پدیده اشتغال (پاورقی 1 . Employment.) از ابتدای زندگی اجتماعی بشر مورد توجه بوده است. اشتغال زنان همراه با مردان در مزارع و در خانه، اَمری عادی تلقّی میشد؛ هر چند تفکیک نقشها و وظایف، جزء اصلی اشتغال محسوب میگردید.
یکی از مهمترین معیارهایی که جهان غرب برای تعیین جایگاه زن در اجتماع پذیرفته، میزان مشارکت زنان در زندگی اقتصادی و اشتغال آنان است.(پاورقی 2 . شرمن وود، دیدگاههای نوین جامعهشناسی، ص 141.) از سوی دیگر، یکی از مهمترین نقشهای زن، نقشی است که در خانواده ایفا میکند. تردیدی نیست که خانواده یکی از ارکان جامعه و محور اساسی رشد و اعتلای انسان به شمار میرود. این نقش از منظر جهان غرب و غرب باوران بسیار کمرنگ و بیاهمیت بوده و در برخی موارد یکی از مشکلات فراروی زنان، قلمداد شده است. یکی از نویسندگان ایرانی با پیروی از دیدگاه غرب در خصوص اشتغال زنان مینویسد: یکی از مشکلاتی که زنان در همه جوامع با آن درگیر هستند، مسیولیت پرورش فرزندان و اداره امور خانه میباشد. (پاورقی 1 . خدیجه سفیری، جامعهشناسی اشتغال زنان، ص 9.) برای بررسی اشتغال زنان ابتدا باید اصطلاح کار (پاورقی 2 . Labour.) تعریف شود. در تعریف کار و نیروی کار گفتهاند: کار فعالیتی است متشکل از اِعمال قوه فکری یا دستی که در برابر آن، مزد، حقوق، معاش یا حقالزحمه کار و کسب گرفته میشود. در محاورات روزانه این اصطلاح بیشتر به معنای محدودتر یعنی کارهای دستی یا به طور کلی کارگران دستی بهکار میرود.
در نظریه اقتصادی، کوشش انسانی یا فعالیتی است که در جهت تولید هدایت میشود و به عنوان یک عامل تولید، کار از مواد اولیه، سرمایه و مدیریت جدا و فقط شامل مساعی کارگران در اشتغال است. به معنای دیگر، کار کلیه افرادی را دربرمیگیرد که برای زیستن کار میکنند. این تعریف به نیروی کار یک ملّت بر میگردد که شامل کلیه جمعیت قابل اشتغال و بالای یک سن معین است.(پاورقی 3 . منوچهر فرهنگ، فرهنگ بزرگ علوم اقتصادی، ج 1، ص 1145.) به طور معمول فعالیتهای اقتصادی زنان در بخشهای رسمی اشتغال نامیده میشود. منظور از بخش رسمی اقتصاد، صنعت، خدمات و آن بخش از کشاورزی است که دارای نیروی کار مزد بگیر باشد. در این بخش زنان از حمایت قانونی بیشتری برخوردارند. بخش غیررسمی شامل کارهای گوناگون مثل کارهای خانگی، خانهداری، پرورش فرزند، فعالیت زنان روستایی در بخش کشاورزی معیشتی میشود. به طور معمول کار در بخش غیررسمی اشتغال و کار محسوب نمیشود.(پاورقی 4 . راهنمای آموزشی اقدام محلّی - تغییر جهانی، مرکز مشارکت زنان نهاد ریاست جمهوری با همکاری یونیسف، ص 1 و 2.) امّا حق این است که امروزه اندیشمندان و متفکران درصدد ارزش گذاشتن کار بدون دستمزد زنان در خانه هستند و بسیاری از اقتصاددانان معتقدند کارِ در منزل، هر چند در آیینه آمار و ارقام قابل محاسبه نباشد، امّا واقعاً دارای ارزش اقتصادی است و باید مورد محاسبه قرار گیرد و ارزش مادی آن مشخص شود.