توانبخشی دانش آموزان کم توان ذهنی

توانبخشی دانش آموزان کم توان ذهنی

مقاله زیر به بررسی تاثیر فعالیتِ; های جسمی ویژه در سازگاری اجتماعی و عملکرد ادراکی حرکتی دانش آموزان کم توان ذهنی می پردازد. این مطلب برگرفته از نشریه تعلیم و تربیت استثنایی شماره های 80 و 81 است و خواندن آن می تواند برای والدین و معلمانی که با کودکان کم توان ذهنی روبرو هستند، موثر واقع شود.
گروه آموزش و پرورش گوپی
1399/2/12
0 نظر

مقاله زیر به بررسی تاثیر فعالیتِ های جسمی ویژه در سازگاری اجتماعی و عملکرد ادراکی حرکتی دانش آموزان کم توان ذهنی می پردازد. این مطلب برگرفته از نشریه تعلیم و تربیت استثنایی شماره های 80 و 81 است و خواندن آن می تواند برای والدین و معلمانی که با کودکان کم توان ذهنی روبرو هستند، موثر واقع شود.

 

ضرورت توجه به تامین سلامت جسمانی و روانی کودکان دارای نیازهای ویژه ایجاب می کند در طرح ها و برنامه ها به بهبود و درمان و به طور کلی توان بخشی این کودکان توجه کافی شود، زیرا آنها همواره برای خود، والدین و مدرسه مسیله ساز هستند. از این رو راهبردهای درمانی لازم می تواند والدین و مربیان را در توان بخشی این کودکان یاری دهد که یکی از آنها توجه به نقش فعالیت جسمی در بهبود و درمان اختلالات خاص رفتاری کودکان است.

فرآیند اجتماعی شدن یکی از جنبه های رشد انسان است. ذاتی بودن زندگی جمعی در انسانها ضرورت تماس با دیگران را امری اجتناب ناپذیر کرده است. رشد اجتماعی دربردارنده ارتباط سالم و منطبق با موفقیت در افراد است.

بنابراین، مسیله سازگاری اجتماعی به عنوان یکی از زمینه های فعالیت نظام آموزش و پرورش همواره مورد توجه بوده است. یکی از پیامدهای ناشی از نقص در مهارت های اجتماعی، ناسازگاری اجتماعی است. بررسی موشکافانه ی روابط بین فردی برای نخستین بار به وسیله ی سالیوان (1953) با عنوان نظریه ی روابط بین فردی جایگاه خود را در مباحث روانشناسی به دست آورد. هلندون و هوکمن (1992) بازی های تخیلی 18 کودک 5/4 ساله پیش دبستانی را که از نظر هوشی طبیعی بودند با 55 کودک کم توان ذهنی 5 ساله پیش دبستانی مورد پژوهش قرار دادند. آنها دریافتند که کودکان طبیعی بیشتر طی بازی به رفتارهای اجتماعی مثل کمک کردن، همکاری و رقابت پرداختند درحالی که کم توان های ذهنی بیشتر به تکرار یک رفتار اجتماعی طی بازی پرداختند، در نتیجه از نظر اجتماعی بودن به طور معنی داری پایین تر از کودکان طبیعی قرار می گرفتند.

ماژورک تاچمن و هوسر (2004) تأثیر ورزش را همراه موسیقی روی پنج کودک دارای نارسایی توجه / بیش فعالی بررسی کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که ورزش همراه با موسیقی روی مشکلات رفتاری و سرعت کاری این کودکان تاثیر مثبتی داشت و در برخی از زمینه ها نیز بیش فعالی آنها کاهش یافته بود.

میشن (2006) نشان داده است که تمرین های آمادگی جسمانی و ورزش یکی از مؤثرترین روش های غلبه افراد در خودمانده بر معلولیت شان است؛ زیرا به یادگیری مهارت های حسی حرکتی، ارتباطی و اجتماعی شدن کمک می کند و باعث افزایش عزت نفس می شود.

گابل هال و باری چونگ (1993) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که تمرینات آیروبیک بر روی وضعیت رفتاری و روان شناختی افراد کم توان ذهنی و ناتوانی های همراه با آن تاثیر مثبت دارد.

