هدف از انقلاب فرهنگی در دوم اردیبهشت 1359 علاوه بر تسویه دانشگاه ها از عناصر وابسته به استعمارگران و ابرقدرت ها (به طور کلی عناصر ضد انقلاب) تجدید نظر در نظام آموزشی و گنجاندن دروس خاصی در برنامه دانشکده ها بود. به این منظور که تحول ساختاری نظام آموزشی متناسب با نیازهای کشور و تامین استقلال سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران باشد و کشور را از وابستگی فرهنگی و دیگر وابستگی ها نجات دهد. ضمناً دروس خاصی به برنامه آموزشی دانشگاه ها اضافه شود تا دانشجویان با اهداف انقلاب و معارف و دیدگاه های اسلام آشنایی پیدا کنند.
امروز پس از سه دهه تلاش مدیران فرهنگی و با استناد به گام های برداشته شده توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی چنانچه بخواهیم با دیدی منصفانه دستاوردها را ارزیابی کنیم، باید گفت؛ در موارد بی شماری موفق بوده و در بسیاری موارد موفقیت ها نسبی بوده است.
اما آن چه که روشن است این نهاد همچنان ضمانتی برای بقا و تداوم انقلاب اسلامی و همچنین عامل نیرومندی برای گسترش فرهنگ انقلاب به شمار می آید.
در حال حاضر نقدهای متفاوتی بر عملکرد این نهاد وارد می کنند. رهبر انقلاب در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ 25 آذر 1385 فرمودند: الان باید نقشه مهندسی فرهنگی کشور روی میز آماده باشد و باید روی آن بحث شده باشد. کار شده باشد، تصمیم گیری شده باشد و نقشه کلان با راهکارها - نه فقط چیزهایی که صرفاً آرزو و آمال است- کاملاً کشیده شده و مشخص شده باشد. این حرف اصلی ماست به شما دوستان.
برای رسیدن به این نقشه سه حلقه وجود دارد: حلقه اول، نیازها و اهدافی است که می خواهیم به آن برسیم. حلقه دوم، باید تخمین زده شود که پتانسیل توانایی ها و امکانات ما چه قدر است؟
حلقه سوم، مهندسی فرهنگی است. وقتی آگاه شدیم که چه می خواهیم و چه امکاناتی داریم، آن وقت نقشه می کشیم و می سازیم.
ضعف اصلی در این جاست که هر یک از مدیران به سلیقه خود اهداف را تعیین کرده، امکانات را تخمین زده و می خواهند به بهانه این که ما می دانیم و انجام می دهیم، بدون نقشه و هماهنگی فرهنگ سازی کنند.
● پیشنهاداتی به تدوین گران کتب دانشگاهی
انقلاب اسلامی ما در اصل انقلاب فرهنگی بوده است. در انقلاب اسلامی هدف تنها رسیدن به چیزهایی نیست که از نظر غربی ها تمدن و تکنولوژی محسوب می شود، بلکه حتی فراتر از آن هدف، رسیدن به انسان کامل و متعهد است. انسان های متعهد، جامعه دین مدار و اسلامی را می سازند.
اغلب کارشناسان بر این باورند که تحول فرهنگی در صورتی تحقق خواهد یافت که نظام آموزشی جدید به وجود آید تا بتواند هدف و کارکردهای جدید را مشروعیت ببخشد.
بومی کردن علوم، پیوند بین مباحث تخصصی و معرفتی، تحول در محتوای کتب دانشگاهی از جمله مهمترین تحولات نظام آموزشی در دانشگاه ها محسوب می شود که باید توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی به طور جدی و سریع پیگیری شود.
سرو ناز حر 20 ساله دانشجوی رشته اقتصاد نظری با اشاره به محتوای برخی از دروس عمومی در دانشگاه ها می گوید: 21 واحد عمومی برای هر رشته گذاشته اند، اما شکل تدریس این دروس مناسب نیست.
وی ادامه می دهد که مباحث در کتب معارف اسلامی دانشگاه عیناً همان مباحثی است که در کتاب های معارف اسلامی دوره راهنمایی مطرح شده است. در دانشگاه هنوز هم از اصول دین بحث می شود.
این دانشجو گله مندانه می گوید: آرزویم این است که با تدوین گران کتاب های معارف دانشگاه صحبت کنم. از آن ها بپرسم پس چه موقع قصد دارید به کاربردی کردن علوم معرفتی بپردازید؟
وی ادامه می دهد: این کتاب ها گاه پتانسیل ضد تبلیغ دارند.
این دانشجوی رشته اقتصاد توضیح می دهد: در رشته ما که یک رشته تخصصی است به جای طرح مباحث اقتصاد اسلامی اغلب استادان منابع وارداتی در علم اقتصاد را به دانشجویان معرفی می کنند. آن دسته استادانی هم که مباحث اقتصاد اسلامی را مثل بحث انفاق مطرح کرده اند، نظریه هایشان جدی گرفته نمی شود و اندک اندک کنار گذاشته می شوند.
یکی از استادان که دکترای فلسفه و ریاضی را با هم داشت، از همان ابتدای ترم رو به بچه ها گفت: کتاب هایتان را کنار بگذارید و به بحث های مطرح در کلاس گوش دهید.
دست آخر هر چند که محتوای کلاس مان پربار بود، ولی باز به دلیل سیستم دست و پاگیر نمره گرفتن مجبور شدیم همان کتاب را خوانده و امتحان دهیم.
● به لایه های عمیق تری از علم رجوع کنیم
علیرضا پیروزمند عضو هییت علمی دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم و کارشناس فرهنگی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی به مهمترین دستاوردهای شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره کرده و توضیح می دهد: همان طور که می دانید مسیول اصلی عزل و نصب روسای دانشگاه ها شورای عالی انقلاب فرهنگی است. در حال حاضر مدیران دانشگاهی عمدتاً افرادی متعهد به اسلام و رهبری هستند. یکی دیگر از دستاوردها تاسیس شورای فرهنگ عمومی در کل کشور و در هر استان است. این مجموعه افراد فرهنگی و صاحب نظر را در کل کشور پوشش می دهد. ایشان مسایل مربوط به فرهنگ عمومی نظیر الگوهای رفتاری، وضعیت سینما و نشر را مورد توجه قرار می دهند. تشکیل فرهنگستان های مختلف و بهره گیری از افراد اندیشمند و متخصص یکی دیگر از دستاوردهاست.
پیروزمند با نگاهی به محتوای کتب دانشگاهی می گوید: در حال حاضر باید بیش از همه تحول فرهنگی را در محتوای کتب دانشگاهی مورد توجه قرار دهیم. باید تقویت زیرساختارهای علمی برای تحول علمی در کشور مدنظر قرار گیرد.
ما زمان قابل توجهی را پشت سر گذاشته ایم، ولی متناسب با زمان شاهد تحول در نظام آموزشی و محتوای کتب نبوده ایم، چرا که در پاره ای موارد از مسیر درست حرکت نکرده ایم، نهایتاً سعی کرده ایم با نگاهی سطحی روبنای علوم را ترمیم و دست کاری کنیم.
وی ادامه می دهد: برای تحول به لایه های عمیق تری رجوع کنیم. اگر حرکت هایی هم اتفاق افتاده مقطعی و موردی بوده است. باید به طبقه بندی جدیدی در علوم دست پیدا کنیم. در نظام آموزشی ما علوم ابزاری تعیین کننده شده اند، چون در غرب این چنین بوده، تحت تاثیر حرکت وارداتی اولویت بندی فعلی در نظام آموزشی همین گونه است.
باید به علوم معرفتی توجه بیشتری داشته باشیم تا علوم تخصصی در خدمت بشر و انسان سازی قرار گیرند. درست است که ما در علوم انسانی پیشرفت هایی داشته ایم، ولی نتوانسته ایم بین معارف انسانی و اسلامی و دروس تخصصی پیوندی برقرار کنیم.
فضای مطلوب نتیجه مناسب ایجاد می کند
فاطمه باقری 22 ساله دانشجوی رشته مدیریت بازرگانی می گوید: بین مطالبی که در دانشگاه می خوانیم و آن چه در جامعه اجرا می شود، تضاد آشکاری وجود دارد. از طرف دیگر برخی از استادان با تخصص بالا هنوز مباحث اسلامی را مورد توجه قرار نمی دهند.
مثلاً یکی از این استادان مبحث بانکداری اسلامی را برای امتحان حذف کرد! چون به این بحث رغبتی نداشت.
برخی دیگر نیز در مقایسه با جوامع دیگر کمتر به جامعه اسلامی ما می پردازند و با این مقایسه جامعه خودی را زیر سوال می برند. نگاه آنها نقد منصفانه نیست.
منا السادات خضرایی غضنفری دانشجوی رشته راهنمایی و مشاوره نیزبر این باور است که شیوه طرح مباحث معرفتی در دانشگاه از شوق انگیزی لازم برخوردار نیست. وی یکی از استادان خود را که برعکس شیوه ای جذاب در بیان مباحث دارد، معرفی کرده و می گوید: وی با چنان ظرافتی و جوان پسندانه مباحث را مطرح می کنند که هیچ کس در برابر صحبتهایشان موضع نمی گیرد و همیشه به صورت نامحسوس به تبلیغ باورها ومعارف دینی می پردازد. ما در اغلب برنامه های فرهنگی مان یک سری از مسایل را دایما تکرار می کنیم، اما در این تکرار به عمق مباحث نمی پردازیم. من تاقبل از این که به دانشگاه بیایم نمی فهمیدم که چرا یک عده جوان این چنین بر سرمزار شهدا اشک می ریزند؟ و یا چرا یک دانشجو این قدر به شهید همت احترام می گذاردکه پوسترش را به دیوار اتاقش یا دیوار خوابگاه می زند؟ پس از ورود به دانشگاه، به واسطه دوستی با یکی از بچه های دفتر فرهنگ جذب حرکت های اسلامی وخودجوش شدم.
درباره شهید همت چندین و چند کتاب خواندم و غیرمستقیم به لایه های درونی زندگی شهدا رسیدم.
وی ادامه می دهد: جوانان ما پاکند و هنوز به ریشه متصل، اما گاهی آگاهی ندارند. حرکت های فرهنگی را در دانشگاه باید به گونه ای طراحی کرد که فضای مناسب رشد ایجاد شود و آن وقت بدون تکرار مباحث سطحی و به صورت نامحسوس جوانان آگاهی کسب می کنند.
