اختلال فراگیر رشد، عبارتی است که در حال حاضر برای اشاره به مشکلات روان شناختی شدید که در طفولیت ظاهر می شود، بکار می رود. اختلالات فراگیر رشد، در بردارنده آشفتگی شدید در رشد شناختی ، اجتماعی ، رفتاری و هیجانی کودک است که عوارض گسترده ای بر روی فرایند رشد دارد. یکی از این اختلالات، اوتیسم، در قلمروهای پژوهشی و بالینی، به وضوح برجسته شده است.
اوتیسم، کیفیات اصلی انسانی را متاثر می سازد، یعنی معاشرت بین فردی و رابطه پیچیده را مختل می سازد. کودکان مبتلا به اوتیسم، تقایص شدید در روابط و تبدیل اجتماعی، بازی بین فردی و ارتباط ظاهر می سازند.
● یک نمونه از اوتیسم
نادیا در سن 6 سالگی یک خروس ترسیم کرد. نقاشی او پیچیده و به میزان قابل توجهی دقیق بود. نادیا دارای استعدادهای خاصی بود، اما صحبت نمی کرد. ترجیح می داد تنها باشد، در اطاقش به طرز غیر قابل انعطافی به نظم و ترتیب اشیا اهمیت می داد. و بدون پاسخگویی به دیگران ، ساعتها در اطاق می نشست.
نادیا به عنوان اوتیستیک تشخیص داده شده بود. اختلال اوتیسم که یک اختلال فراگیر رشد است، عبارت است از فقدان پاسخگویی به دیگران و تاخیر شدید در رشد زبان. این مشکل قبل از 36 ماهگی شروع می شود. جالب اما تاسف برانگیز است یادآور شویم که زمانی که درمان او در زمینه ارتقا روابط با دیگران موثر واقع شد، استعدادهای هنری اش کاهش یافت.
● علل ایجاد
نظریه بتلهایم (Bettlheim) از لحاظ تاریخی برای بیش از یک دهه نفوذ خود را حفظ کرده بود. در خلال دهه های 1950 و 1960 نظریه روان تحلیلی رواج داشت. او اعتقاد داشت، هنگامی که کودک با یک دنیای غیر پاسخگو که مخرب است، روبه رو می شود، از آن رو از مردم کناره می گیرد. بنابراین در این نظریه اقدامات مشخص مراتب (یعنی مادر) در پیدایش اوتیسم ، مقصد قلمداد می شود. به عبارتی ، والد سرد و بی محبت ، باعث اوتیسم می شود. اما نظریه بتلهایم دیگر قابل قبول به نظر نمی رسد و تسلط خود را از دست داده است. علاقه فزاینده به نظریه های رفتاری و زیست شناختی و فقدان شواهد علمی مورد نیاز برای تایید این نظریه ، تا حد زیادی در منسوخ شدن آن نقش داشته است.
یک تبیین دیگر ، توسط فرستر (1961) پیشنهاد شد. این نظریه رفتاری نیز مورد حمایت تجربی قرار نگرفت. گر چه رویکرد رفتاری تاثیر مطلوبی بر روی درمان اختلال اوتیسم داشته است.
با توجه به مطالعات سال 1976 نتیجه گرفتند که شاهد قوی وجود ندارد که حاکی از نقش وراثت در ایجاد اوتیسم باشد. آنان گفته اند خواهر و برادران معدودی مبتلا می شوند و موارد اوتیسم ، بروز بالاتر در میان اعضای خانواده را پیش بینی نمی کند. پژوهشگران دیگر ، بحث کرده اند که اندک بودن اوتیسم در بین افراد جامعه و این حقیقت که اشخاص اوتیستیک بعید است اولاد داشته باشند، ممکن است میزان پایین آن در میان اقوام و بستگان را توجیه کند. اخیرا در باورهای پژوهشگران این حوزه ، تغییراتی ایجاد شده است.
این احتمال نیز وجود دارد که عوامل زیست شناختی دیگری در اختلال اوتیسم سهم داشته باشند. در یک مطالعه افراد اوتیستیک ، کاهش فعالیت مغز به عنوان یک عامل موثر شناخته شد.
در مطالعه دیگری ، معلوم شد که اشخاص مبتلا به اوتیسم ، مغزشان اندکی بزرگتر و سنگین تر است و سلولهای عصبی آنها از لحاظ رشدی نارس است. این تفاوتهای تشریحی با انقطاع رشد که قبل از 30 هفتگی زندگی جنینی رخ می دهد، همخوانی دارد. برخی از خصوصیت کارکرد مغز از اوتیسم تاثیر نمی پذیرند. اما با وجود این ، اختلال در بردارنده ناکارآمدی مغز است که با تبیینهای زیست شناختی همخوانی دارد.
