امروزه مشارکت روز افزون زنان در بیرون از خانه باعت تقویت حس اعتماد بنفس و استقلال و افزایش قدرت تصمیم گیری و برخورد مناسب با رویدادها و حوادث زندگی و اثر مطلوب بر روابط خانوادگی برجای گذارده است .
در واقع زن با کار و فعالیت اجتماعی قدرت خلاقیت ، کارآیی و استقلال بیشتری می یابد چرا که زن در ازاء دریافت وجه حاصل از فعالیت اجتماعی و همچنین تبادل اطلاعات علم و آگاهی و تعامل اجتماعی استقلال عمل بیشری می یابد بهتر می تواند در برابر مشکلات خانه و محیط کار تصمیم گیری و مداخله نماید .
به طور کلی باید گفت هر چه زنان بیشتر وارد عرصه اجتماعی شوند به همان نسبت بحران هویت فردی و اجتماعی ، افسردگی و انزواگرایی ، بیزاری از نظام کنترل اجتماعی ، بی اعتمادی و بدبینی به قوانین و قواعد حاکم بر جامعه در این قشر عظیم کاسته خواهد شد .
ـ چگونه بین نقشهای مختلف یک زن ناهماهنگی بوجود می آید ؟
هر فرد بر حسب موقعیت خویش در گروه و جامعه باید الگوهای عملی خاصی را رعایت کند ، که به آن نقش می گویند . مجموعه حقوق و تکالیف هر نقش انتظارات نقش نام دارد .
مهمترین مسیله ای که در اشتغال زنان باید مورد توجه قرار گیرد وجود نقش های متعددی است که زنان باید به عنوان همسر و مادر و گرداننده خانواده به عهده گیرند . نقشهایی که در جامعه ما به صورت سنتی به آن نگریسته می شود و گاهی با نقش مدرن زن به عنوان یک فرد شاغل در خارج از خانه ناهماهنگ می باشد .
زنان شاغل در حالی که نقشهای دوگانه ای را ایفا می کنند ، در زمینه انجام وظیفه و مسیولیتهای ناشی از نقشهای خانگی و شغلی خود تا حد متوسطی دچار دوگانگی نقش می شوند .
زنان شاغل میزان مشارکت همسرانشان را در امور منزل و خانه داری کم ارزیابی کرده اند . زنان شاغل بار عمده ایفای مسیولیت سنگین خانه داری در کنار وظایف شغل و مسیولیتهای حرفه ای و کار به تنهایی بر دوش آنان قرار می گیرد و آنان در قبال این وظایف خود را مسیول می بینند و مایلند که شغل خود را حفظ کنند و به هر ترتیبی ادامه دهند ، بنابراین در وضعی قرار می گیرند که از یک سو قادر به پاسخگویی کامل به انتظارات هر دو نقش خویش نیستند و از سوی دیگر مایلند که هر دو نقش را به خوبی ایفا نمایند .
● تأثیر اشتغال زنان در تربیت فرزندان چیست ؟
ـ آیا اشتغال زن خللی در تربیت فرزندان ایجاد می کند ؟
مادر وسیعترین دنیای روانی و اجتماعی کودک است و از نظر کودک همچون کسی است که از تمام نقاط این جهان اطلاع دارد .
اشتغال مادر موجب اختلال در تکوین شکل گیری دلبستگی کودک نسبت به مادر می شود .
چرا اینکه مراقبت کودک از حالت انفرادی به حالت گروهی در می آید و نتیجتاً دلبستگی کودک نسبت به مادر از حالت طبیعی خارج می گردد .
چیزی که مسلم می باشد این است که مادران شاغل همانند مادران غیرشاغل نمی توانند به طور تمام و کمال به کودکان خود رسیدگی کنند چون مادر چندین ساعت از روز را خواه ناخواه جدای از فرزند بسر می برد . و وقتی که بعد از سپری شدن این ساعات به فرزند می رسد خستگی ناشی از دنیای ماشینی امروز و خستگی فکر و ذهنی به مادر اجازه نمی دهد که در آن ساعات باقی مانده روز به کودک رسیدگی کافی و لازم را نماید چون از طرف دیگر مسیولیت خانه و خانه داری نیز به دوش او می باشد .