(پاورقی 1 . پل سامویلسون و ویلیام نوردهاوس، اقتصاد، ترجمه علیرضا نوروزی، ج 1، ص 22.) امروزه در جوامع غربی آن چنان به اشتغال زن در خارج توجه میشود که این امر به عنوان اولین و مهمترین نقش زن مطرح شده است و نقش مادری و همسری و ادامه سنّتهای فرهنگی به عنوان نقش دوّم و فرعی مدّنظر قرار میگیرد.(پاورقی 2 . حسن حبیبی، مجموعه مقالات زن و انقلاب اسلامی، ص 148.) شاخصها و معرّفهای تعیین کننده جایگاه زن در جامعه اسلامی با جهانبینی توحیدی و نگرش به انسان با آنچه در غرب میگذرد، اصولاً متفاوت است. در فرهنگ اسلامی با وجود آزادی انتخاب شغل و کار برای زنان مسلمان و حق مالکیت و فعالیت اقتصادی برای آنها، آنچه به نقش و پایگاه زن در جامعه اسلامی معنا و هویت میبخشد، فعالیتهای مادی و اقتصادی به معنای غربی آن نیست، بلکه فعالیت اقتصادی زنان در جامعه اسلامی با حفظ هویت دینی و گوهر عفت و تقواست.(پاورقی 3 . فاطمه صفری، الگوی اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی، ص 38.) در این نوشتار، اشتغال زنان در پنج محور اساسی بررسی میشود:
1) نگرش تاریخی به اشتغال زنان؛
2) غرب و اشتغال زنان؛
3) حقوق بشر و حمایت از اشتغال زنان در چارچوب سازمان ملل؛
4) دیدگاه اسلام در خصوص اشتغال زنان؛
5) اشتغال زنان در جمهوری اسلامی ایران؛ و در نهایت به نتیجهگیری از مباحث میپردازیم.
● نگرش تاریخی به اشتغال زنان
1) رُم باستان زن در رُم باستان از همه حقوق محروم بود و دارای هیچ گونه جایگاه و اختیاری نبود. دختران و زنان مانند شیء مملوک معامله میشدند و از حقوق اقتصادی نیز هیچ بهرهای نداشتند. نکته قابل توجه در خانوادههای رومی این است که قرابت و خویشاوندی رسمی و حقوقی فقط در خصوص مرد معنا پیدا میکند و بین زن با مرد و زن با زن خویشاوندی وجود ندارد. مرد هر وقت صلاح میدانست، میتوانست زن یا دختر را بفروشد، قرض و کرایه دهد یا بکشد. از این رو وقتی زن از حداقل حقوق انسانی محروم باشد و به عنوان شیء با او رفتار شود قطعاً از حقوق و امتیازات اقتصادی بهرهمند نخواهد شد. در حقوق رُم باستان، زن بهرهای از فعالیت اقتصادی و کار نداشت؛ چون اصلاً از اطلاق عنوان انسان بر آنان دریغ داشتند.(پاورقی 1 . سامیة منیسی، المراة فیالاسلام، ص 25 و 26.)
2) یونان باستان زن در یونان باستان نه تنها مخلوقی حقیر شمرده میشد بلکه حداقل به عنوان انسان با زن رفتار نمیشد. زن همانند شیء در اختیار مرد بود و مرد هرگونه رفتاری را با او انجام میداد و زن در این دوره از هیچ حقوقی برخوردار نبود، در نتیجه از فعالیت اقتصادی و اشتغال نیز محروم بود.(پاورقی 2 . محمود عبدالحمید محمد، حقوق المرأة بینالاسلام و الدیات الاُخری، ص 19.) تنها موردی که برای فعالیت اقتصادی و اشتغال زنان در تاریخ یونان باستان ذکر شده، مربوط به حضور زنان برای فعالیت اقتصادی و اشتغال در بازار بوده است. این اشتغال همراه با مردان بوده و فقط در منطقه کریت مشاهده شده است.(پاورقی 3 . سامیة منیسی، حقوق المرأة فی الاسلام، ص 24.)