بخش اندکی از موارد اوتیستیک ، از بیماریهای گوناگون نظیر سرخچه مادرزادی ، توبراسکلروزیس ، و نوروفیبرماتوزیس ناشی می شوند. کودکان مبتلا به سرخچه مادرزادی قبل از تولد به سرخچه مبتلا می شوند و در نتیجه عفونت ، با انواعی از بدریختی ، کری ، کوری و ناهنجاریهای سلسله اعصاب مرکزی و نیز حملات و عقب ماندگی به دنیا می آیند. در دهه 1970 گزارش شد که 13- 8 درصد کودکان مبتلا به سرخچه ، اوتیسیتیک بودند.
این احتمال وجود دارد که آسیب قبل از تولد یا گسیختگی در رشد ، در علت اوتیسم سهیم باشد. معلوم شده است که اشخاص اوتیستیک ، شواهدی از اختلال سلسله اعصاب مرکزی و نشانه های ناهنجاریهای نورولوژیک ظاهر می سازند. اخیرا پژوهشگران به کاهش فعالیت فعالیت نیمکره چپ مغز مبتلایان به اوتیسم پی برده اند، منطقه ای از مغز که برای برقراری ارتباط اهمیت دارد.
توافق و اجماع پژوهشگران درباره اوتیسم این است که این اختلال تا حدی زیادی یک اختلال شناختی و اجتماعی است که علل زیست شناختی متعددی دارد و در زمانی بین لقاح و تولد ایجاد می شود. اکثریت عمده ای از موارد اوتیسم علت طبی قابل تشخیص ندارند و فقط در 10 - 5 درصد موارد علت معینی را می توان تشخیص داد. با این وجود به نظر می رسد کودکان اوتیسیتیک با ساختار بیولوژیک متفاوت به دنیا می آیند. اما عوامل محیطی پیشروی و پیش آگهی بعدی این اختلال را متاثر می سازند.
● علایم اوتیسم
کودکان مبتلا به اوتیسم در معاشرت بین فردی و روابط پیچیده ، نقایص شدید نشان می دهند. کانر (1943) ، اولین کسی بود که اوتیسم را توضیح داد. طبق نظر کانر ، خصوصیت برجسته و اساس اوتیسم ، عبارت است از ناتوانی فرو در برقراری ارتباط با دیگران و موقعیتها که از اوایل زندگی شروع می شود. برخی علایم اولیه اختلال اوتیستیک ، توسط بوردن و الن دایک (1992) شرح داده شده است. در نوزادان به نظر می رسد با نوزادان دیگر متفاوت باشند. ظاهرا نیازی به مادر نشان نمی دهند.
برای او تفاوتی نمی کند که در آغوش گرفته شود یا نه ، قوام عضلانی ضعیف و سستی دارند و کم گریه می کنند، اما ممکن است شدیدا تحریک پذیر باشند. در 6 ماه اول زندگی ، نمی توانند به مادر توجه کنند ، چیزی را طلب نمی کنند. لبخند نمی زنند یا در این رابطه تاخیر دارند. به اسباب بازی ها علاقه ندارند. در 6 ماه دوم ، علاقه ای به بازیهای اجتماعی نشان نمی دهند. سرد و بی روح هستند، ارتباط کلامی یا غیر کلامی ظاهر نمی سازند و در مقابل تحریک ، کم فعال یا بیش فعال هستند.
والدین کودکان اوتیستیک ، غالبا اولین کسانی هستند که ناپاسخگویی اجتماعی کودکانشان را متوجه می شوند. کودک اوتیستیک ، جهان را ذاتا خطرناک و مهلک تلقی می کند. همچنین این کودکان میل وسواسی به یکنواخت بودن محیط ، رفتارهای خود تحریکی نظیر تکان خوردن نوسانی ، دور خود چرخیدن و بهمزدن دستها ، رفتارهای خود ویرانگرانه نظیر کوبیدن سر به دیوار کوبیدن دست به دیوار ، و گاز گرفتن خود ، فقدان تماس چشمی و مجذوب اشیا بی جان شدن را از خود نشان می دهند.
● ملاک های تشخیص اوتیسم
اگر کودک حداقل 6 ماده از مواد زیر را نشان دهد ، تشخیص اوتیسم را دریافت می دارد. حداقل دو تای آن از طبقه اول ، یکی از هر یک از طبقات دوم و سوم شروع باید قبل از سه سالگی باشد.
ـ طبقه اول: نقص کمی در تبادل اجتماعی
ـ ناتوانی در برقراری ارتباط با همسالان متناسب با سطح رشد
ـ فقدان جستجوی خودانگیز لذت ، علاقه یا پیشرفت با دیگران
ـ فقدان مقابله به مثل یا هیجانی
ـ طبقه دوم: نقص کمی در برقراری ارتباط
تاخیر یا فقدان رشد زبان گفتاری
نقص قابل توجه در شروع یا حفظ مکالمه یا دیگران ، در افرادی که از سطح گفتاری کافی برخوردارند.