در نتیجه باید گفت زنان واجد شرایطی هستند که می توانند در رسیدن به مقاصد آرمانی کشور نقش بسزایی داشته و در محافل علمی - اداری به مانند : مردان نقش فعالی داشته باشند .
امروزه با توجه به افزایش فزاینده مادران شاغل و به منظور جلوگیری از اثرات جبران ناپذیر رشد و نمو کودک ، افزایش مرخصی زایمان ، ایجاد مهدکودک در محیط کار بر طبق استاندارد جهانی و زدودن مشکلات اقتصادی در ابعاد مختلف از وظایف حساس دولت به شمار می رود .
ـ تقسیم کار بین زن و مرد در صورت اشتغال زن چگونه است ؟
زنان شاغل تا چه حد چنین احساس و ادراکی دارند که قادر به انجام همزمان وظایف و مسیولیتهای هر دو نقش خانگی و شغل خود نیستند . یعنی تا چه حد در انجام و مسیولیتهای مرتبط با خانه داری و امور منزل با وظایف ناشی از مسیولیتها و تعهدات شغلی و اشتغال خود احساس ناهماهنگی می کنند .
سیوالی که اینجا مطرح می باشد این است که آیا زنان شاغل برای ایفای نقش خانگی خود ، در تلقی و تعریفی که به طور سنتی از چگونگی ایفای وظایف مرتبط با این نقش دراد تغییر داده اند ، یا همچنان در چهارچوب الزامات نقش سنتی خود به وظایف خانگی به عنوان یک مادر یا همسر می نگرند .
بنابراین از یک سو به سبب نیازها و مقتضیات جامعه نیز نیاز به استفاده از نیروی کار زنان متخصص و تحصیلکرده و حتی ضرورتهای مشترک زندگی خانوادگی ، نظیر درآمد اقتصادی و بهبود سطح فرهنگی اشتغالشان اجتناب ناپذیر تلقی می شود و زنان به حضور در عرصه اجتماع ترغیب می شوند . اما از سوی دیگر از تغییرات فرهنگی که می باید در نظام ارزشها و تخصیص نقشها و جابجایی وظایف ، که مستلزم مشارکت مرد در انجام امور خانه داری است بطوری که زن کمتر احساس خستگی مفرط ناشی از انجام امور خانه داری کند خبری نیست . و همین امر باعث شده که زنان در انجام وظایف خود در خانواده و روابط با همسر و فرزندان دچار مشکلات شوند و هم در پیشرفت شغل دچار رکود گردند .
به طور کلی باید گفت میزان انتظار زنان از همسرانشان در انجام امور خانه متفاوت استو بستگی به عواملی از جمله تحصیلات زن ، میزان درآمد زن و زنانی که همسرانشان دارای مشاغل آموزشی ( معلم ، دبیر یا مدیر مدرسه ) هستند متفاوت می باشد .
ـ چه موانعی بر سر راه اشتغال زنان جامعه است ؟
مسایلی که سد راه زنان در کاریابی می شود ، نگرش ها و باورهای ناصحیحی است که برخی از مردم دچار آنند . برخی عقیده دارند که موجودی به نام زن صرفاً برای کارهای خانه داری آفریده شده است و لزومی ندارد در خارج از منزل به فعالیتی مشغول باشد .
عوامل متعدد اقتصادی ، اجتماعی ، قانونی و فرهنگی ویژه ای در جامعه وجود دارد که مانع از افزایش مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی می شود . این موانع به سه گروه تقسیم می شود :
الف) موانع اقتصادی
ب) موانع اجتماعی - قانونی
ج) موانع اجتماعی - فرهنگی
● موانع اقتصادی
به طور کلی در زمان رکود اقتصادی ، نیروی کار کمتری مورد نیاز است و تعداد زیادی از افراد جویای کار ، شغل نمی یابند و عده ای از افراد کار و شغل خود را از دست می دهند . اولین گروهی که کار خود را از دست می دهند و یا اصلاً کار به دست نمی آورند معمولاً زنان هستند .
