زنان كیمیاگرند، آنها قادرند هر چیز عادی را به چیزی شگفت انگیز تبدیل كنند. می توانند، قدم زدنی ساده به همراه كودكشان را به ماجرایی شاد تبدیل كنند. اتاقی خالی را تحویل بگیرند و با گذاشتن چند گلدان در یك گوشه و آویزان كردن چند پرده در گوشه ای دیگر از آن، به مكانی تبدیلش كنند كه به مكان زیبا و دلپذیری تبدیل شود. زنان می دانند چگونه گفت وگویی ساده را با فرد مورد علاقه شان، به ارتباطی واقعی تبدیل كنند. حتی می توانند عمل ساده مرتب كردن گل ها، بسته بندی هدایا و یا در آغوش گرفتن فرزندان را به لحظاتی مقدس و سرشار از احساس مبدل كنند. قدرت زنان در اینجا نهفته است: آنها امكان سحر و عشق را در هر چیز می بینند. زنان تغذیه كنندگان و دهندگان جهان هستند (آنها از لحاظ ژنتیكی و فیزیولوژیكی برنامه ریزی شده اند تا از همه مراقبت كنند). می توانند خود را با نیازهای دیگران هماهنگ كنند، می دانند كودكشان چه وقت می خواهد گریه كند. اگر كسی خشمگین باشد، به او لبخند می زنند. زنان می خواهند كاری انجام دهند تا دیگران شاد باشند. آنها به طور ذاتی مهر ورزیدن را دوست دارند.
●مشكل چیست؟
مسأله این است كه وقتی راضی كردن دیگران در اولویت قرار گیرد، فرد خودش را نادیده می گیرد. در حقیقت زنان با فداكاری بیش از حد خود را از فرصت های واقعی و ناب كه در جست وجوی آن بوده و از آن لذت می برند، محروم می كنند. با این كار، آنها خود واقعیشان را به فراموشی می سپارند.
می دانید بدترین صفتی كه می توان به زنان نسبت داد، چیست؟ خودخواه... بیشتر زنان ترجیح می دهند، با نامهربانی، صفاتی را به آنها نسبت دهند، ولی خودخواه خطاب نشوند. خودخواهی از دیدگاه زنان یعنی آن كه من به نیازهای شما فكر نمی كنم. به شما اهمیت نمی دهم، یعنی اینكه من زن نیستم.
زنان از زمانی كه دختر بچه ای كوچك هستند یاد می گیرند برای اینكه دیگران دوستشان داشته باشند باید به احساسات آنها احترام بگذارند. هیچ پدری به دخترش حرفی را نمی گوید كه عادت دارد به پسرش بگوید: عزیزم، برو هر كاری دلت می خواهد انجام بده... به جای آن به او می گوید: مؤدب باش ، فهیم باش ، عذرخواهی كن ، ببخش . اینها رفتارهایی خوب است. مردان به تمرین این رفتارها نیاز دارند، اما این كار را بیشتر زنان انجام می دهند. وقتی باید خواستار عذرخواهی دیگران باشند، خود عذرخواهی می كنند. زنان نیازمند فرصت هایی برای تنهایی و اندیشیدن هستند تا آن مقدار از وجود خودشان را كه به دیگران می بخشند، جبران كنند. برای زنان صرف وقت برای داشتن لحظاتی واقعی و ناب، در حكم بقای روحی و معنوی است. اگر این كار انجام نشود، هركس و هرچیزی كه به آنها نیاز دارد، از ایشان سوء استفاده می كند. زنان به تقویت منظم روح بخشنده خود نیاز دارند. تنها به این ترتیب است كه بدون رنجش و بدون خاموش شدن شعله احساس، می توانند به مایه گذاشتن از خود ادامه دهند. آنها به سكوت و شنیدن صدای خرسندی دل خود، نیاز دارند. اما باید اعتراف كرد، آنها در انجام این كار خوب عمل نمی كنند. زنان از اینكه به فكر خود باشند و یا كاری را تنها برای خود انجام دهند، ناراحت می شوند. این كار سبب می شود احساس گناه كنند. آنگاه ممكن است حتی دچار این تردید شوند كه فرزند، شوهر، دوست و یا همكار خود را در زمان بحران رها كرده اند. به همین خاطر است كه هر وقت كاری را تنها برای خودشان انجام دهند از دیگران، عذرخواهی می كنند. حال این كار می تواند تنهایی بیرون رفتن باشد یا بستن در اتاق و دو ساعت مطالعه یا شركت در كلاسی كه باعث شود اعضای خانواده، غذای حاضری بخورند.
