در نظام آموزش و پرورش پیشرو، متخصصان تعلیم و تربیت و روان شناسان تربیتی تأكید می كنند روش تدریس قدیمی، معلم محور، موضوع مدار و بیمارگونه واگیردار توسط روش های تدریس نوین، فعال، فراگیر محور و موقعیت مدار؛ جبران، پیشگیری، درمان و حتی بازتوانی (كنترل مجدد) گردد، چراكه در روش تدریس قدیمی و كهنه، هدف یادسپاری است و پر شدن ذهن از معلومات نظری از طریق یادگیری شرطی سازی و مقام علمی معلمان را تنزل می دهد و روش آموزش چنین معلمانی از نوع آزمایش و خطا و تمرین و تكرار مكتب روان شناسی كاهش گرایان خواهد بود، اما در روش تدریس نوین، هدف فعال سازی فراگیران و یادگیری شاگرد محور (تغییر مستمر افكار، اعمال و احساس با اشتیاق شاگردان) بر مبنای مكاتب روانشناسی؛ گشتالت، شناختی و فراشناختی است و در صدد خواهدبود تا محصل جای مقلد را بگیرد و با ایجاد روحیه پژوهشی و كنجكاوی و جستجوگری او را با موضوع بحث پیرامونی فراتر از محیط مسقف كلاس درس درگیر كند. این امر میسر نخواهدشد، مگر این كه: اولا رویكرد نوین تدریس طبیعت محور جایگزین دیدگاه فرسوده و سنتی معلم محور شود تا فعال سازی فراگیران با منفعل شدن آنها جابجا شود؛ چراكه در رویكرد قدیمی و كهنه، معلم سعی دارد با تلقین آموزشی، شاگردان را هیپنوتیزم (خواب مصنوعی) كند تا محفوظات خویش را بدون سر و صدا ارایه دهد.
ثانیاً معلمان به صورت عینی و ذهنی مجهز به طرح درس سالانه و روزانه شوند و دانایی و توانایی لازم را در مورد كلیات روش تدریس و فنون ارایه مطالب درس خاص (روش تدریس تخصصی) داشته و نحوه استفاده و به كارگیری نرم افزارها و كارافزارهای سنگین آموزشی تحت عنوان تكنولوژی آموزشی را بدانند تا امكان استفاده از روش تدریس بارش مغزی از نوع طلبگی (درخواست ها و نیازهای فراگیران طالب مباحث درسی) برای معلمان فراهم گردد و فراگیر بتواند با میل و اشتیاق خویش و احساس نیاز، راجع به موضوع بحث نماید و امكان تبادل اطلاعات در فضای كارگاهی درون كلاسی و برون كلاسی مهیا شود. به همین دلیل در فرایند جهانی سازی تعلیم و تربیت و توسعه عدالت آموزشی كه می خواهد آموزش و پرورش را متحول كند و در صدد است براساس علم ارگو نومی خرد كه مثلث؛ انسان (فراگیر)، محیط (برون و درون كلاس) و تكنولوژی (كارافزارهای سنگین آموزشی) را پیوند می دهد، نظام نوین آموزشی نقش نابودگر حیات بخش (نابودكننده افكار و رفتار متحجرانه و احیاكننده علوم و فنون جدید) را ایفا می كند تا بتواند به نظریه دو عاملی (بهداشتی- انگیزشی) هرزبرگ جامه عمل بپوشاند.
از همین روزنه حساس است كه چرایی و فلسفه یادگیری الكترونیكی و آموزش های مجازی در فرایند یاددهی یادگیری نظام آموزش و پرورش در قرن بیست و یكم نقش آفرینی می كند.
●چرایی یادگیری الكترونیكی
درباره فلسفه گسترش یادگیری الكترونیكی و آموزش های مجازی دلایل متعددی ذكر شده از جمله:
1- نیاز به یادگیری سریع و آموزش بهنگام كه قبل از مطرح شدن در حوزه تعلیم و تربیت در قلمرو تجارت و صنعت به منزله یك ضرورت نشان داده شد.