غباری بناب و نبوی (1382) در پژوهشی تاثیر ورزش صبحگاهی را در کاهش تمایلات پرخاشگرانه ی 60 دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد تمایلات پرخاشگرانه ی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تحت تاثیر ورزش صبحگاهی به طور معناداری کاهش یافته است.

در پژوهشی که استرونگ (1992) روی 174 بچه کودکستانی انجام داد، نتیجه گرفت که بین ضعف در خواندن و ضعف در توانایی های حرکتی رابطه مثبت وجود دارد. از سوی دیگر برخی از پژوهش ها نیز به بررسی تفاوت های جنسیتی در زمینه سازگاری اجتماعی پرداخته اند که نتایج این پژوهش ها ضد و نقیض است. نتایج برخی از پژوهش ها، بیانگر تفاوت معنی دار دختران و پسران در میزان سازگاری اجتماعی است.

ویلیام و آشر در پژوهشی که روی 65 دانش آموز کم توان ذهنی خفیف انجام دادند، متوجه شدند که پسرها بیشتر از دخترها احساس تنهایی می کنند. یکی از عناصر اساسی اجتماعی شدن در هر فرهنگ، کسب مهارت های اجتماعی است. شخصی که دارای یکی از مهارت های اجتماعی است، می تواند به انتخاب و ارایه رفتارهای مناسب در زمان وضعیت معین دست بزند. در رشد مهارت های اجتماعی عوامل گوناگونی وجود دارند که می توان از آن جمله به تاثیر فعالیت های جسمی ویژه در این مهارت اشاره کرد و از آن جمله ورزش های دسته جمعی نوعی فعالیت های جسمی است که فرد در داخل گروه هماهنگ با آنها برای رسیدن به هدف مورد نظر تلاش می کند.

همان گونه که کودکان مزه موفقیت را در تربیت بدنی می چشند، غالباً ارزیابی از خویش و نیز رشد کلی عاطفی در آنها پیشرفت می کند (فیت دو 1995، موی 1968، کنیون و مک فرسون 1973). همچنین حرکت یکی از مهمترین شیوه های افزون آگاهی کودکان است که به آنها در کسب مفاهیم پیچیده کمک می کند. حرکت در واقع نخستین وسیله ای است که به وسیله آن کودک خود و محیط اطراف را درک می کند و همواره او را با پدیده یادگیری رو به رو می سازد. یکی از عواملی که می تواند بر عملکرد شناختی و ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر گذارد فعالیت های ادراکی حرکتی و ورزش و برنامه های تمرینی است. گروهی از کودکان که در مهارت های اجتماعی و فعالیت های ادراکی مشکل دارند، کودکان کم توان ذهنی هستند (مجتهدی، 1374 به نقل از کفارت).

از آنجا که بررسی مطالعات انجام گرفته نشان می دهد تا زمانی که فرد از رشد اجتماعی برخوردار نباشد نمی تواند با دیگر افرادی که به نحوی با او در ارتباط هستند، روابط بهینه و مؤثری داشته باشد از جمله کوشش ها در رسیدن به این هدف، تدبیر و فراهم آوردن فرصت ها و فعالیت هایی است که دانش آموز به طور کاملاً فعال و ثمربخش در آن شرکت داشته باشد، به طوری که به خوبی احساس کند که وجود و حضور و تلاش او مفید و باارزش است.

با توجه به این که تعداد زیادی از دانش آموزانی که دچار ناتوانی و عقب ماندگی هستند، علل کم توانی ذهنی شان به عوامل ساختاری مربوط می شود و چنین کودکانی در مهارت های ادراکی حرکتی و شناختی با مشکل روبرو هستند، بنابراین فعالیت های جسمی بر عملکردهای ادراکی حرکتی فرد کم توان ذهنی تاثیر بسیاری دارد.


مرتضی باقری کارشناس ارشد تربیت بدنی و آذر شهسواری کارشناس تربیت بدنی
روزنامه اطلاعات www ettelaat com

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر