غروب خانه داری مادران

غروب خانه داری مادران

دشواری تامین هزینه خانواده موجب شد
گروه زنان گوپی
1399/2/12
0 نظر

40 سال قبل در خانه ماندن مادران و مراقبت از خانواده یک ارزش بود اما امروزه این مادران استثنا هستند. آنچه در ادامه این مطلب می آید مصاحبه ویوگروسکوپ با مادرانی است که انتخاب کرده اند در خانه بمانند، آنهایی که از این کار خود خوشحال هستند یا آنها که پشیمانند.

 

تینا دون هام یک کارمند سابق، مادر هلی 10 ساله ودیسی چهار ساله است و شش سال به عنوان یک مادر خانه دار تمام وقت خود را در خانه گذراند. او عاشق این کار است و می گوید: در کنار فرزندان بودن و لذت مراقبت از آنها واقعاً عالی است نه اینکه به کسی پول بدهیم تا از آنها مراقبت کند. مراقبت از بچه ها بهترین کاری است که تاکنون انجام داده ام و اگر آنها را به پرستار بسپریم بدترین کار را در حق آنها انجام داده ایم. دون هام این موضوع را از هر دو جنبه تجربه کرده است.

او در شرکت یک سیستم 10 نفره را مدیریت می کرد و تمام وقت مشغول به کار بود در حالی که هلی که یک کودک نوپا بود در مهدکودک می ماند. او با استرس و عجله یک آمبولانس را دنبال می کرد تا از بین ترافیک سنگین راهی برای به موقع رسیدن پیدا کند. یک روز که ساعت 5/6 بعدازظهر دختر سه ساله اش را برمی گرداند به او گفت: مامان آیا همیشه مجبورم آخرین نفر باشم او فهمید که باید دست از کار بکشد، او می گوید: با شنیدن این حرف احساس بدی پیدا کردم. او و همسرش تصمیم گرفتند که به حقوق یک نفر اکتفا کنند البته نوع نگرش دون بسیار کم است او یک مورد بسیار نادر است.

امروزه از هر هشت مادر هفت نفر سرکار می روند. براساس گزارش youGov که هفته گذشته چاپ شد تعداد زنان خانه دار در حدود 15 درصد کاهش یافته است.

بیشتر والدین نمی توانند با درآمد یک نفر از آنها و ماندن مادر در خانه، خانواده را تامین کنند و متوسط درآمد مردها در بریتانیا 464/28 پوند و درآمد کافی برای تامین خانواده 731/31 پوند برآورد شده است که در نتیجه این درآمد برای بیشتر خانواده ها کافی نیست.

این نتیجه گیری جالب اما سوال برانگیز است. تعداد زنانی که به طور تمام وقت کار می کنند در طبقه متوسط خانواده های حومه شهر لندن نیز طی سال های اخیر افزایش یافته است. طبق تحقیقات YouGov امروزه تعداد کمتری از زنان، خانه دار هستند و بیشتر به کارکردن تشویق می شوند.

مری آتسن 57 ساله که کار خود را در بانک در سال 1977 رها کرد و برای مراقبت از بچه هایش 10 سال در خانه ماند، می گوید: این مساله برای نسل جدید مادران نگران کننده است. برای والدینی که هر دو مجبورند سر کار بروند متاسفم. این مادران چیزهای زیادی را از دست خواهند داد. به خصوص وقتی که از زمان نوزادی تا پنج سالگی در کنار فرزندان شان نباشند. من خوش شانس بودم که مجبور به کار کردن نبودم، یادم می آید که 10 پوند در هفته درآمد داشتیم و به پول بیشتری نیاز داشتیم اما برایمان اهمیتی نداشت. من حس می کردم بزرگ کردن بچه ها مهم ترین نقشی است که می توانستم انجام دهم. او می گوید: خوشبختانه در آن زمان مادران زیادی در خانه می ماندند و آنهایی که سرکار می رفتند به صورت نیمه وقت کار می کردند یا در خانه کار می کردند پس من هم حس عجیبی نداشتم. بعد از دو دهه کار او احساس می کند که هر آنچه می خواسته، انجام داده است و اکنون وقت رسیدگی به خانواده اش رسیده است. او می گوید: من دوست دارم رابطه متفاوتی با فرزندانم برقرار کنم تا جای خالی نبودم را جبران کنم، دوست دارم آنها بدانند فقط به خاطر آنها همیشه در کنارشان خواهم بود. سیلز از تجربیات مادرش به عنوان یک مادر خانه دار استفاده می کند.

فیث کوانس 68 ساله نیز پس از تحصیلات دانشگاهی از کار خود دست می کشد و در کنار فرزندانش در خانه می ماند و می گوید اگرچه با کارکردن می توانستیم با پول بیشتری زندگی کنیم، ناراحت نبودم بلکه لذت می بردم. او تفاوت نگرش فرزندانش و شیوه آنها در پرورش نوه هایش را خوب ارزیابی می کند و می گوید: وقتی می دیدم بچه های مهدکودک چقدر خوب عمل می کنند نگرانی ها و دغدغه هایم برای پرستاری از کودکان از بین می رفت. این بچه ها تمام مهارت های اجتماعی را که مادر به تنهایی در خانه نمی تواند به آنها بیاموزد کسب می کنند. من کسانی را که بچه های شان را به مهدکودک می فرستند، سرزنش نمی کنم. البته چهل سال قبل خودم دوست نداشتم این کار را انجام دهم. او به نسل دخترانش حسادت نمی کند و می گوید: هزینه ها بسیار بالا رفته و انتظارات افراد غیرمعقول شده است. آنها خانه های زیبا می خواهند و اگر رسیدن به آن برایشان غیرممکن باشد بچه ها ناراضی خواهند بود.

جیل هریس 45 ساله که مادر دو فرزند است سال گذشته بعد از شش سال خانه داری دوباره به سرکار بازگشت. او می گوید: من دوست ندارم فقط یک مادر خانه دار باشم یا حداقل برای مدت خیلی طولانی نمی خواهم. او اکنون به عنوان مدیر مدرسه کار می کند و افزایش انعطاف پذیری کارها را یکی از عوامل کاهش در خانه ماندن مادران بیان می کند.

فرانسیسکا تاد 33 ساله می گوید: روند بزرگ کردن بچه ها و اداره خانه تغییر نکرده است. اگر سخت تر شده است به خاطر هزینه هایی است که بالاتر رفته. او و همسر موسیقی دانش از جنوب شرقی لندن به ولدین گاردن سیتی نقل مکان کردند و او از کارش دست کشید و آنها به حقوق یک نفر اکتفا کردند اما آنها هنوز نیازمند حقوق دو نفر هستند. او دو روز در هفته را در خانه کار می کند. او می گوید: در خانه ماندن یک انتخاب نیست. چون او از کارکردن بسیار لذت می برد و اگر هزینه های مراقبت از بچه ها گران نبود او بیشتر وقت خود را به کار کردن می گذراند.

طبق تحقیقات youGov هزینه مراقبت از بچه ها طی شش سال گذشته تا 33 درصد افزایش یافته است و تا سال 2010 نیز 10 درصد دیگر افزایش خواهد یافت.

آنچه من اکنون برای بچه هایم انجام می دهم کار درستی است اما واقعاً سخت است، گاهی بسیار کسل و تنها می شوم اما وقتی که هم کار می کردم و هم از بچه ها مراقبت می کردم، سخت ترین مرحله زندگی ام را می گذراندم. من مجبور بودم صبح ماسک یک کارمند حرفه ای را به صورت بزنم و سرکار نشان بدهم که خوشحال هستم در حالی که تمام شب را به خاطر بچه ها بیدار بودم. به عقیده او در این شرایط باید کاملاً از یک چیز دست کشید. ما وقت زیادی را صرف خانواده کرده ایم اما اصلاً برای خودمان وقتی نگذاشتیم، زمان یا برای بچه هاست یا کار یا هردو. شما مجبور هستید یک چیز را قربانی کنید و فرقی نمی کند گاهی پول، گاهی کار و گاهی بچه ها را. دیروز وقتی که پسرم جیمی چای می ریخت خودش را سوزاند درحالی که من در فکر فرو رفته بودم، اگر من یک مادر خانه دار و تمام وقت در خانه بودم آیا این اتفاق می افتاد؟ اما این جایگاه مادران معاصر است. من فکر می کنم ما هرچه که انجام بدهیم باز هم احساس گناه می کنیم.