3) ایران باستان در ایران در عصر هخامنشیان و اشکانیان، همانند روم و یونان، مرد در استفاده از اموال زن کاملاً مختار بوده؛ چون زن از هیچ حقوقی برخوردار نبوده است. به طور کلی زن دارای حداقل حقوق انسانی نبود تا بتواند فعالیت اقتصادی و اشتغال به کاری داشته باشد. وجود طبقات ممتاز در ایران موجب شد زنان از حیث اختیارات و مزایای اجتماعی به دو دسته تقسیم شوند:
▪ زنان اشراف و بزرگان
▪ زنان طبقه پایینتر.
امّا واقع مطلب این است که زنان اشراف در مقابل مردان طبقه خود، همان مقام و موقع را داشتند که زنان طبقه پستتر نسبت به مردان خود دارا بودند. هر دو دسته از زنان از حقوق اقتصادی و اشتغال بهرهای نداشتند و فقط زنان طبقه اشراف از زندگی بهتری نسبت به زنان طبقه پایینتر برخوردار بودند. امّا در عصر ساسانی که افراد جامعه به طبقات مختلفی تقسیم میشدند، در داخل هر یک از طبقات، زنان متناسب با فرهنگ و وضعیت اشتغال طبقه خود مشاغلی را برعهده داشتند؛ مثلاً پوراندخت و آذرمیدخت که از زنان خاندان سلطنتی بودند، حکومت کردند. زنان سایر طبقات نیز بسته به طبقه خود به کار ریسندگی، کشت و زرع یا صنعت آن روز اشتغال داشتند. از ویژگیهای این دوران، مالک شدن دستمزد و درآمد توسط زنان بود که میتوانست خود آن را بردارد یا به شوهرش بدهد.(پاورقی 1 . بهجت الملوک مظفری، مجموعه مقالات سمینار سیمای زن در جامعه، ص 121.)
4) عربستان قبل از اسلام وضع زنان و دختران در عربستانِ جاهلیت بسیار رقّتبار بوده است؛ دختران در نظر پدران، و زنان در نظر شوهران موجودی ضعیف و بیقیمت و قابل تملک و معامله بودهاند. اختیارات مرد نامحدود بود و مادر در محدوده خانه زندگی میکرد ولی حق هیچگونه مداخلهای در امر زندگی نداشت. یکی از بدترین سنتهای جاهلی درعربستان قبل از اسلام، زنده به گور کردن دختران بوده است. ظاهراً اولین قبیلهای که عمل غیرانسانی دخترکشی را انجام داد قبیله بنی تمیم بود. البته جای تعجب ندارد چون در عصری که در جوامع به اصطلاح متمدن آن روز، یعنی ایران، یونان و روم با زنان همانند برده رفتار میکردند، در عربستان جاهلی نباید بیش از این متوقع بود. در این دوران فعالیت اقتصادی و اشتغال زنان اصلاً مطرح نبوده است.(پاورقی 1 . محمود عبالحمید محمّد، حقوق المرأة بین الاسلام و الدیانات الاخری، ص 21 و 22.)