مردان اگر بخواهند پس از شام، روزنامه بخوانند، این كار را می كنند. آنها از این بابت پوزش نمی خواهند یا زیرچشمی نگاهی نمی اندازند ببینند آیا تصمیمشان تأثیر بدی بر همسرشان گذاشته یا نه؟ پس چرا زنان فكر می كنند اگر زمانی را صرف خودشان كنند باید از دیگران عذرخواهی كنند؟ چرا احساس زنان این است كه اگر برای لذت بردن از فرصت های ناب، تنهایی جایی می روند، پس از برگشتن لازم است با دو برابر كار كردن، آن زمان را جبران كنند؟
برای داشتن لحظه هایی واقعی و ناب و یافتن دوباره هسته اصلی وجود خود، زنان باید از نگرانی بابت آنچه دیگران درباره شان فكر می كنند دست بردارند.اگر خود را به زندگی فداكارانه متعهد كرده باشید، كسانی كه از نظر تغذیه احساسی و حمایت معنوی، شستن خودرو، تهیه وعده های غذایی روزانه، شستن لباس، راهنمایی گرفتن و هر كار دیگری كه از دستتان برمی آید، به شما وابسته شده اند - با اختصاص وقتی مخصوص برای خود شما - اصلاً خوششان نمی آید. امكان دارد نارضایتی خود را آشكارا بروز دهند یا فقط اخم كنند و بداخلاق شوند. این كارهایشان را نادیده بگیرید، آنان وقتی نوری تازه را در چشمانتان ببیند و آرامشی بی سابقه را در شما حس كنند، به این ساعت های خاص متعلق به شما عادت می كنند.
رسیدن به یكپارچگی به عنوان زن، بسته به آن است كه بخش هایی از خودتان را كه به دیگران بخشیده اید، دوباره به دست آورید. وقتی شما دریابید كه تكه هایی از روح خود را به دیگران بخشیده اید، تكه هایی از یكپارچگی، عزت نفس، حقیقت، اطمینان و... را. آن هنگام است كه باید بیداری واقعی تان، آغاز شده و بخش های گمشده خود را پیدا كنید. در زندگی زمانی می رسد كه بدون وصل كردن دوباره تكه های وجود، نمی توان پیش رفت. زمانی می رسد كه انسان درمی یابد كه اگر آن تكه های یتیم وجودش را پشت سر بگذارد به هیچ آرامشی دست پیدا نمی كند. نكته بسیار مهم اینجاست زنی كه تكه های روحش گرد هم آمده و دسته شده، از قدرت یكپارچگی برخوردار است و نمی شكند. البته باید توجه كرد كه سفر بازگشت یك زن به یكپارچگی، سفر آسانی نیست. چنین سفری تلاش و پشتكار فراوانی احتیاج دارد.
●چگونه برای خود لحظاتی واقعی و ناب بیافرینیم؟
- برای مدتی تنها باشید: زنان به لحظه هایی سرشار از سكوت نیاز دارند، اوقاتی كه تنها صدایی كه می شنوند، صدای خودشان باشد. به خودتان وقتی برای ساكت ماندن بدهید تا خرد درونی تان توانایی آشكار شدن را پیدا كند. لازم است آن صدا قوی تر شود تا همه صداهای دیگر زندگی تان كه حرف هایی خارج از احساس و دانش شما می زنند، نتوانند آن را خاموش كنند. دفتر یادداشت روزانه ای تهیه كنید كه تنها نظرهای شما در آن نوشته شود. در جایی ساكت قدم بزنید، گوش كنید. خیلی زود، صدای روحتان را می شنوید كه با شما سخن می گوید.
وقتی زنی چیزی درست می كند، با جادوی وجودش هماهنگ است (قابلیت تغییر شكل دادن چیزها). از این رو، هرگاه لحظه ای ناب می خواهید، چیزی خلق كنید. اصلاً مهم نیست چه چیزی درست می كنید - یك باغچه، یك كیك، فكری نوآورانه در محیط كار، داستانی جدید برای خواباندن بچه ها، نامه ای به یكی از دوستان یا آشپزخانه ای تمیز - مهم آن است كه در این صورت احساس خواهید كرد نیروی زندگی خلاق در درونتان جریان می یابد. شما نیاز دارید پیوسته چیزی بیافرینید، در غیر این صورت پیوند خود را با لحظه های ناب از دست می دهید.
- همراهانی برای خود پیدا كنید: شما برای كشف زیبایی خود به آیینه های مؤنث نیاز دارید. وقتی با زنان دیگر دور هم جمع می شوید، در این یكپارچگی احساس قدرت می كنید. در این صورت است كه احساس می كنید وجود دارید، گام های خود را برای پایكوبی به خاطر آورده و راه گم شده خود را پیدا می كنید.
ترجمه: سمیه صیادی فر
روزنامه ایران