● هوشیاریم پس موفقیم
حجت الاسلام حسن علی اکبری استاد دانشگاه امام حسین(ع) پیرامون چالش های فرهنگی جامعه ما توضیح می دهد: جامعه ما تحت تاثیر سه جریان فرهنگی قرار دارد. جریان باستانی فرهنگ، جریان غرب گرایی و جریان اسلامی که پس از انقلاب شکل گرفته است.
متاسفانه هنوز از تاثیرات جریان غربی پیش از انقلاب به دلیل رسوخ زیادی که در لایه های مختلف زندگی مردم پیدا کرده بود و امروز نیز ازطریق وسایل ارتباطی جدید ورود دارد، رنج می بریم. با این حال در زمینه اصول انقلاب اسلامی و اصل مردم سالاری دینی تولیدات فرهنگی خوبی داشته ایم و حرف های نویی ارایه داده ایم. ملت ایران در حال حاضر خودباوری، اعتماد و اقتدار ملی شایسته ای دارد. ما توانسته ایم هویت ملی را متحول کنیم و به ملتی ذلت ناپذیر که در برابر ابرقدرت ها سر تسلیم فرود نمی آوریم، تبدیل شویم. درکنار این تحول باید نظام های مختلف خود را اسلامی کنیم. نظام هایی چون تعلیم و تربیت، آموزش، اخلاق و... ولی متاسفانه کاری در شأن انقلاب صورت نگرفته است. در حقیقت سرعت و شتاب لازم را نداشته ایم.
وی ادامه می دهد: البته حرکت های خوبی شروع شده است. الان اجرای چند برنامه اساسی در دستور کارهای فرهنگی قرار دارد. اصل تولید، علم و نهضت نرم افزاری، ساماندهی، سازماندهی و هماهنگی دستگاهها و نهادهای فرهنگی به گونه ای که موازی کاری نداشته باشند، مهندسی فرهنگی به این مفهوم که نظم و انسجام در مجموعه فرهنگی ایجاد شود، یعنی آینده نگری فرهنگی ازطریق رصد فرهنگی داشته باشیم.
علی اکبری تاکید می کند موفقیت این برنامه ها در کوتاه مدت نسبی خواهدبود، ولی همین که این هوشیاری برای تحول ایجادشده، خودش نوعی موفقیت است.
● مسیولان پاسخ دهند
سؤال اصلی در ارتباط با کتب علوم انسانی و مباحثی چون روانشناسی، جامعه شناسی، علم مدیریت، حقوق،دروس تربیتی این است که چه مقدار از مباحث مطرح شده با آن مبانی که به آن اعتقاد داریم سازگاری دارند؟ حتی چه قدر با فرهنگ بومی ما سازگار است؟ بسیاری از مباحث جامعه شناسی و روانشناسی مربوط به جوامع غربی است و با مسایل مطرح در جامعه ایرانی سنخیتی ندارد. دراین سؤال حتی اگر فاکتور رویکرد اسلامی را کنار بگذاریم باید مطرح شود که برای بومی کردن محتوای علوم چه کرده ایم؟ این مباحث چون سرفصل است، پس تدریس می شوند. حتی بسیاری از استادان متخصص هم به این نقص بزرگ واقفند و همواره این ضعف را عنوان کرده اند.
چند درصد از پژوهش های دانشگاهی ما با آن چه در جامعه می گذرد سنخیت دارد و نهایتا برای همگان کاربرد خواهد داشت؟
هدف از اسلامی کردن دروس چیزی فراتر از ایجاد ظاهر اسلامی در کلاس درس است. ما انتظار داریم محتوای کتاب به گونه ای باشد که ذهن دانشجو مهندسی فرهنگی شود و فکر اسلامی به جای همه افکار وارداتی بنشیند.
چندین سال قبل برای دروس دانشگاهی سرفصل هایی انتخاب شده و دست نخورده باقی مانده است. آیا نباید در جریان علم که یک جریان پوینده است هرساله سرفصل های جدید، دقیق تر و به روزتری مدنظر قرار گیرد!
انقلاب ما یک نمونه کامل انقلاب فرهنگی بود. در زمانی که خیلی از اندیشمندان، نقش دین را در جامعه کمرنگ تلقی می کردند، این تحول عظیم رخ داد. انقلاب فرهنگی هنوز هم درجریان است و این انقلاب باید مستمر و مداوم دنبال شود، چرا که اصولا هدف نهایی انقلاب فرهنگی اسلامی ایجاد تحول مطلوب نه تنها درسطح کشور بلکه در سطح دنیاست. دراین تحول سه هدف مدنظر بوده است:
مرحله اول) تحول درنظام سیاسی کشور، این تحول درسال 1357 اتفاق افتاد و به جای نظام سیاسی کهنه و ارتجاعی گذشته، نظام جمهوری اسلامی شکل گرفت.
مرحله دوم) دراین نظام سیاسی انسان ها و مدیران متعهد و متدین مستقر شوند و دولت اسلامی تشکیل شود. حضرت امام (ره) دراین مرحله نخستین تلاش و توجه شان را به تحول در مراکز دانشگاهی معطوف کردند و در دوم اردیبهشت 59 حکمی مبنی بر تشکیل ستادی برای انقلاب و تحول این مراکز صادر کردند.
مرحله سوم) موضوع تحول در سایر نظام ها و ساختارها از جمله تحول در دستگاههای فرهنگی و حتی در نظام های اقتصادی است، لذا در دوره سوم شورای عالی انقلاب فرهنگی که شروع آن از سال 81 است، مقام معظم رهبری مأموریت مهندسی فرهنگی کشور را به عهده این شورا قرار دادند.
بی تردید انجام این مأموریت، نوسازی، بازسازی، انسجام و همسویی همه دستگاه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آهنگ حرکت به سوی چشم انداز 20 ساله را شتاب می بخشد.
براساس طرح ساماندهی امور فرهنگی جامعه به سه حوزه کلی اجتماع، سیاست و اقتصاد تقسیم شده است. از سوی دیگر به جهت آن که در جوامع دینی، تفکر بنیادین انسان ها نسبت به هستی و هدفمندبودن اندیشه ها، تمایلات و رفتارها مدنظر است، لذا دین و مذهب در این جوامع در بسیاری از روابط اجتماعی حضوری فعال دارد، به این ترتیب فرهنگ دینی به عنوان فرهنگ حاکم بر تمامی حوزه های فرهنگی جامعه معنی پیدا می کند. از این روی می توان حوزه ها را به چهار حوزه اصلی فرهنگ دینی، فرهنگ اجتماعی، فرهنگ سیاسی و فرهنگ اقتصادی تقسیم کرده و مدل مفهومی ارایه داد.
در این تقسیم بندی همان گونه که اشاره شد فرهنگ دینی به عنوان مهمترین حوزه انتخاب شده است. پس از آن به دلیل کمبودهای موجود، فرهنگ اقتصادی جای می گیرد و دو حوزه فرهنگ سیاسی و فرهنگ اجتماعی جایگاه های بعدی را دارند.
برای حوزه فرهنگ دینی سه معیار اعتقادات، باورها، ارزش ونگرش ها و ظواهر و رفتار درنظر گرفته می شود.
برای حوزه اقتصادی سه معیار سلامتی و رفاه، کار و تلاش و درستکاری و قناعت اهمیت دارد. برای حوزه سیاست سه معیار عدالت، امنیت و آزادی مطرح است.
نهایتا برای حوزه اجتماعی سه معیار ارزش های اجتماعی، رفتار اجتماعی و هویت جمعی مدنظر است. در بحث تاثیرگذاری دستگاه های دولتی بر فرهنگ عمومی جامعه تاثیر 38 دستگاه بر فرهنگ شناسایی و این نتایج حاصل شده است: سازمان صدا و سیما سهم بسیار زیاد، دانشگاهها و وزارت آموزش و پرورش سهم زیاد، نیروی مقاومت بسیج، حوزه علمیه قم، نیروی انتظامی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سهم متوسط، مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور سهم کم و مابقی دستگاه ها سهم ناچیز را به خود اختصاص داده اند.
شناسایی سهم هریک از دستگاه ها در حوزه های مختلف فرهنگ این امکان رامی دهد که این دستگاه ها خود به تنهایی تشکیل دهنده شوراهای تخصصی در بخش های مربوط به حوزه های چهارگانه فرهنگ باشند. ازسوی دیگر می توان دستگاه های دولتی غیرفرهنگی را که دارای تاثیر زیادی بر فرهنگ هستند به کار گرفت و طی جلسات هم اندیشی با کارشناسان و خبرگان، چگونگی تاثیرگذاری این سازمان ها را بر فرهنگ عمومی ارزیابی کرده و به سمت اهداف متعالی نظام هدایت کنیم.
● تلاش بیشتر برای دستاوردهای برتر
نزدیک به سه دهه از عمر مدیریت و تلاش های فرهنگی می گذرد. بدون تردید در بسیاری از حوزه های منشعب به فرهنگ بخشی از این تلاش ها نتایجی نیز به همراه داشته است. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری توضیح می دهد: برنامه ریزی های مختلف در عرصه فرهنگ کشور باید هماهنگی داشته باشند. ما باید در همه عرصه های فرهنگی به گونه ای سنجیده عمل کنیم که نتیجه همه فعالیت ها تقویت آرمان ها و ارزش های مقبول جامعه و پیش بردن کاروان ملی کشور یک قدم به جلو باشد.
وی ادامه می دهد: بنا داریم تا در سی سالگی انقلاب که برای ما یک نشانه است دین حوزه فرهنگ را به انقلاب ادا کنیم. به همین منظور فراخوانی از تمامی اصحاب فرهنگ و هنر داشته ایم که بیایند و نسبت انقلاب را با مقوله فرهنگ مشخص کنند. به نظر می رسد در حوزه های رمان، شعر، موسیقی و سینما می توانیم این نسبت را به خوبی برقرار کنیم. هم اینک آثار ماندگاری در این عرصه نداریم.
