب، نگهداری و استفاده از آنچه که یادگرفته شده است، یاری دهد. باید بتوانیم از اندوخته های ذهنی خود مطلع باشیم تا بین موضوعی که قصد فراگیری آن را داریم با اندوخته های ذهنی خود ارتباط برقرار کنیم . علاوه بر این اطلاعاتی که ما در مورد نظام شناختی خود داریم می تواند شامل مراحل سه گانه حافظه (حسی، کوتاه مدت، بلندمدت) و یا فرآیندهای کنترل کننده باشد.

فرآیند های کنترل: شامل هر نوع روند یا شیوه ای است که پردازش اطلاعات را در نظام حافظه منظم و هدایت می کند (هرمن و سیلرمن، 1990 به نقل از کدیور، 1382).

ویژگی های مراحل سه گانه حافظه با کمی تغییرات به نقل از کدیور؛ 1379

طبق این جدول، ابتدا محرک های محیطی مانند نور، صدا، حرارت، بو و غیره به وسیله گیرنده های مختلف چون چشم، گوش، بینی و جز اینها دریافت می شوند و برای مدتی کوتاه (حدود یک تا سه ثانیه) در حافظه حسی ذخیره می گردند. ما از طریق فرآیندهای توجه و بازشناسی از وجود این محرک ها آگاه می شویم. بخشی از این اطلاعات که بر اثر توجه به صورت الگوهای تصویر ذهنی، صداها یا معانی روزگردانی می شوند(به رمز درمی آیند) وارد حافظه کوتاه مدت می شوند. اطلاعات وارد شده به حافظه کوتاه مدت برای حدود 15 تا 30 ثانیه در این حافظه ذخیره می شوند. بخشی از این اطلاعات با تمرین یا مرور ذهنی، سازماندهی کردن و معنی دارکردن و ارتباط آنها با اطلاعات یادگرفته شده قبلی به حافظه درازمدت انتقال پیدا می کند. اطلاعات واردشده به حافظه درازمدت به صورت مواد سازمان یافته درمی آیند که برای مدت های طولانی حتی برای تمام عمر در آنجا باقی می ماند.

توانایی بیشتر در یادگیری 

2) اطلاع در مورد تکلیف

گفتیم که یادگیرنده باید بتواند توانایی های خود را ارزیابی کند و در عین حال در مورد آنچه که می خواهد یاد بگیرد نیز ارزیابی درستی داشته باشد. سؤال اساسی در هر تکلیف مربوط به یادگیری این است که هدف از این کار چیست؟ و چگونه می توان برای دسترسی به آن برنامه ریزی کرد؟ یعنی یادگیرنده باید از میزان دشواری تکالیف مختلف و مقدار کوشش مورد نیاز برای انجام تکالیف تحصیلی آمادگی داشته باشد(سیف، 1380).

3) اطلاع از راهبردها

راهبرد شناختی به هرگونه رفتار، اندیشه یا عمل گفته می شود که یادگیرنده در ضمن یادگیری مورد استفاده قرار می دهد و هدف آن کمک به فراگیری، سازمان دهنده ها و ذخیره سازی دانش ها و مهارت ها و نیز سهولت بهره برداری از آنها در آینده است(واینستاین و هیوم، 1998 به نقل از سیف).

علاوه بر اطلاعات مربوط به نظام شناختی و اهداف موضوع یادگیری، اطلاع از راهبردهایی که در مراحل مختلف نگهداری و بازیابی اطلاعات به کار می رود مانند(سازماندهی، مرور ذهنی، بسط معنایی، توجه و غیره) می تواند در امر اکتساب و یادآوری مؤثر باشد. به طورکلی راهبردهای شناختی (سازماندهی، مرور ذهنی، بسط معنایی، توجه و غیره) به ما کمک می کنند تا اطلاعات تازه را برای ترکیب با اطلاعات قبلاً آموخته شده و ذخیره سازی آنها در حافظه درازمدت آماده کنیم(1979). راهبردهای شناختی و فراشناختی را باهم مقایسه کرده است و در این باره گفته است که یادگیرندگان ماهر راهبردهای شناختی (توجه، مرور، بازشناسی، سازماندهی مطالب، بسط معنایی و ...) را به خدمت می گیرند تا به پیشرفت شناختی دست یابند و از راهبردهای فراشناختی استفاده می کنند تا بر آن پیشرفت نظارت و کنترل کنند(سیف، 1380).

سیف به نقل از گارنر(1990) برای روشن ساختن تمایز بین راهبردهای شناختی و راهبردهای فراشناختی مثالی بیان می کند: فرض کنید دانشجویی قراراست در آینده نزدیک در امتحان روانشناسی شخصیت شرکت کند. برای آماده شدن، کتاب درسی خود را که قبلاًدر طی ترم مطالعه کرده است بازخوانی می کند و درباره نکات مهم کتاب، برای مرور کردن در شب امتحان یادداشت برمی دارد. بازخوانی مطالب کتاب و یادداشت برداری دو نوع راهبرد شناختی هستند. حال اگر دانشجوی مورد نظر ما پس از خواندن و یادداشت برداری بکوشد تا با جواب دادن به سؤال های آخر فصل های کتاب آموخته های خود را ارزشیابی کند، این ارزشیابی شخصی یک راهبرد فراشناختی به حساب می آید. اگر نتیجه این ارزشیابی نشان دهد که دانشجو برای امتحان آمادگی کامل ندارد، همان راهبردهای شناختی یا راهبردهای دیگری را به کار خواهد بست تا بالاخره به آمادگی لازم برای امتحان برسد. بنابراین برنامه ریزی کردن صحیح، کنترل و نظارت بر فرآیند یادگیری و اصلاح غلط ها و درصورت لزوم تغییر راهبردها، از جمله دانش فراشناخت محسوب می شوند.

توانایی بیشتر در یادگیری 

با توجه به ویژگی های نظام حافظه و دانش فراشناخت می توان توصیه هایی را به منظور بهبود پردازش اطلاعات و کارایی حافظه ارایه نمود :

- به منظور یادگیری درست، ابتدا بر مطالب مروری کلی داشته باشید. به موضوع بیندیشید و ببینید که تکلیف مورد نظر چه هدفی را دنبال می کند.

- میزان آشنایی خود با موضوع را بسنجید، اطلاعاتی را که در مورد موضوعی است که قصد یادگیری آن را دارید، مرور کنید.

- مطالب را مطالعه کنید و مطابق زمانی که به آن داده اید یادداشت بردارید. سعی کنید که یادداشت ها را به زبان خودتان بنویسید، اگر یک بار مطالعه کافی نبود، مجدداً مرور کنید و برای اطمینان از پیشرفت خود چند سؤال مطرح و جواب دهید.

- گفته شد که اولین مرحله پردازش اطلاعات پس از بازشناسی توجه است. بنابراین کلیه عواملی را که می تواند مخلّ توجه کامل بر موضوع باشد، از بین ببرید، مخصوصاً از مطالعه مطالب مشابه به دنبال هم خودداری کنید.

- هرقدر مطالب برای ذهن آشناتر و با زندگی و اطلاعات قبلی فرد ارتباط بیشتری پیدا کند، پردازش اطلاعات ساده تر می شود. بنابراین مطالب را با یکدیگر پیوند دهید تا مطالب از ساخت و سازمان بهتری برخوردار شود.

- گفته شد که مرور ذهنی یکی از راهبردهای عمده تحکیم اطلاعات و رفتن اطلاعات به حافظه بلندمدت است، بنابراین مهم ترین و مشکل ترین موضوعات را در ابتدای برنامه مطالعه کنید. در این صورت ذهن برای مرور مطالب مشکل فرصت کافی خواهد داشت.

- یکی از روش های موفق مطالعه و یادگیری روشی است که در فارسی پس ختام نام گذاری شده که تشکیل شده است از حروف اول: (پیش خوانی- سؤال کردن- خواندن- از حفظ گفتن- مرور کردن). از این روش استفاده کنید. این روش شامل پنج مرحله است که به ترتیب ذکر شده است.

- اضطراب یکی از عوامل عمده کاهش تمرکز و مزاحم پردازش صحیح است. شب امتحان موقع مناسب برای یادگیری مطالب جدید نیست. فقط ریوس مطالب و یادداشت های خود را شب امتحان مرور کنید

نقش خانواده در یادگیری کودکان:مقاله مرتبط با این موضوع را تیم گوپی برایتان آماده کردند

نام نویسنده مجید پورسینا کارشناس ارشد روانشناسی 1 Cignition 2 Metacognition
مجله الکترونیکی هوم www e hoom com

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر
 
پرسش
موافقم0
مخالفم0
مریم  (شنبه 15 آذر 1399)
خسته نباشید میگم به گروه مجله مادر و کودک گوپی