● موانع اجتماعی - قانونی
تبعیض جنسی در اشتغال از عوامل بسیار مؤثر عدم افزایش مشارکت اقتصادی زنان است . تبعیص جنسی در بدو استخدام به این صورت است که تنها آن دسته از زنانی استخدام می شوند که واجد تحصیلات و دانش بالاتر از مردان همکار خود باشند . تبعیض جنسی در نوع آموزش و نظام آموزش و پرورس ، از موانع بارز مشارکت زنان در همه حوزه های فعالیت اقتصادی است .
● موانع اجتماعی - فرهنگی
از عوامل مؤثر درکاهش مشارکت اقتصادی زنان در شرایط نبود تأمین اجتماعی لازم و کافی ، متأهل بودن است . زنان به دلیل اینکه مسیولیت امور خانه بر دوششان گذاشته شده کمتر به دنبال مشارکت فعالیتهای اقتصادی هستند . کم تنوعی فرصتهای شغلی یعنی محدود شدن حیطه اشتغال زنان به مشاغل کم هر دو با شرایط بدو دشوار و همچنین ناچیز بودن تعداد زنانی که در سمتهای بالای اداری حضور دارند به دلیل پیش داوریهای منفی مدیران در رابطه با استعدادها و تواناییهای زنان می باشد .
● چگونه مکانی مناسب اشتغال زنان می باشد ؟
براساس باورها و عقاید حاکم بر جامعه ما ، هر حیطه کاری مناسب حضور زنان نیست و یقیناً دیدگاههای فرهنگی و اجتماعی حاکم بر ذهن مردم ما برخلاف ، آنچه در غرب رایج است ، حضور زنان را در محیط های کارگری نامناسب ، منع می کند و نسبت به آن نظر مخالف دارد .
بنابراین مکانی را که زن در آن مشغول به فعالیت می باشد باید از هر لحاظ موافق با هنجارهای اسلامی منطبق با شیونات زن باشد ، مبنای تقوایی و فرهنگ دینی را از زن نگیرد . در واقع حضور او در جامعه یک حضور برخاسته برای اعتلای اجتماعی است . یعنی با حضور در اجتماع بتواند هم به جامعه خدمت نماید و هم وظایف و مسیولیتهای خانه و خانه داری را انجام دهد .
گاهی اوقات مشاهده می شود که زنان در فضایی مشغول به کار می باشند که شخصیت و هویت زن در قبضه اراده و اختیار دیگران قرار می گیرد و با استفاده از ویژگی های خاص زنانه ، تبدیل به وسیله تبلیغاتی برای سودجوییهای کلان دیگران می شوند که در شأن و مرتبه زن خصوصاً در جامعه اسلامی نیست .
● دیدگاه جامعه نسبت به اشتغال زنان چیست ؟
بسیاری از افراد جامعه بخصوص در شهرستانها نسبت به شغل زن دید مناسبی ندارند و تنها جایگاه زن را خانه می دانند و احتمالاً کارهای غیر از خانه داری را برای زنان ضد ارزش تلقی می کنند . نبود قوانین روش در دفاع از زن ، کمبود شغل فقدان سیستم تأمین اجتماعی و بالاخره کم سوادی و بی سوادی از عواملی است که باعث تقویت این بینش شده است و روحیه محافظه کاری و پذیرش جایگاه محدود را در زن ایرانی تداوم و تحکیم بخشیده است .
برای آغاز هر گونه تحول در ساخت اقتصادی و اجتماعی جامعه زنان باید یک تحول در بینش عمومی نسبت به حقوق و جایگاه زن بوجود آورد . در تغییر نگرش جامعه نسبت به مشاغل زنان توجه به موارد زیر قابل ذکر است :
- ریشه کنی بیسوادی
- زنان خودشان را باور داشته باشند و باحضور مداوم خود در اشتغال و مدیریتها گامی در جهت توسعه کشور بردارند .
- زنان در جهت افزایش حقوق خود تلاش کنند .
موسس 1728 روانشناختی کاریزما مشاور www charismaco com