2- توسعه عدالت آموزشی و ایجاد فرصت های برابر آموزشی برای همه اقشار جامعه از جمله زنان و دخترانی كه موانع فرهنگی اجازه حضور آنان را در مراكز آموزشی كلاسیك و رسمی نمی دهد، استفاده بهینه ناتوانان جسمی- حركتی، زندانیان، پناهندگان، بیماران، بیكاران، محرومین از آموزش و همچنین كسانی كه به دلیل سكونت در مناطق محروم و دوردست و یا كشورهایی كه به دلیل ظرفیت محدود دانشگاه ها امكان ادامه تحصیل خصوصاً در مقطع تحصیلات تكمیلی برایشان مقدور نبوده، مثل ایران كه آموزش عالی تنها پاسخگوی 20درصد از متقاضیان است و سالانه انبوهی از دانشجویان ایران برای ادامه تحصیل به خارج از كشور عزیمت می كنند و طبیعتاً مشكلات اجتماعی، تربیتی، خانوادگی و حتی اقتصادی را به دنبال خود می آورند.
3- دلیل آخر و اصلی نگارنده، ارتباط برون كلاسی معلم و فراگیران با همدیگر در داخل و خارج از كشور است كه آموزش بدون مرز را برای انسان قاره هفتم در فلسفه جهانی سازی تعلیم و تربیت ترسیم، تبیین، طراحی و اجرا می كند تا به دنبال مهندسی و اصطلاحات آموزشی، انقلاب آموزشی به وقوع بپیوندد.
حمایت كنندگان یادگیری الكترونیكی و آموزش مجازی كسانی هستند كه برای رسانه در حوزه آموزش نقش تحول آفرین قایل هستند و معتقدند اینترنت كه رسانه اصلی آموزش مجازی است، پارادایم آموزش را دگرگون خواهدكرد و لاجرم استفاده از اینترنت در آموزش تمام روش های آموزش و تدریس و یادگیری را در قرن 21 تغییر خواهدداد و طبیعتاً آموزش مجازی و یادگیری الكترونیكی كه با هر نوع یادگیری با استفاده از رسانه و شبكه های نرم افزاری است با راهنمایی معلم و تعامل با او و دیگر شاگردان جنبه ماتریسی (شبكه ای) و چندسویه دارد و كانون اصلی یادگیری الكترونیكی تعامل بین فرد (معلم راهنما، شاگردان درون كلاس و برون كلاس) و تكنولوژی آموزشی با تأكید بر اینترنت، ایمیل و ویدیو كنفرانس و غیره است، چراكه به قول لوییس پرلمان ادغام فن آوری در كلاس های درس امروزی تقریباً به اندازه ادغام موتور سوخت داخلی در اسب قابل حس است.
از این رو برای تغییر نظام آموزشی سنتی و ایجاد تحول در این سیستم آموزشی چالش دار توصیه می شود از آموزش مجازی چه به صورت كامل و یا مكمل آموزش و تدریس چهره به چهره درفضای مسقف كلاس درسی استفاده شود تا محدودیت های وارده بر شیوه تدریس قدیمی كاهش یابد و آموزش و پرورش كهنه و سنتی در مسیر اصلاحات قرار گیرد و كار راهه بهره وری میسر گردد و نظام آموزشی بیمارگونه، روتین و تكراری با استفاده از آموزش مجازی و یادگیری الكترونیكی در جهت پارادایم جدید و تعلیم و تربیت پیشرو قرن 21 بازسازی شود. از طرف دیگر برای نشان دادن اهمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) و ضرورت پاسخ گویی قرن بیست و یكم در دیدگاه هم نوایی مسالمت آمیز، این پیام باید به دانش آموزان داده شود كه توانایی بشر در قرن آتی به ماشین هایی قدرتمند وابسته است و این مهم میسر نخواهد شد، مگر با هوشمند كردن مدارس با استفاده از یادگیری الكترونیكی و آموزش های مجازی.
من بر آن نیستم كه كوركورانه از فناوری دیجیتالی كشورهای دیگر پیروی كنیم، اما بد نیست نیم نگاهی به گزارش مركز ملی آمار آموزش و پرورش (2005) آمریكا بیاندازیم كه در سال 2003 درصد دانش آموزانی كه از رایانه مدرسه استفاده كرده اند به صورت زیر گزارش شده است:
دانش آموزان مهدكودك 67 درصد، پیش دبستانی 80درصد، پایه های اول تا پنجم ابتدایی 91درصد، دوره راهنمایی تحصیلی (سیكل اول متوسطه) 95 درصد، دوره دوم متوسطه 97 درصد.
یدالله فضلی
انتخابی از منابع گوناگون