5) عصر ظهور اسلام با ظهور اسلام کرامت انسانی زن احیا شد و زن در کنار مرد به عنوان نیمی از پیکره حیات بشری مطرح گردید. اسلام دخترکشی را ممنوع کرد و به جامعه آموخت که به دختران احترام بگذارند. زنهای صدر اسلام در امور اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و کارهای دیگر مشارکت داشتند.(پاورقی 2 . محمد عبدالقادر ابوفارس، حقوق المرأة، ص 19 و 20.) قرآن کریم کسب و تلاش اقتصادی زنان و مردان را تأیید کرده و مالکیت آنان را بر آن مترتب ساخته است: للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن؛(پاورقی 3 . نساء (4) آیه 32.) برای مردان از آنچه کسب کردهاند بهرهای است و برای زنان [نیز] از آنچه کسب کردهاند بهرهای است. اشتغال زنان در عصر پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم به شکلی گسترده به چشم میخورد و در تمامی شغلهای رایج آن زمان، زنان حضور داشتند. زینب، دختر جحش به صنایع دستی اشتغال داشت.(پاورقی 4 . ابناثیر، اسدالغابة، ج 5 ، ص 565 .) زنی به نام زینب پزشک قبیله بنیداوود بود و مریضان را مداوا میکرد.(پاورقی 5 . المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج 4، ص 620.) زنانی بسیار به امر شبانی و دامداری اشتغال داشتند مانند سلامه و امهانی.(پاورقی 6 ابناثیر، همان، ص 477.) و زنانی چون قیله مادر بنی نمار به تجارت اشتغال داشتند.(پاورقی 7 . همان، ص 535 .) 6. اروپا در قرون وسطی زن در اروپای قرون وسطی از هیچ گونه حقوقی برخوردار نبود و در این دوران اگر چه زنان به کار کشاورزی میپرداختند امّا نه به عنوان مالک، بلکه به عنوان افرادی مملوک برای دیگران کار میکردند.
در سال 586 میلادی کنفرانسی در فرانسه برای بررسی این موضوع منعقد شد که آیا زن بشر است یا نه و در نهایت به این نتیجه رسیدند که زن بشری است که فقط برای خدمت به مردان خلق شده است.(پاورقی 1 . سامیة منیسی، همان، ص 176.) در قرون وسطی، جوامع اروپایی برای زنان حق اشتغال قایل نبودند و در ابعاد دیگر نیز زنان از حقوق اجتماعی و مالی محروم بودند. اروپا در قرون وسطی یکی از سیاهترین و زشتترین دوران حیات بشری را پشتسر گذاشت. 7. عصر انقلاب صنعتی تا امروز آغاز انقلاب صنعتی در اروپا سال 1760 میلادی بود و انگلستان نخستین جامعهای بود که خصلت صنعتی به خود گرفت و به مرکزی برای نوآوریهای فنی و اقتصادی و پیشرفت تکنولوژی تبدیل شد.(پاورقی 2 . گرهاردلنسکی، سیر جوامع بشری، ترجمه ناصر موفقیان، ص 326 و 327.) شکلگیری جوامع صنعتی و ایجاد بازار کار جدید، موجب اشتغال زنان در بخش صنعت شد و از طرف دیگر باعث کاهش نقش خانواده شد. در جامعههای صنعتی، بسیاری از عملکردهای سنّتی خانواده از بین رفته یا به شدت دگرگون شده است.(پاورقی 3 . همان، ص 467 و 468.) اشتغال زنان در این دوره به منظور تکریم و بالا بردن منزلت زن نبوده و فقط جوامع صنعتی درصدد برطرف کردن نیاز خود به نیروی کار ارزان بودند. بر اساس آمار، تقریباً در تمام جامعههای صنعتی درآمد زنان به میزان قابل ملاحظهای کمتر از درآمد مردان است.(پاورقی 4 . همان، ص 458.) در طول قرن بیستم، مشارکت زنان در نیروی کار جوامع صنعتی به سرعت رو به فزونی نهاد. امروزه فعالیت اقتصادی زنان و حق اشتغال آنان در همه عرصهها مدنظر جوامع غربی است؛ هر چند در مقام عمل بین ادعا و واقع تفاوت فاحشی وجود دارد.(پاورقی 1 . همان، ص 477.) امروزه زنان به لحاظ کمّی، در مشاغل مختلف حضور یافتهاند، امّا به لحاظ کیفی، بر اساس آمار و شواهد قطعی، اکثر زنان در مشاغل ثانوی و جزیی هستند و مشاغل مهم (با مزد زیاد، چشماندز خوب پیشرفت، دارای ثبات) و مدیریتی در انحصار مردان قرار دارد.
