دربارهی اهمیت توجه به رشد و تکامل کودکان خردسال و ویژگیهای آموزش این گروه سنی ، چه در این همایش چه پیش از آن صحبتهای قابل توجهی شده است که خلاصهی اهم آنها چنین است :
1) دوران جنینی و نوزادی و پس از آن تا رسیدن به مرحلهی آموزش رسمی به ترتیب از پراهمیتترین دورههای رشد کودک به حساب میآید . میزان یادگیری در این دورهها قابل قیاس با هیچ دورهای از زندگی انسان نیست . بنابراین ایجاد فرصتها و محیط مناسب برای یادگیری در این دوران از اهمیت ویژهای برخوردار است .
2) ایجاد بسترهای مناسب برای حفظ تندرستی و رفاه کلی کودک و رشد و تکامل همه جانبهی او در این دوره از زندگی به معنی احقاق یکی از حقوق اصلی کودک است ، که احقاق حقوق تعریف شدهی کودکان و پافشاری بر اجرای آن ، یکی از شاخصهای رعایت حقوق مدنی در هر اجتماعی به شمار میرود .
3) آموزش مناسب در دوران خردسالی میتواند خدمت مؤثری به جامعه از نظر اقتصادی ، اخلاقی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی باشد .
همان طور که میدانید آمارهای رسمی ، میزان استفاده کودکان جامعه ما را از آموزشهای پیش دبستانی بیش از حد 7 درصد نشان نمیدهد که همین میزان کم نیز شامل همهی گروههای کودکان نمیشود .
این امر از یک رو ضعف جدی نهادهای دولتی و متولیان رسمی آموزش پیش از دبستان را در گسترش آموزش کودکان خردسال نشان میدهد و از سوی دیگر ضرورت حضور فعال سازمانهای غیر دولتی را در این عرصه گوشزد میکند .
طبق بررسیهای انجام شده در موسسه مادران امروز در سال 1378، حدود 12 سازمان غیر دولتی فعال به طور مستقیم یا غیر مستقیم به آموزش پیش از دبستان توجه داشتهاند .
موضوع اصلی کار این سازمانها چنین بوده :
▪ آموزش و پرورش در دوران خردسالی
▪ یاری به کودکان بیمار ، معلول یا بیسرپرست
▪ یاری به خانوادهها در زمینههای بهداشتی ، تغذیه ، فرهنگی و تربیتی
▪ ترویج کتاب و کتابخوانی و پژوهش در حوزهی ادبیات کودکان
▪ ترویج علم ، حفظ محیط زیست و حمایت از حقوق کودک
▪ از سال 1378 که این بررسی انجام شد تا کنون شاهد حضور سازمانهای دیگری نیز بودهایم که در این ▪ فاصلهی زمانی به میدان آمدهاند و به نوعی به کودکان خردسال توجه کردهاند .
از جمله اهداف آنها نیز چنین است :
▪ ترویج و گسترش فرهنگ صلح
▪ ترویج موسیقی و بازیهای مناسب
▪ توجه به میراث فرهنگی
▪ توجه به خانوادههای کودکان کم توان ذهنی
▪ توجه به فضاهای آموزشی و مدیریت مراکز پیش دبستانی
مجموعهی این سازمانها نیز از نظر کیفیت و کمیت طیفهای مختلفی را دربر میگیرند . از سازمانهایی با عمر کوتاه و تجربهی کم تا سازمانهایی که از نظر کیفیت به میزان قابل قبولی از ارایهی خدمات خود به کودکان رسیدهاند . از آنهایی که به طور مستقیم به کودکان میپردازند تا آنهایی که زمینهسازی و ساختن بستر تربیتی را به طور غیرمستقیم در دستور کار خود قرار دادهاند .
امکانات بالقوهی این سازمانها و سازمانهای غیردولتی به طور کلی میتواند این نوع سازمانها را به نیروهایی برای توسعهی آموزش پیش از دبستان تبدیل کند . امکاناتی از جمله مردمی بودن ، استفاده از نیروهای داوطلب ، داشتن برنامهها و نیروهایی متخصص و غیره . هر چند هنوز به کمیت قابل قبولی از این نوع سازمانها به نسبت نیازهای موجود دست نیافتهایم .
