کار خانگی به صورت کنونی آن با جدایی خانه و کارگاه به وجود آمد. خانه به جای اینکه جایگاه تولید کالاها باشد جایگاهی برای مصرف شد. به تدریج که کار واقعی بیش از پیش به عنوان کاری که مزد مستقیم دریافت می کند تعریف شد کار خانگی نامریی شد.
حتی پیشرفت فناوری نیز تاثیری بر این موضوع نداشت و ورود وسایل خانگی برخی از کارهای سنگین تر را حذف کردند اما به جای آنها وظایف جدیدی به وجود آمدند. زمانی که صرف نگهداری از کودکان، خرید برای رفع نیازمندی های خانه و تهیه غذا می شود، همه افزایش یافته اند. به عقیده برخی جامعه شناسان کارکردگرا خدمتگزاری جسمی و روحی زنان به مردان امری ضروری است در حالی که مارکسیست ها بر این عقیده بوده اند که این وضع ضرورت جوامع سرمایه داری بوده است و زنان هستند که در چنین جوامعی هم از نظر زایش و پرورش کودکان و هم از نظر تجدید قوای جسمی و روحی مردان شاغل، مسوول تولید و بازسازی نیروی کارند. حرف هر دو گروه کارکردگرا و مارکسیست این بود که خانه داری کاری از روی دلبستگی شخصی است ولی مارکسیست ها در عین حال بر ارتباط آن با نظام اقتصادی انگشت می گذاشتند.
به رغم تاکید بیش از حد بر کار خانگی به عنوان مهم ترین وظیفه زن و تاکید بر تقدس نقش های مادری و همسری مرتبط با آن، در عمل انجام دهندگان آن پاداش هایی درخور دریافت نمی کنند. به همین دلیل وجود این تقسیم کار غیرمنعطف، کار خانگی تنها وظیفه زن شمرده می شود و انجام آن توسط مردان باعث خفت و خواری آنان است. مساله کار خانگی زنان در ایران نیز شاید به دلیل اینکه جامعه ما هنوز در مسیر توسعه قرار داشته و نیاز به کار خانگی زنان دارد تا مردان بی دغدغه به ساختن جامعه ای بپردازند که گام هایی به سمت فناوری و پیشرفت برداشته است و نیز به دلیل حضور پررنگ فرهنگ و سنت که نیروی زنان را برای سازندگی در جامعه تنها نیرویی یدکی و مکمل می داند، پدیده ای است که لازم است با نگاهی دقیق تر به آن پرداخته شود.
براساس تحقیقی که ناهید کشاورز، جامعه شناس، در سال 1382 از 241 زن متاهل ساکن شهر تهران به عمل آورده است مردان تنها شش ساعت در هفته به انجام کارهای مربوط به خانه می پرداختند در حالی که زنان بیش از هشت ساعت در روز صرف کارهای خانگی می کنند که در جامعه کار قلمداد نمی شود و آن را جزء وظایف بدیهی یک زن می دانند. به عقیده این جامعه شناس شاید از همین روست که بسیاری از زنان در توجیه عدم تمایل خود به اشتغال بیرون از منزل، بر مسوولیت های خانگی خود تاکید می ورزند، در مقابل اگر زنان چشم انداز خانواده مشارکتی را در پیش رو داشته باشند؛ خانواده ای که کار خانگی در آن نه وظیفه ازلی و ابدی زن، بلکه مسوولیتی مشترک بین زن و شوهر باشد تمایل به اشتغال در میان زنان بیشتر می شود و جامعه در حال توسعه ما که تحمل بار تربیت متخصصان و دانشگاهیان اعم از زن و مرد بر گرده اش سنگینی می کند، می تواند به بازگشت سرمایه هایش امیدوار باشد. اقتصاد جامعه و کار بی مزد خانگی کار بی مزد خانگی اهمیت زیادی برای اقتصاد جامعه دارد.
برآورد شده است که کار خانه بین 25 تا 40 درصد ثروت ایجاد شده در کشورهای صنعتی را دربرمی گیرد. کار خانگی با ارایه خدمات رایگان که بسیاری از جمعیت شاغل به آنها وابسته هستند، باقی مانده اقتصاد را تقویت می کند و از طرفی به دلیل اینکه از روی عشق و تعهد انجام می شود معیاری برای اندازه گیری ارزش آن وجود ندارد حتی اگر بپذیریم که دریافت مزد برای انجام آن هیچ مانعی ندارد.
آیا کار خانگی زنان مسبب اعمال خشونت علیه آنهاست کار خانگی زنان تنها به آنچه زنان متاهل دارای خانواده در خانه خود انجام می دهند محدود نمی شود و تنها منحصر به آنها نیست. همه ساله میلیون ها زن آسیایی از کشورهای خود به عنوان کارگران خانگی، کارگران خدماتی و کارگران جنسی به آمریکا، کانادا و اروپا مهاجرت می کنند. در این میان زنانی که به عنوان کارگران خانگی در کشوری که موطن آنها نیست و در خانه ای که خانه آنها نیست مشغول به کار هستند، هدف انواع خشونت های جنسی، کلامی، فیزیکی و روانی از جانب صاحب کاران خود قرار می گیرند و اغلب به دلیل نیاز فراوانی که به درآمد حاصل از کار خود دارند قرار را بر فرار ترجیح می دهند.
نیلوفر انسان منابع 1 آنتونی گیدنز جامعه شناسی ترجمه منوچهر صبوری تهران نشر نی 1385 2 آبوت پاملا و والالس کلر جامعه شناسی زنان ترجمه منیژه نجم عراقی تهران نشر نی 1380 3 فصل زنان مجموعه مقالات جلد سوم به کوشش نوشین احمدی خراسانی فیروزه مهاجر تهران نشر توسعه 1382 4 Preeti shekar Home is where the work is The color of domestic labor Urbanhabit org
روزنامه سرمایه