البته در برخی موارد زنان هم در این عرصه صاحب نقش هستند که قابل توجه و چشمگیر نمیباشد.(پاورقی 2 . خدیجه سفیری، جامعهشناسی اشتغال زنان، ص 64.) ب) غرب و اشتغال زنان امروز دیدگاه غرب نسبت به زنان، مبتنی بر تساوی حقوقی از جمیع جهات با مردان است، بدون این که توجهی به تفاوتهای طبیعی میان آنان شده باشد. براساس دیدگاه برخی جریانهای فمینیستی در جهان، تنها مسیله تساوی حقوق مطرح نیست بلکه مقولات زن و مرد به طور کلی نفی میشود و در این جا تشابه حقوق زن و مرد بیشتر به چشم میآید.(پاورقی 3 . شهین مولاوردی، جنبشهای اجتماعی زنان ، روزنامه ایران، 3/4/79.) این دیدگاه افراطی در حمایت از حقوق زنان مسخ انسانیت را درپی دارد و آن جدا کردن زن از هویت زنانه و هویتی است که به عنوان همسر یا مادر دارد و از طرف دیگر مرد هم در جایگاه واقعی خودش به عنوان پدر و مرد خانواده قرار ندارد.
اشتغال زنان در غرب بعد از انقلاب صنعتی، به صورت گسترده شکل گرفت. افزایش مشارکت زنان در عرصه فعالیت اقتصادی و اشتغال به سبب نیاز شدید جوامع صنعتی به نیروی کار ارزان بود نه به علت این که گسترش مشارکت زنان در جهت رعایت شخصیت و منزلت آنان باشد. از آغاز انقلاب صنعتی تا کنون زنان در عرصههای مختلف اقتصادی فعالیت میکنند، ولی رفتار غرب با آنها هیچ گاه مبتنی بر تساوی حقوق زن و مرد نبوده و این امری است که به شهادت اطلاعات و آمارهای رسمی منتشر شده توسط مجامع بینالمللی و ملی، قابل توجه است. در دو بُعدِ مقدار دستمزد و کیفیت شغل احراز شده، زنان در مرحلهای پایینتر از مردان قرار دارند.(پاورقی 1 . گرهارد لنسکی، سیر جوامع بشری، ص 458 - 462.) امروزه اندیشمندان و متفکران غربی به این نتیجه رسیدهاند که فقط کار خارج از خانه مصداق اشتغال نیست، بلکه کار در منزل هم فعالیت اقتصادی و مصداق اشتغال است؛ اما کاری پنهان است که دستمزد ندارد. تا همین اواخر در بخش عظیمی از ادبیات جامعه شناختی، کار بدون دستمزد، به ویژه کار زنان در محیط خانه، هرگز مورد ملاحظه قرار نگرفته بود. با وجود این، چنین کاری برای اقتصاد به اندازه اشتغال مزدی ضرورت دارد.
به طور تخمینی کارِ در خانه معادل یک سوم مجموع تولید سالانه یک اقتصاد مدرن ارزش دارد.(پاورقی 2 . خدیجه سفیری، همان، ص 16 و 17.) گیدنز(پاورقی 3 . Anthony Giddens.) جامعه شناس غربی مینویسد: کار بیمزد خانگی اهمیت زیادی برای اقتصاد جامعه دارد. برآورد شده است که کارِ خانه بین 25 تا 40 درصد ثروت ایجاد شده در کشورهای صنعتی را دربر میگیرد.(پاورقی 4 . آنتونی گیدنز، جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، ص 196.) امروزه جهان غرب در حالی که خود از درون دچار مشکل بزرگی شده و هنوز اطمینانی به سودمندی دستاوردهای تمدن خود ندارد، تلاش بیوقفهای را برای تثبیت فکر جهان شمولی اصول فرهنگی خود و پای بند نمودن همه دولتها برپذیرش و رعایت این اصول، دنبال میکند. یکی از موضوعاتی که در حوزه حقوق زنان مطرح است، اشتغال زنان است. غرب با نادیده گرفتن تفاوتهای تکوینی و طبیعی زن و مرد، برابری حق اشتغال زنان و مردان را مطرح میکند، حال آن که دولتهای غربی، خود در عمل با مشکلات و موانع زیادی در خصوص برابری حق اشتغال زنان و مردان روبهرو هستند و تبعیض در این مورد کاملاً در جوامع غربی مشهود است.