بنابراین و به دلایل ویژهی مربوط به اهمیت توجه به رشد و تکامل کودکان خردسال پرداختن به آموزش در دوران کودکی موضوعی چند وجهی و مرکب است که مشارکت کلیهی سازمانهای دولتی و غیر دولتی را طلب میکند . تا آن جا که میتوان از همهی سازمانهایی که حتی هدف اصلیشان پرداختن به کودکان خردسال نیست ، انتظار داشت که در امر ساختن زمینههای مناسب برای پرورش همه جانبهی کودکان مشارکت کنند و بخشی از امکانات و بودجهی خود را به این کار اختصاص دهند . یعنی نیاز به یک بسیج عمومی و ملی در سطوح مختلف جامعه برای پرداختن به این امر خطیر به چشم میخورد .
بنابراین با توجه به اهمیت نقش سازمانهای غیر دولتی در ارتقای عمومی جامعه و یاری به احقاق حقوق بشر و درک و رفع نیازهای واقعی مردم بد نیست نگاهی به کل سازمانهای غیر دولتی و نیز فعالیتها و موانع و مشکلات آنها بیندازیم .
دربارهی تعاریف و هدفهای این گونه سازمانها بسیار گفته شده است . از آن جا که سازمانهای غیر دولتی به معنای امروزین آن در کشور ما قدمت چندانی ندارند ، تعاریف و مقررات حاکم بر آنها نیز هنوز به ثبات قابل قبولی نرسیده است .
منابع مکتوب در این باره میگویند که بجز خیریهها و عدهی محدودی از سازمانهای دیگر که در ایران عمر طولانی داشتهاند ، از تولد پرشمار و به عرصه آمدن جدی سازمانهای غیر دولتی بیش از یک دهه نمیگذرد و افزایش چشمگیر این نوع سازمانها نیز از سال 1376 به بعد بوده و تاکنون حدود 2 تا 3 هزار سازمان غیر دولتی فعال در ایران مشغول به کار شدهاند که اغلب آنها در سالهای اخیر به وجود آمدهاند .
برای مثال از سال 1377 تا 1380 گونهای از سازمانهای غیر دولتی (زیست محیطی) از 30 سازمان به 300 سازمان رسیدهاند .
طبق آمارهای موجود در نشریات ، در سراسر جهان حدود سه میلیون سازمان غیر دولتی وجود دارد . چنانچه جمعیت جهان را حدود 6 میلیارد بدانیم ، سرانهی جمعیت برای هر سازمان چیزی حدود 200 نفر میشود .
پس برای جمعیت حدود 60 میلیونی ایران نیز باید حدود 30 هزار سازمان غیر دولتی فعال وجود داشته باشد ، که ظاهراً چنین نیست .
میگویند : یک میلیون و سیصدهزار تشکل غیر دولتی فقط در امریکا فعالیت میکنند .
بنابراین توزیع سازمانهای غیر دولتی در جهان یکنواخت نیست و در بخش توسعه یافته فراوانی این نوع سازمانها بیشتر به چشم میخورد .
از نظر کیفی یعنی وضعیت فنی ، مدیریت ، تجربهی کاری ، برنامهریزی و غیره نیز همانند توزیع سازمانها در جهان، با پراکندگی یکنواخت روبرو نیستیم .
و اما پارهای از ویژگیها و مشکلات سازمانهای غیر دولتی در ایران و پیشنهادهایی برای غلبه بر این موانع :
▪ سازمانهای غیر دولتی ما در درجات گوناگونی از توانمندی و رشد قرار دارند ، برخی از آنها هنوز در حال حرکتهای نمادین و اولیه هستند و گروهی نیز به حرکتهای پیگیر و درازمدت و عمیقتر دست یافتهاند .
پس گذشت زمان برای این نوع سازمانها ضروری است تا میزان پختگی و صلاحیت هر یک در طول زمان معین شود.
▪ از طرف دیگر جامعه ما نیز جامعهای در حال گذار از تفکر دولتی به تفکر مردم سالار و معتقد به مشارکتهای مردمی است .
و این خود عامل دیگری است که بر کیفیت عملکرد سازمانهای غیر دولتی اثر میگذارد .
چون به هر حال هر چند این سازمانها مستقل هستند اما بدون وجود بستری در جامعه که همسو با هدفهای مردم باشد نمیتوانند بقا و کارآمدی کافی داشته باشند .