● مسیله الگوسازی را جدی بگیریم
یک دانشجو که خود را فرهمندی معرفی می کند پیرامون چالش های موجود در حوزه های چهارگانه فرهنگ این گونه توضیح می دهد: الان ما باید به مرحله الگوسازی رسیده باشیم. باید برای دختر جوان، پسر جوان، مدیران و استادان الگو ارایه شده داشته باشیم. از کدام پروژه فرهنگی می توانیم اسم ببریم که پروژه بسیار موفقی بوده و می توان آن را به عنوان الگوی مدیریت فرهنگی معرفی کرد؟ سهم ما در حوزه فرهنگ نباید اندک تلقی شود. انقلاب اسلامی برای دنیا حرف های تازه ای دارد، فرهنگ اسلامی ما برای دنیا حرف دارد. چرا سهم خود را کوچک فرض می کنیم؟
دانشجوی دیگری در تکمیل صحبت های دوستش می گوید: برای صدور انقلاب در شرایط فعلی همچنان باید تلاش کرد. درست است که ما سالی لااقل چند فیلم استثنایی و فوق العاده نمی توانیم بسازیم، یا رمان جهانی برای دفاع مقدس نداریم، اما این بدان معنا نیست که پتانسیل انجام کارهای بزرگ را به هیچ وجه نخواهیم داشت.
آقایان مسیول زمینه سازی کنند. مدیران فرهنگی تحولی بیافرینند. من گاهی حس می کنم آقایان مدیر فرهنگی هم نیاز به الگو و رسیدن به تعاریف مشکل دارند.
● توقعات گسترده تر شده است
مهدی ناظمی اردکانی یکی از طراحان فرهنگی در شورای عالی انقلاب فرهنگی می گوید: تهیه نقشه مهندسی فرهنگی کشور، تهیه نقشه جامع علمی کشور و اجرایی کردن نهضت نرم افزاری، هماهنگی دستگاه های فرهنگی از جمله مواردی است که مقام معظم رهبری بر آن تاکید دارند. مسلما اگر این وظایف به خوبی انجام نشود زمینه های لازم برای تحقق چشم انداز به خوبی فراهم نمی گردد، زیرا چشم انداز کشور نقشه هدف است و برای رسیدن به این هدف نقشه راهی لازم است. نقشه راه رسیدن به چشم انداز همان نقشه مهندسی فرهنگی کشور است. در نقشه مهندسی کشور باید مشخص شود که در ساز و کارهای موجود مدیریتی کشور و در مهندسی سازمان های موجود کشور باید چه تحولی صورت پذیرد تا این مجموعه دستگاه ها زمینه و بستر رسیدن به چشم انداز باشند؟
وی ادامه می دهد: خیلی از این سازمان ها، ساختارها، نظام ها مبتنی بر فلسفه و نگرش و ارزش های فرهنگ اسلامی طراحی و مهندسی نشده اند، لذا باید نسبت به طراحی مجدد آنها براساس فرهنگ اسلامی اقدام شود. خواسته مقام معظم رهبری از شورا این است که برای همه طرح های ملی پیوست فرهنگی تهیه و تصویب کنند. این نشان می دهد که وظایف و مسیولیت شورا بسی گسترده تر شده و انتظارات و توقعات بالایی شکل گرفته است با تلاش بیشتر و کامل تر نارسایی ها و ضعف های موجودی که در حوزه های علمی، آموزشی، فرهنگی و حتی اقتصادی وجود دارد و در شان فرهنگ اصیل اسلامی و انقلابی نیست و نباید دامان جامعه اسلامی به این گونه ضعف ها و آسیب ها آلوده باشد، حذف شود.
● موازی کاری در امور فرهنگی دانشگاه ها
حمید سعادت عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با اشاره به موانع موجود در مدیریت فرهنگی جامعه می گوید: امور فرهنگی در دانشگاه ها موازی انجام می شود که بعضاً مقابل هم و سیاسی می شوند. گروه ها سعی می کنند کار یکدیگر را خنثی کنند که البته دانشگاه جای این امور نیست. مدیریت دانشگاه باید جامع نگر باشد و همه نهادهای فرهنگی که به نوعی در کار فرهنگی هستند را ساماندهی کند. نهادها، تشکل های دانشجویی و مدیریت فرهنگی دانشگاه ها باید مسایل فرهنگی را با محوریت نهاد دانشگاه پیگیری کنند و خارج از هرگونه تعصبی کارها را به پیش ببرند.
وی می افزاید: وضعیت فرهنگی دانشگاه جدا از وضعیت فرهنگی جامعه نیست و دانشگاه ها باید خارج از نحله های فکری و سیاسی به عنوان یک الگو برای جامعه مطرح باشند، بحث های تحقیقاتی در خصوص فرهنگ و چالش های آن را به پیش ببرند و برون رفت از آنها را به عنوان یک الگو برای جامعه ارایه دهند.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با بیان این که بین مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی میثاق وجود دارد، می گوید: بین شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی تعامل خوبی وجود دارد و مصوبات در یک راستا است. شورای عالی انقلاب فرهنگی نقش سیاستگذاری کلان را دارد و مجلس آنها را کاربردی و عملیاتی می کند. مواردی که در مجلس وارد می شود و توسط کمیسیون های تخصصی مورد بحث قرار می گیرد، انطباق بیشتری با فضای واقعی دانشگاه ها دارد.
سعادت خاطر نشان می کند: اگر دانشگاه ها بحث تولید علم و کارآفرینی را سرلوحه کار خود قرار دهند، بسیاری از ارزش ها در همین راستا نهادینه می شود و در غیر این صورت مسایل حاشیه ای بر متن غلبه می کند.
● مصداقی بر یک تعلل
مصوبه ای فرهنگی توسط یکی از نهادهای مسیول پس از گذشت حدود 6 سال، سرانجام ابلاغ شد. این مضمون خبری است که در تاریخ 87.1.27 بر روی سایت اکثر خبرگزاری ها دیده می شد.