در این جا به ذکر برخی از آنها میپردازیم: گرهاردلنسکی در کتاب سیر جوامع بشری این گونه مینویسد: در حوزه جنسیت، لایهبندی جوامع صنعتی امروزین کم و بیش به همان صورت جامعههای پیش از صنعت باقی مانده است. تداوم این امر را به خصوص در زمینههایی میتوان مشاهده کرد که مردان هنوز تمام اختیارات را در دست دارند. - در مجلس سنای امریکا، برای مثال، تمام کرسیها در اختیار مردان است. بیشتر صاحبان صنایع و اهل داد و ستد نیز مرد هستند. سرانجام، مطالعه دیگری درباره رهبران نظامی امریکا نشان میدهد که تمامشان از جنس مذکرند. از بدو شکلگیری کشور امریکا تا کنون هیچ زنی موفق به احراز سمت ریاست جمهوری نشده است.
- در جامعه شوروی، تسلط مردان از هر لحاظ چشمگیرتر است، علت این امر قدرت عظیمی است که رهبران این جوامع در اختیار دارند و به این جهت، تمامی منصبها را در قبضه خود قرار میدهند. در تمام سالهای عمر اتحاد جماهیر شوروی تنها یک زن به عضویت دفتر سیاسی حزب کمونیست درآمده حتی در کمیته مرکزی حزب کمونیست که بازتر است، زنان فقط 3% اعضا را تشکیل میدادند. چنانکه یکی از کارشناسان امر گفته است، موقعیت زنان در شوروی در اصل چندان تفاوتی با موقعیت زنان در جامعه سرمایهداری ندارد. - تقریباً در تمام جامعههای صنعتی که آمارهای لازم را انتشار دادهاند، درآمد زنان به میزان قابل ملاحظهای کمتر از درآمد مردان است.(پاورقی 1 . گرهارد لنسکی، همان، ص 458.) به رغم کوششهایی از این دست که به مناسبت تغییر نقش زنان به عمل میآید، مسایل بیشماری هنوز باقی است. بسیاری از زنان به دشواری میتوانند نقش کارمند را با نقش مادر و همسر درآمیزند و هر سه نوع مسیولیت را به طرزی مناسب برعهده بگیرند. در بیشتر موارد، ضرورتهای حرفهای حالت غالب به خود میگیرد و تعهدات مادری و همسری به دست اهمال سپرده میشود.(پاورقی 1 . همان، ص 479.) تغییرات حاصل در نقش زنان، آشکارا در شیوه زندگی آنان بازتاب یافته است. شگفتانگیز نیست که در زمینههایی فراسوی اشتغال و زندگی خانوادگی، بسیاری از تفاوتهای سنتی بین دو جنس رنگ و بوی خود را از دست داده است. این امر در تمام زمینهها به چشم میخورد، از طرز لباس پوشیدن تا بهداشت روانی و جسمانی، از مصرف دخانیات و الکل تا تعدد جنایتها و حوادث رانندگی، و خودکشیها.(پاورقی 2 . همان، ص 480.) - انگلستان متوسط دستمزد زنان شاغل خیلی پایینتر از مردان است، هرچند در طول بیست سال گذشته این اختلاف تا اندازهای کمتر شده است. زنان در بخشهای شغلی که دستمزد کمتری پرداخت میشود، بیشتر حضور دارند، امّا حتی در همان ردههای شغلی هم زنان به طور متوسط نسبت به مردان حقوق پایینتری دارند؛ برای مثال، کارمندان دفتری زن در بریتانیا از 60% درآمد همتایان مردشان برخوردارند و فروشندگان زن 57% درآمد مردها را در همان شغل به دست میآورند.(پاورقی 3 . آنتونی گیدنز، جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، ص 192.) در سال 1980 مجالس قانونگذاری انگلستان شامل 1762 مرد و تنها 87 زن بود و در حال حاضر چندان نشانهای از تغییر در این عدم توازن به چشم نمیخورد. زنان در این اواخر تا اندازهای به مشاغلی که به عنوان مشاغل مردان تعریف شده هجوم آوردهاند، امّا تا کنون فقط به میزان محدودی به این مشاغل دست یافتهاند. با وجود آن که زنان 44% نیروی کار مزدبگیر در بریتانیا در سال 1984 تشکیل میدادند، تنها 17% موقعیتهای بالای مدیریت را اشغال کرده بودند. زنان فقط 5% مؤسسات کسب و کار را در مالکیت خود دارند و این مؤسسات 1% کل دریافتهای مؤسسات کسب و کار را تولید میکنند.(پاورقی 1 . همان، ص 189.) - سوید سوید از نظر قوانین مربوط به ارتقای حقوق زن در جهان غرب رتبه اول را دارا است. بخش عظیمی از زنان در سوید شاغل مزدبگیر هستند.
درآمد زنان در سوید نسبت به مردان 90 به 100 است. زنان یک چهارم کرسیها را در پارلمان سوید در اختیار دارند. با وجود این، اندکی از زنان در سطوح بالای تجارت سوید یافت میشوند.(پاورقی 2 . همان، ص 193.) در سوید همانند آلمان، درصد زنان در مدیریتها به اندازه صفر است.(پاورقی 3 . خدیجه سفیری، جامعهشناسی اشتغال زنان، ص 137.) از دیگر خصوصیات جامعه سوید آمار بالای طلاق و فرزندان نامشروع، ناپایدار بودن نهاد خانواده، آزادیهای جنسی بیحدّ و حساب و زندگی مشترک بدون ازدواج است.(پاورقی 4 . آنتونی گیدنز، همان، ص 331 و 332.) به طور کلی در حوزه مشارکت سیاسی در سطح کلان، همانند بسیاری از حوزههای دیگر زندگی اجتماعی، زنان در میان نخبگان سیاسی کمتر دیده میشوند.(پاورقی 5 . خدیجه سفیری، همان.) در حوزه مشاغل نظامی، غرب شعار تساوی زن و مرد را مطرح میکند، ولی در واقع حداکثر مشارکت زنان در مشاغل نظامی مربوط به امریکا است که حدود 10% پرسنل ارتش امریکا را زنان تشکیل میدهند.(پاورقی 6 . آنتونی گیدنز، همان، ص 381.) در خصوص شمار زنان در کادر آموزشی مؤسسات آموزش عالی و دانشگاههای غرب، برای مثال در امریکا 8% و در انگلستان 7% است. از این رو ملاحظه میشود که در غرب، زنان در مشاغل بالای آموزشی دانشگاهی مشارکت بسیار کمی دارند.(پاورقی 7 . همان، ص 369.) در جوامع غربی درصد اشتغال زنان به کل شاغلین آن کشورها، از 32% در کشور ایرلند تا 48% در کشور سوید، متغیر است (براساس آمار سال 1991).(پاورقی 1 . خدیجه سفیری، همان، ص 139.) امروزه گسترش بیحدّ و مرز آزادیهای فردی باعث شده نهاد خانواده در غرب بسیار ناپایدار و متزلزل باشد و زن غربی نه در عرصه خانواده موفق باشد نه نیروی کار مجرب و توانمند.(پاورقی 2 . ر.ک: گرهاردلنسکی، سیر تحول جوامع بشری (مبحث اشتغال زنان بعد از انقلاب صنعتی).) لنسکی مینویسد: مشارکت شتاب آلود زنان در صنعت باعث گسترش طلاق و افزایش جرایم شده است و این امر به گواهی آمار و مستندات رسمی، قابل قبول است.(پاورقی 3 . همان.) از منظر غرب اشتغال، خود موضوعیت دارد و سرشت و طبیعت تکوینی زنان نادیده گرفته میشود. از این رو در بسیاری از مواقع به جای این که اشتغال زنان در خدمت نهاد خانواده قرار گیرد، به تعارض و تقابل با آن میپردازد و در بسیاری از موارد موجب زوال نهاد مقدس خانواده میشود.