▪ ویژگی دیگر این سازمانها که از گسترش سریع آنان ناشی میشود ، کمبود تجربههای اجتماعی و محدودیت دیدگاهها ، نبود فرصت بازیابی و ارتقاء کیفی خود ، فقدان ساختار سازمانی مطلوب ، ضعف در مدیریت و سازماندهی نیروهای داوطلب ، دنبالهروی و ضعف خلاقیت ، ناواردی به کار گروهی و مشکلاتی از این دست است .
▪ نبود معیار صلاحیت برای این سازمانها از دیگر مشکلات آنهاست .
معیار صلاحیت چیزی نیست که از بیرون به سازمانهای غیر دولتی القاء شود . بلکه این موضوع امری تخصصی و درون سازمانی یا بین سازمانی است که باید در جای خود به آن پرداخته شود .
▪ مشکلات مالی از مشکلات عمومی این نوع سازمانهاست که همواره به صورت ضعف مالی خود را نشان نمیدهد ، بلکه ضعف در مدیریت مالی ، وابستگی به تشکیلات دولتی و بین المللی برای جذب کمکهای مالی ، خطور از خطوط اصلی اهداف ، برای دستیابی به منابع مالی و وابستگی از دیگر نمودهای آن است .
▪ نبود مقررات و قوانین مشخص در جامعه نیز از مشکلات بیرونی این سازمانهاست .
برای این که سازمانهای غیر دولتی جایگاه شایستهی خود را حفظ کنند توجه به این نکات را ضروری میدانیم :
1) توانمند کردن خود از طریق همکاریهای درون سازمانی و بین سازمانی
2) شناخت نیازهای واقعی مردم و طرفداری از حقوق آنان
3) ایجاد بستر مناسب برای فعالیتهای گروهی از طریق توسعهی فکری و افزایش آگاهیهای خود ، همکاران ، اعضاء و سایر شهروندان
4) همکاری هدفمند با دولت ضمن حفظ استقلال
5) فعالیت در فضای شفاف و صراحت بیان
6) ایجاد نظام گردش آزاد اطلاعات
7) مسیولیت پذیری و بی طرفی نسبت به قدرت
8) درک و تشخیص تفاوت سازمانهای غیر دولتی و احزاب سیاسی و جدا کردن این دو نوع فعالیت .
9) عدم وابستگی و حفظ استقلال به طور کلی
10) جستجوی معیار در حوزهی فعالیت خود و کوشش در جهت یافتن معیار با تعامل بین سازمانهای مشابه و متخصص
11) ایجاد فضایی برای جذب و استفاده از دانش و تخصص کارشناسان و منابع موجود .
همان طور که قبلاً اشاره شد ، ایجاد بستر مناسب برای رشد و تکامل کودکان خردسال نمیتواند محدود به سازمانهای دولتی یا غیر دولتی با محدودههای معین باشد ، بلکه ضرورت یک بسیج همگانی برای این امر بیش از پیش به چشم میخورد .
این موضوع یک امر فرا دولتی و حتی فرا NGO ایی است . یعنی وقت آن رسیده که از همهی سازمانهای دولتی و غیر دولتی ، خصوصی و مردمی و کل جامعه بخواهیم که تمام توان خود را برای ساختن بستر این آموزش به کار گیرند و همان گونه که هر سازمانی برای مثال دارای یک بخش روابط عمومی است . در هر تشکیلاتی یک بخش بسترسازی برای پرورش همه جانبهی کودکان خردسال به وجود آید و از اهم وظایف چنین بخشی در درجهی اول کوشش در جهت صلح در سطوح مختلف را میتوان نام برد .
از صلح در سطح جهانی ، در سطح منطقهای بین کشورها و دولتها ، تا صلح بین گروههای اجتماعی و عقیدتی ، سازمانهای غیر دولتی و دولتی ، شهروندان جامعه و اعضای خانواده .
تنها و تنها در این بستر است که میتوان صحبت از همکاری برای آموزش کودکان خردسال به میان آورد .