در مقاله ای که پیرامون همایش های فرهنگی در سطح کشور بحث شده، آمده است: یکی از اعضای هییت داوران همایش... اعلام کرد: برای برگزاری این همایش بالغ بر 300 میلیون تومان هزینه شده است که سهم عمده آن مربوط به تشریفات و پذیرایی می شد. بیشتر مقالات ارایه شده در همایش قبلا و در مجلات دیگر ارایه شده بود، با وجود این برخی از همین مقالات با قراردادی به مبلغ 500 هزار تومان مجدداً به دبیرخانه همایش عودت داده شدند.
● پاسخگویی ضرورت مدیریت
حجت الاسلام حسن علی اکبری عضو هییت علمی دانشگاه امام حسین(ع) نیز با اشاره به دیدگاه های مقام معظم رهبری توضیح می دهد: دیدگاه های مقام معظم رهبری حقیقتاً جالب و جامع بوده است. اگر فرمایشات ایشان را در دستگاه های فرهنگی به خصوص به شورای عالی انقلاب فرهنگی دستور کار قرار دهیم، مطمیناً پاسخ مکفی را دریافت می کنیم. همچنان که ایشان در پیام نوروزی خود فرمودند: یک مورد که به حق از موارد مهم انقلاب است و حساسیت ویژه ای هم از جانب مردم وجود دارد، پاسخ گویی مسیولان می باشد. متأسفانه در عرصه فرهنگ هیچ گاه موضوع پاسخگویی متوجه هیچ مسیولی نبوده است. آقایان در وزارت ارشاد، کمیسیون فرهنگی مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و... همگی باید با هم هماهنگ بوده و پاسخگو باشند.
وی ادامه می دهد: مسیله فرهنگ بسیار پیچیده و دارای ظرافت و حساسیت خاص خود است. صرف نظر از نگاه های مدیریتی بایستی به مبانی تحول فرهنگی توجه کرد تا واقع بینانه آن چه را که در عرصه فرهنگ گذشته و می گذرد و جریان فرهنگی که به وجود می آید، بهتر و شفاف تر درک و فهم کرد.
علیرضا پیروزمند عضو هییت علمی دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم و کارشناس فرهنگی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز مهمترین نقص حوزه های چهارگانه فرهنگ را نبود فهم مشترک بین مدیران و دست اندرکاران عنوان می کند و می گوید: معمولا مدیران سلیقه ای عمل می کنند و درک واحدی از یک مقوله فرهنگی ندارند. با مهندسی فرهنگی می توان نقشه را طرح ریزی و اهداف و تعابیر مشترک را تصویب کرد.
وی در مورد مصوبات فرهنگی نیز معتقد است دو نقیصه وجود دارد:
اولا بخش قابل توجهی از مصوبات به جای پرداختن به متن مسایل اصلی معطوف به مسایل حاشیه ای هستند و دوم این که ما در اجرای مصوبات با دستگاه های مجری، مشکل اجرا داریم. در واقع دستگاه های مجری مصوبات پاسخگو نیستند.
بازخوانی عملکرد مدیران فرهنگی طی سه دهه گذشته نقاط مثبت فراوان و امیدبخشی را متذکر می شود. اما نمی توان از جای خالی طرح ها و برنامه ها در مقابله با شیوه های تغییرپذیر تهاجم فرهنگی به سادگی گذشت تا آن جا که حتی به مسیله امنیت ملی هم دخالت پیدا کرده و می طلبد همه دست اندرکاران فرهنگی با یک وفاق و هم اندیشی تمام توان خود را در جهت چاره اندیشی و چگونگی مقابله با این جریان غربی به کار گیرند.
ساده انگاشتن مقوله تهاجم فرهنگی و نادیده گرفتن اصل مسیله تهدیدات، پیامدهای جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت.
علی رغم همه تلاش ها انتظار می رود پس از سه دهه تلاش نه تنها به الگویی منسجم برای مقابله با تهاجم فرهنگی در داخل کشور رسیده باشیم، بلکه الگوهایی نیز در سطح جهان اسلام ارایه کنیم.
ما همیشه در اهداف خود خواهان حرف اول هستیم و حرف اول زدن نیازمند تلاش دوچندان و طرح های نو و بکر است.
در این نکته شکی نیست که امنیت و آرامش یک جامعه نیازمند هوشمندی مدیران در حوزه های مختلف از جمله حوزه فرهنگی است. واقعیت این است که با ناکامی دشمنان و توطیه گران وابسته به استکبار در مقابله با نظام تازه بنیان شده جمهوری اسلامی، رویکرد آنان به سمت و سوی حوزه فرهنگ بیشتر شد و تهاجم فرهنگی آنان به اشکال مختلف شکل گرفته و تقویت می شود. نقش مدیریت فرهنگی جامعه در مقابله با این شیوه تهاجمی چگونه بوده است؟ نباید تلاش ها و برنامه های هوشمندانه مدیران متعهد و دلسوز جامعه را نادیده گرفت، اما نمی توان برخی بی توجهی ها و غفلت ها را هم رها کرد!
با مقایسه ای کلی بین وضعیت فعلی دستاوردهای فرهنگی در کشور و زمان قبل از انقلاب به نتایج زیر دست پیدا می کنیم: طی سه دهه اخیر بخش مهمی از بودجه های عمرانی صرف گسترش سوادآموزی و مراکز علمی و دانشگاهی شده است.