به این ترتیب، در غرب نوعی تقسیم کار مردانه و زنانه به چشم میخورد. علّت چیست و چرا این همه تفاوت در کار مردان و زنان وجود دارد؟(پاورقی 4 . عزتاللَّه عراقی، حقوق بینالمللی کار، ص 426.) ریشه تقسیم کار را باید تفاوت تکوینی سرشت مردان و زنان دانست. غرب باید بپذیرد که زن به ایفای نقش زنانه در خانواده و اجتماع بپردازد و مرد هم به ایفای نقش مردانه بپردازد و اگر جامعهای به حدّی برسد که در آن زن، زن نباشد و مرد، مرد نباشد، آن جامعه قطعاً سقوط کرده، تباه میشود. ج) حقوق بشر و حمایت از اشتغال زنان در چارچوب سازمان ملل واقعیت این است که زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند.
نظام حقوق بشر، حمایت از زنان را به عنوان یکی از اهداف خود، مدّ نظر قرار داده و سازمان مللمتحد از طرق مختلف از اشتغال زنان حمایت کرده است.(پاورقی 1 . به طور کلی نگرش سازمان ملل متحد و دیگر سازمانهای بینالمللی به زن و حقوق او از منظر انسانشناسی غربی است که در آن آزادیهای زنان در حدّ بسیار زیاد لحاظ شده، بدون این که سرشت زنانه او و نقشی که به عنوان همسر یا مادر دارد، مدنظر قرار گرفته باشد؛ یعنی استاندار مطلوب نهادهای رسمی بینالمللی، استانداردِ حداقل جوامع غربی است که با ماهیت فرهنگ و با مدهای دیگر جوامع بشری مخصوصاً مسلمانان مغایرت دارد.
این مطلب مهم باید مورد توجه قرار گیرد.) امروزه حمایت از اشتغال زنان، به طور عمده توسط سازمان بینالمللی کار (پاورقی 2 . International Labour organisation. )I.L.O(.) صورت میگیرد؛ چون پس از انقلاب صنعتی و کشانده شدن زنان به کار در صنایع، ضرورت حمایت از ایشان در برابر برخی خطرها و تنظیم مقررات ویژه در مورد شرایط کار آنان حس میشد.(پاورقی 3 . عزتاللَّه عراقی، حقوق بینالمللی کار، ص 428.) سازمان ملل متحد نیز طی اعلامیه جهانی حقوق بشر سال 1948 با اشاره به تساوی حقوق زن و مرد در مقدمه اعلامیه در مواد مختلفِ آن بر تساوی اجرت در برابر کار مساوی (بند 2 ماده 23) و حمایت از مادران (بند 2 ماده 25) تأکید ورزیده است. پس از آن تاریخ، ابتدا در میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سال 1966 همین اصول را با وضوح بیشتری اعلام کرده است. سپس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1967 در اعلامیهای تحت عنوان اعلامیه رفع تبعیض در مورد زنان بر تساوی حقوق زنان در حیات اقتصادی و اجتماعی، و به ویژه در زمینه کار (دستیابی به آموزش حرفهای، استخدام، ارتقای شغلی، تساوی مزد و غیره) تأکید کرده است.(پاورقی 4 . همان، ص 429.) سازمان بینالمللی کار )I.l.o( در ابعاد گوناگون از اشتغال زنان حمایت نمود. این حمایتها در واقع ماهیت حفظ نقش زن را دارد که با تساوی حقوقی زن و مرد (مورد قبول غرب) سازگاری ندارد.
محسن قدیر
دفتر مطالعات و تحقیقات زنان 2 1