با در نظر گرفتن این امر خطیر چند پیشنهاد میتواند در دستور کار سازمانهای غیر دولتی برای کمک به گسترش آموزش کودکان خردسال قرار گیرد :
1) توجه جدی به نقش خانواده و توانمند کردن پدران ، مادران و سایر اعضای خانواده برای یاری به رشد و تکامل کودکان خردسال
2) گسترش توجه به کودکان خردسال از دوران جنینی
3) تقویت آگاهی ملی و عمومی و ایجاد یک نگرش همه جانبه و تقاضا نسبت به رشد و تکامل کودکان خردسال
4) تشخیص نیازهای واقعی در این زمینه و برنامه ریزی بر اساس آن
5) توانمند کردن خود و کسب آگاهیهای لازم در این باره و ارایه نمونههای مطلوب
6) هشدار به دولت و دادن برنامه برای اصلاح قوانین و وضع قوانین جدید به نفع کودکان
7) هدایت وبرنامهریزی کارشناسانه برای استفاده از همهی امکانات موجود
8) تجدید نظر در برنامههای دانشگاهی و مراکز آموزشی با توجه به هدفهای ایجاد وضعیت مطلوب
9) تقویت نیروهای فعال در امر آموزش پیش از دبستان از وجه مادی و معنوی
10) توسعه روش شناسی یادگیری فعال در آموزش پیش از دبستان
نکاتی نیز باید به وسیلهی بخش دولتی رعایت شود تا بتوان به یک هماهنگی برای بسترسازی مناسب برای پرورش کودکان خردسال دست یافت :
از جمله دولت باید :
1) اندیشههای مثبت و به دور از رانت خواهی را رواج دهد .
2) با وضع قوانین مناسب ، موانع قانونی را برطرف کند .
3) بستر فرهنگی برای پذیرش و مشارکت سازمانهای غیر دولتی را در برنامهریزی و اجرا فراهم سازد .
4) مصونیتهای لازم و غیر سلیقهای را برای فعالیتهای مردمی فراهم سازد.
5) با ارتباط صحیح بین نهادها از دوباره کاری و کارهای موازی به نفع همکاریهای سازنده برای رسیدن به هدف استفاده شود .
6) با مدیریت دولت از خلاقیت و نرم افزار موجود در سازمانهای غیر دولتی به شیوههای مناسب بهره گیرد .
7) هر وزارتخانه یا نهاد دولتی هر ساله بودجهای را برای بسترسازی و آموزش محتوای فعالیت خود به کودکان خردسال در نظر بگیرد و از افراد متخصص و سازمانهای غیر دولتی بخواهد موضوعهای اصلی کار آن نهاد را به صورت برنامهدار و هدفمند برای کودکان پیش دبستانی مطرح کنند . در این زمینه معیار ، روش و اصول علمی آموز کودکان خردسال است .
8) از مجلس شورای اسلامی نیز باید درخواست شود تا امکانات قانونی شدن این خواستهها را فراهم سازد .
9) همچنین دولت باید ترتیبی دهد تا از رسانهها برای ارتباط بیشتر مردم و سازمانهای دولتی و غیر دولتی استفاده شود .
در پایان ذکر نکتهای دربارهی مخاطبان آموزش پیش از دبستان ضروری به نظر میرسد .
مخاطبان این نوع آموزش از نظر نوع سرپرستی به دو گروه تقسیم میشوند :
1) کودکان دارای سرپرست
2) کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست
▪ آموزش پیش از دبستان باید شامل همهی اقشار کودکان اعم از کودکان خانوادههای شهری و روستایی ، سالم و بیمار ، کودکان با هوش عادی و تواناییهای جسمانی معمول تا کودکان کم توان ذهنی و جسمی همه را در بر بگیرد .
▪ دربارهی کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست لازم به ذکر است که بدون استفاده از امکانات دولتی یا وادار کردن دولت به کمکهای سختافزاری و حتی نرمافزاری ، ایجاد زمینههای مناسب برای آموزش این گروه ، امری غیرممکن است .
با سپاس از توجه شما
منابع 1 گزارش برنامه های مراقبت از رشد و تکامل کودکان خردسال جلد 1 و 2 موسسه مادران امروز با همکاری یونیسف 1378 2 مطالب موجود درباره سازمان های غیر دولتی در روزنامه ها و نشریه ها تا سال 1381 3 پژوهش در دست انجام درباره ی سازمان های غیر دولتی و نقش آن ها در ایران سیامک جولایی 4 برنامه های مراقبت برای رشد و تکامل کودکان خردسال موسسه پژوهشی کودکان دنیا
موسسه مادران امروز madaraneemrooz com