رشد مطبوعات و نشر کتب چشمگیر بوده و به افزایش میزان مصرف سرانه کاغذ نیز انجامیده و حاصل آن ارتقای سطح آگاهی های عمومی در جامعه بوده است. در قبل از انقلاب بودجه این قبیل حرکت های فرهنگی را آمریکایی ها تامین می کردند و در نظر داشتند محتوای فکری مدنظر خود را به جامعه تزریق کنند.
رژیم گذشته در دهه 1340 با اعلام اصول انقلاب سفید، شتاب این تحول فرهنگی مبتنی بر تفکر غربی را تسریع کرد. حاصل آن این بود که بین طبقات نوین الگوهای مصرف خاصی رایج شد که عمدتا مرتبط با خارج بود. این گروه های جدید با سفرهای متعدد به خارج ماموریت پنهان تغییر در نوع پوشش، رفتار و گفتار اجتماعی جامعه را برعهده گرفتند.
● تربیت نیروی متخصص با اندیشه اسلامی
علیرضا پیروزمند عضو هییت علمی دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم و کارشناس فرهنگی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن بیان این مطلب که پاسخ به سوال انقلاب فرهنگی اتفاق افتاده یا نه؟ تابع این است که تصور ما از انقلاب فرهنگی چه باشد؟ توضیح می دهد: انقلاب فرهنگی همزمان با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با هدف تحول در ساختارهای فرهنگی جامعه رخ داده است و امروز اگر صحبت از تحولات فرهنگی می شود، هدف اجرای مهندسی فرهنگی است. ما بر این باوریم که فرهنگ عمومی و تخصصی باید بازسازی شود. این چیزی است که مورد انتظار بوده و هست. این اتفاق با رفرم و تغییرات سطحی و ساده اتفاق نمی افتد، باید ابتدا به سراغ دانشگاه رفت. در دانشگاه دانشجو تربیت می کنیم. این دانشجویان هر یک در آینده بخش هایی از چرخه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، هنری و... کشور را به دست می گیرند. برای مثال دانشجوی امروز، در آینده استاد دانشگاه می شود.
پس دانشگاه تربیت کننده خواص و نخبگان یک کشور است. استاد به سهم خودش فرهنگ و رفتار عمومی و تخصصی را به دانشجویان خود و دانشجویان به خانواده هایشان و مردم جامعه (عوام) تحویل می دهند.
دانشگاه هنرمند تربیت می کند، این هنرمند فیلم می سازد و به مخاطبین عام آموخته ها و دریافت هایش را ارایه می دهد.
در کل اگر خدای نکرده نظام آموزشی به گونه ای باشد که خواص و نخبگان جامعه را جدای از شخصیت اسلامی تربیت کند، این فاصله به هدف انقلاب فرهنگی ضربه می زند.
وی ادامه می دهد: مسیر و هدف انقلاب فرهنگی تغییری نکرده، ما می خواهیم با تحولات نو این حرکت را مطابق نیاز امروز تداوم ببخشیم.
پیروزمند باز هم تاکید می کند: ما یک اشتباه بزرگ در نظام آموزشی مرتکب شده ایم و آن این است که هدفمان تربیت نیروی متخصص برای بازار کار است.
ما باید هدفمان تربیت انسان با توجه به آموزه های اسلامی باشد. هر چند که بحث تخصص هم در جایگاه خودش حایز اهمیت است و باید اعتراف کنیم در این بخش هم مطابق نیاز بازار کار کشور نیروی متخصص تربیت نکرده ایم.
● بازنگری در عرصه اجرای برنامه های فرهنگی
به هر حال می توان گفت که مبانی فکری و فقهی شیعی از توانایی ها و پتانسیل بالایی به منظور تطابق با اوضاع مختلف برخوردار است و در عین پیچیدگی دارای انعطاف پذیری و واقع گرایی مناسبی است. این امر می تواند زمینه مناسبی را برای بیرون آمدن قرایت هایی که بتواند روند اصلاحات را تسریع و حمایت کند، فراهم آورد. در عین حال باید گفت؛ مبانی مذکور نمی تواند از هر الگوی اصلاحی حمایت کند، بلکه اصول و مبانی آن ضرورتا تنها الگوهای خاص از اصلاحات را مورد حمایت قرارمی دهند که قابلیت انطباق با اصول آن را داشته باشند، هرچند که به دلیل واقع گرایی و عقلانیت فقه اصولیون شیعه، این اصول طبیعتا دارای زمینه عقلانی می باشند و در واقع حمایت فقهای شیعه، از ملازمه عقل و شرع، پتانسیل بالایی را برای طراحی الگویی عقلانی از اصلاحات می تواند ایجاد کند.
حجت الاسلام حسن علی اکبری عضو هییت علمی دانشگاه امام حسین(ع) پیرامون بازسازی فرهنگی که هدف امروز دست اندرکاران فرهنگی است، می گوید: گام اول این است که انتظارات یک نظام مردم سالار دینی از مسیولین و مسیولیت هایی که متوجه آنهاست روشن شود. گام دوم، مسایل حقوقی و قانونی است. یک بازنگری باید بر این مسایل صورت گیرد. گام سوم، باید یک بازنگری جدی در عرصه اجرا داشته باشیم. ما در عرصه فرهنگی نیروی انسانی کافی نداریم و در زمینه افراد بایسته و شایسته کمبود داریم.
حجت الاسلام علی اکبری پیشنهادات خود را برای اجرای بازسازی فرهنگی چنین بیان می کند: ما باید رشته های فرهنگی مختلف در دانشگاه ایجاد کنیم. مباحث مختلف اطلاعات فرهنگی و مدیریت فرهنگی باید در سطح وسیع مطرح شود. باید بتوانیم کارشناسان فرهنگی با توان بالا تربیت کنیم. اصلاح ساختارهای فرهنگی از دیگر پیشنهادات مهم است و در نهایت باید پشتیبانی و حمایت صورت گیرد. اگر نیرو تربیت کنیم، ساختارها را هم ساماندهی کنیم، ولی پشتیبانی نداشته باشیم، تحول زیربنایی صورت نمی گیرد.
● به علوم وارداتی قناعت نکنیم
مهدی ناظمی اردکانی عضو هییت علمی دانشگاه امام حسین(ع) ضمن اشاره به این موضوع که فرمان تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همزمان با صدور فرمان انقلاب فرهنگی بوده است، می گوید: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مأمور مقابله با توطیه های دشمنان انقلاب شد و این که راه را برای جریان یافتن انقلاب اسلامی در همه بسترهای جامعه فراهم سازد.
مطمینا تقارن آن با صدور فرمان انقلاب فرهنگی این پیام را به ما می دهد که حیات و بالندگی نظام جمهوری اسلامی به این است که همواره جریان انقلاب اسلامی را تداوم ببخشیم و هرگز به وضع موجود کشور و دستاوردهای علمی و اقتصادی و فن آوری های وارداتی محصول سایر کشورها کفایت نکنیم، بلکه بر بستر این جریان نو که از متن فرهنگ اسلامی و با مجاهدت و قیام مصلح بزرگی چون حضرت امام(ره) شکل گرفت به بسترها و دستاوردهای جدیدتر و حیات بخشی برای زندگی خود و دیگر جوامع برسیم. تنها به این کفایت کنیم که قوانین و مقررات و سازکارهای موجود ما تنها مخالف با اسلام و قانون اساسی نباشد- آن چه که شورای نگهبان اعمال می کند- بلکه به دنبال آن باشیم که همه قوانین و شیوه ها و منش های زندگی فردی و اجتمادی سازگار با اسلام و فرهنگ و ارزش های آن باشد.
بنابراین شورای عالی انقلاب فرهنگی بر بستر دستاوردهای پاسداری از انقلاب اسلامی وظیفه خواهد داشت که سازگاری و انطباق همه رفتارهای فردی و اجتماعی را با اسلام و ارزش های آن و دیدگاه های اسلام (ره) و مقام معظم رهبری فراهم سازد و این مهم به تلاش و اندیشه فراوان و معرفت و حکمتی نورانی نیازمند است.
● هجوم به ارزش های فرهنگی تهدید کیان جامعه
کاظم جلالی عضو کمیسیون امنیت ملی توضیح می دهد: اساساً قوام و دوام هر جامعه با هویت آن جامعه ارتباط مستقیم دارد. اگر ارزش های فرهنگی مورد هجوم قرارگیرد، ارزش های آن جامعه آسیب می بیند و حتی کیان و مرزهای زمینی آن کشور تهدید می شود. از گذشته بحث بر این بوده که اگر استعمارگران بخواهند کشوری را فتح کنند، از طریق خدشه وارد کردن به هویت فرهنگی آن کشور به هدفشان می رسند.
پس از انقلاب صنعتی اساسا نگاه غربی ها به اقتصاد و بازار است، اما در کشور اسلامی ما هویت اسلامی اهمیت دارد. کشورهای اسلامی زمانی می توانند از آسیب ها دور شوند که هویت فرهنگی خود را حفظ و ارزش ها و فرهنگ مستحکمی داشته باشند.
کشورهایی که نتوانند برای حفظ ارزش ها و فرهنگ خود برنامه داشته باشند، مورد هجوم کشورهای بیگانه خواهند بود و از لحاظ اقتصادی و سیاسی هم مورد هجوم قرارمی گیرند.
وی ادامه می دهد: اگر از حد یک کشور فراتر رویم می توانیم در عالم اسلام این بحث را پیاده کنیم، لذا پاسداری از فرهنگ و ارزش ها مساوی با پاسداری از امنیت ملی کشور است. کسانی که نسبت به مقوله فرهنگ بی اهمیتند، نسبت به امنیت ملی هم مسیولیتی احساس نمی کنند.
جلالی با لحنی گله مندانه می گوید: تهاجم فرهنگی یک واقعیت است. باید جستجو کرد در مقابله با تهاجم فرهنگی چه کنیم که امنیت حاصل شود؟ متأسفانه ما مبتلا به دیالوگ تنها شده ایم. هر کس تلاش می کند با صدای بلند صحبت کند و حرف طرف مقابلش را گوش ندهد، ولی می دانیم که تهاجم فرهنگی وجود دارد. در عین حال اگر هر فرد بیماری را مجزا تشخیص دهد، درمان مسیر نمی شود. متولیان بیایند به یک فهم مشترک برسند.
گالیا توانگر
روزنامه کیهان