استفاده کلیشه ای و تکراری از زبان یا زبان ویژه
فقدان بازی خود انگیخته یا بازی ابتکاری اجتماعی متناسب با سطح سن.
طبقه سوم: الگوی رفتار ، علایق و فعالیتهای محدود ، تکراری و کلیشه ای
مشغولیت با یک یا چند الگوی کلیشه ای و محدود که یا از لحاظ شدت یا از لحاظ کانون غیر عادی است.
چسبیدن ظاهرا اجباری به تشریفات یا کارهای غیر موثر و ناکار آمد
اطوارهای حرکتی کلیشه ای و تکراری مثل بازی با دست یا انگشت ، حرکات بدنی غیر عادی.
اشتغال ذهنی و مشغولیت پایدار با قسمتهایی از اشیا
چند نکته اساسی در مورد کودکان اوتیستیک
به نظر می رسد کودکان اوتیستیک قادر نیستند در هر زمان به بیش از یک نکته راهنما (خصوصیت محرک) توجه کنند. آنچه که وضع را بدتر می کند این است که آنها ممکن است به محرکهایی غیر عادی و غالبا نامربوط توجه کنند. مثلا درمانگر یک تصویر به کودک می دهد تا آن را نگاه کرد و نام آن شکل را که توسط درمان گر گفته می شود، تکرار کند. ولی کودک اوتیستیک به جای توجه به تصویر و تکرار نام آن ، کاغذ را گرفته و لمس می کند. این الگوی توجه ، توانایی آنان در برقراری ارتباط و تعامل با محیط اجتماعی و فیزیکی را با مانع مواجه می سازد.
پردازش و انسجام اطلاعات نیز به عنوان مشکلی برای کودکان اوتیستیک وجود دارد. یعنی در تبدیل یا اداره کردن اطلاعات در ذهن خود مشکل دارند.
کودکان اوتیستیک ، در درک حالات ذهنی خود و دیگران نقص دارند. نظریه ذهن (theory of mind) ، به عنوان توانایی در نظر گرفتن افراد بر حسب حالات درونی ذهنی نظیر عقاید ، مقاصد و هیجانات توضیح داده شده است و به درک محیط اجتماعی و توانایی مشغول شدن به رفتار اجتماعی شایسته گفته می شود.
بعضی از کودکان اوتیستیک ضریب هوشی عادی دارند، برخی توانایی ذهنی قابل توجهی نشان می دهند. اما اکثریت آنها نقایص هوشی در محدوده عقب ماندگی ظاهر می سازند.
● سیر بیماری
گرچه بعضی از افراد مبتلا به اوتیسم بهبودی نشان می دهند، اکثریت کودکان اوتیستیک با نقایص شدید به بزرگسالی وارد می شوند و نمی توانند کاملا از خود مراقبت کنند. در غیاب مداخله به موقع و شدید ، فقط یک تا دو درصد افراد اوتیستیک تا مرحله ای رشد می کنند که تفاوتی بین آنها و کودکانی که اوتیستیک تشخیص داده نمی شوند. وجود ندارد. حدود 10 درصد ، به کارکرد کافی در حیطه های زبان و اجتماعی دست می یابند، در حالی که 20 درصد علیرغم نقص قابل توجه ، نظیر فقر گفتار تا حدودی در مدرسه و از لحاظ اجتماعی پیشرفت می کنند. حدود 70 درصد پیشرفت محدود نشان می دهند و نقایص عمده در آنها دوام می یابد.
● شاخص های بهبودی در بیماران اوتیستیک
چه چیزی پیش بینی می کند که چه کسی تا حدودی بهتر می شود و چه کسی بهتر نمی شود؟ مهارتهای زبانی و نمرات ضریب هوش غالبا بهترین شاخصهای پیش آگهی به شمار می روند. توسعه به موقع زبان و نمرات ضریب هوشی خوب ، حاکی از پیش آگهی بهتر است. گفتار مفید فقط در حدود 50 درصد از اشخاص اوتیستیک توسعه می یابد. در خلال نوجوانی ، مشکلات رفتاری و هیجانی ظاهر می شوند. پرخاشگری ، رفتار مقابله ای و قشقرق ممکن است مشاهده شود و کاملا برای والدین پریشان کننده باشد. تخمینها حاکی از آن است که تقریبا 75% کودکان اوتیستیک ، در محدوده عقب ماندگی متوسط قرار می گیرند و 25% تا بزرگسالی به حملات تشنجی مبتلا می شوند.
موسسه روانشناختی کاریزما مشاور www charismaco com