مادرانی که سر کار نمی روند احساس گناه می کنند. اما در آن روزها، اگر من سر کار می رفتم احساس گناه می کردم. در سال 1975 تصور می شد اگر مادر کار دیگری جز خانه داری انجام دهد به بچه ها آسیب می رساند اما زنان در قرن بیستم همیشه کار می کنند، در گذشته بچه ها نه فقط توسط یک مادر بلکه در یک خانواده بزرگ پرورش می یافتند. این نگرانی اخیراً پیش آمده است که آیا با سر کار رفتن یا نرفتن والدین مشکلی پیش خواهد آمد؟ پروفسور پت تان عضو سازمان تحقیقات تاریخی می گوید: با پایان جنگ جهانی مادرها مجبور بودند خودشان از فرزندان شان مراقبت کنند چون نمی توانستند افراد دیگری را برای آن به کار گیرند.

در سال های 1940 به بعد بسیاری از زنان بچه دار تحصیلکرده بودند و مهارت کار داشتند اما در فرهنگی زندگی می کردند که به آنها می گفت شایسته تر است که در خانه بمانند. بسیاری از زنان نیازهای مالی خود را دلیل کار کردنشان بیان می کنند و می گویند اگر این نیاز وجود نداشت آنها کار درست را می کردند و در خانه می ماندند.

با شروع اولین موج فمینیسم بسیاری از زنان شروع کردند به زیر سوال بردن نقش شان به عنوان همسر و مادر و بعضی از آنها عملاً در اعتراض به خانواده های شان اعتصاب کردند. (دختر یکی از نویسندگان فمینیست به نام آلیس والکر می گوید: مادرش از نقش مادری خود به طور رسمی کناره گیری کرده است. )

در اوایل دهه 70 جوی گوار از شغلی که واقعاً دوست داشت به عنوان مدیر سالن آرایش دست کشید و به مدت 10 سال در کنار پسرانش در خانه ماند. او می گوید: همسرم نمی پذیرفت که من سر کار بروم. او فکر می کرد اگر من فرزندی دارم وظیفه ام در خانه ماندن است. من واقعاً از بزرگ کردن پسرانم لذت می بردم و خوشحالم که در تمام مدت در کنار آنها بودم اما در عین حال دوست داشتم خودم هم باشم. اکنون که به گذشته نگاه می کنم می بینم که مظلوم واقع شدم و احساس پشیمانی و اندوه می کنم. من توانایی های زیادی داشتم. او ادامه می دهد: با وجود فمینیسم در دهه 70 همه انتظار داشتند که مادران در خانه بمانند و من در آن زمان هیچ زنی را نمی شناختم که سرکار برود.

دوست داشتیم در یک رشته دانشگاهی تحصیل کنیم اما همسرانی داشتیم که معتقد بودند اگر قصد داریم کار کنیم باید تمام کارهای خانه را هم انجام دهیم. او می گوید: این راحت تر بود که پول نگهداری از خانه را بگیریم و ساکت بمانیم. او بالاخره در رشته مدیریت تحصیل و در سازمان AVon شروع به کار می کند. مادران خانه دار با این انتخاب تحت فشار قرار می گیرند. آنها حس می کنند باید وجودشان را توجیه کنند. اریسکا سیلز 43 ساله خانه دار و مادر سه کودک می گوید: اگر در محیط کار نتوانستید آن طور که باید عمل کنید و دیگران فکر کنند شما خیلی هم باهوش نیستید می توانید به خودتان یادآوری کنید که این طور نیست و این اعتماد به نفس شما را هم به هم نمی ریزد.

دوران هایی بوده است که فکر می کردم باید به دنبال شغلی باشم اما مجبور بودم که به خودم یادآور شوم این تمام آنچه که باید انجام دهم نیست. او کار خود را در فروشگاه کنار می گذارد و در خانه می ماند.


منبع گاردین 26 مه 2006 ویوگروسکوپ ترجمه فرشته جودکی
روزنامه سرمایه

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر