خانم، آقا... شما سالارید؟!

خانم، آقا... شما سالارید؟!

مرد و زن دو مخلوق ارزشمندخداوند هستند و تفاوتهای جسمانی آنها تنها برای تداوم خلقت و اهداف آنهاست. لذا مردان و زنان زمانی روی اعتماد و خوشبختی را می بینند که وجود یکدیگر را باور کنند...
گروه زنان گوپی
1399/2/12
0 نظر

مرد و زن دو مخلوق ارزشمندخداوند هستند و تفاوتهای جسمانی آنها تنها برای تداوم خلقت و اهداف آنهاست. لذا مردان و زنان زمانی روی اعتماد و خوشبختی را می بینند که وجود یکدیگر را باور کنند؛ نیازها و توقعات خود از گروه مقابل را معقول نمایند و به این نکته ارزشمند واقف گردند که در آفرینش هستی، هر انسان در جایگاه خود ثمربخش است و جنسیت او درمیزان ثمره و ارزشش تغییری ایجاد نمی کند. در این مجال برآنیم تا پدیده ی مرد سالاری و زن سالاری و میزان وجود این پدیده در جامعه امروز را از دیدگاه عده ای از هموطنان عزیز برسی نماییم

 

علی اکبر دانشجوی رشته برق در این باره می گوید: این پدیده را می توان از چند دیدگاه مطرح کرد؛ اول اینکه آیا قوانین موجود در کشور ما و قوانین مکتوب مرد سالارانه است یا زن سالارانه؟ یعنی عدالت بین زن و مرد رعایت می شود یا نه؟ دومین نکته از لحاظ فرهنگی است؛ باید دید چه پدیده ای نسبت به روابط بین زن و مرد در شور وجود دارد. در مورد اول باید گفت، برخی قوانین موجود وجه دینی دارند که بحثی روی آن نداریم؛ اما بعضی قوانین هستند که 30 سال یا 20 سال پیش بر اساس عرف جامعه تصویب شده اند؛ اینها باید عوض شوند. به عنوان مثال، اگر یک زن بخواهد در دادگاه ثابت کند که به او ظلم می شود و در خانواده مورد حرج است، باید خیلی تلاش کند تا آن را اثبات کند.

در این موارد ما کمبودهایی داریم و قوانین یک مقداری جنبه مرد سالارانه دارند. ولی اگر بخواهیم از لحاظ فرهنگی بحث کنیم، کشور ما از جمله کشورهایی است که دارای فرهنگهای مختلف است: لر، کرد، عرب، فارس، بلوچ و قومیتهای زیادی که هر کدام دارای فرهنگهای مختلف و قوانین خاص خود برای زندگی هستند. خیلی از این قوانین تاکنون تغییر نکرده اند و بعضی دیگر نیز با توجه به پیشرفت علم و افزایش سطح سواد و آگاهی مردم دچار تغییرات شده و یا از بین رفته اند.

اما در مکانهایی که هنوز سنتی زندگی می کنند، مردسالاری ادامه دارد و هنوز در خیلی از مکانها با مواردی مثل کار کردن زنها مخالفند، یا حرف اول و آخر را مرد باید بزند و از این قبیل مسایل. ولی در بین قشر تحصیل کرده ی امروز، متاسفانه زن سالاری رواج بیشتری دارد؛ دلیلش هم این است که در کارهایی (فرهنگی و تبلیغاتی) که برای از بین بردن مرد سالاری انجام شده، متاسفانه این مسیله مورد بررسی قرار نگرفته است که با از میان برداشتن مردسالاری چه چیزی را جایگزین می کنیم؛ متاسفانه ما فرهنگ درست را جایگزین نکرده ایم.

اکثر فیلمهای ساخته شده و کتابهای نوشته شده تبلیغ زن سالاری بوده است. یک علت دیگر هم این که خانمها با حقوق خود بیشتر آشنا شده و مردها هم یک مقدار کوتاهی کرده اند. خانمها سر کار می روند و از لحاظ اقتصادی وابستگی ندارند. این عوامل همگی موجب شده تا یک مقدار وضعیت فرهنگی بین زن و مرد بهم خورده و شاهد پدیده هایی از این دست باشیم. اما اگر مجبور باشم برای تشکیل زندگی یکی از این دو را انتخاب کنم مردسالاری را ترجیح میدهم.

▪ به نظر زیبا فارغ التحصیل رشته کامپیوتر: زنان این جامعه ی مردسالار، اگر بخواهند به نهایت شان انسانی یک زن برسند، اولین کار ازدواج است؛ آن زمان تازه جدی گرفته می شوند و رسیدن به این اوج منزلت زمانی شکل می گیرد که فرزندی به دنیا آورند؛ و سرانجام مادر شدن و بچه بزرگ کردن است. در واقع در این جوامع زندگی زن در سه چیز خلاصه می شود: "خانه داری، شوهر داری و بچه داری." زن مدتهاست با این شیوه زندگی می کند و اینگونه شناخته می شود. زنها دیر زمانی است که در طول تاریخ مظلوم واقع شده اند، همین!

▪ حمید دانشجوی رشته هنر می گوید: من خودم مرد هستم و، با عرض شرمندگی از تمامی همنوعان خود، باید بگویم مردها تصور می کنند که تمام مشکلات را می توان با زور بازو حل کرد! تقریبا تمامی مردان خود را جنس برتر می دانند و به زن به چشم یک موجود دست دوم و بی عقل و بی اختیار نگاه می کنند. من نمی توانم درک کنم که میان زن و مرد چه تفاوتهایی جز تفاوتهای ظاهری وجود دارد که همه ی حقوق زنان را به نفع مردان مصادره می کنند؟ مگر غیر از این است که خداوند خود می فرمایند "ما شما (زن و مرد) را از نفس واحدی آفریدیم." پس چه تفاوتی میان این دو و حقوق آنان حاکم است؟ تنها زمانی این مشکل برطرف خواهد شد که جامعه به درک درست برابری حقوق زن و مرد رسیده باشد؛ در این صورت فلاکت و بدبختی از این جوامع مرد سالار رخت برخواهد بست و به سمت و سوی لمس آزادی واقعی خواهد رسید. البته این مسیله را هم باید متذکر شوم که زن سالاری و فمنیسم به همان اندازه که مرد سالاری اشتباه است، بی نتیجه و ناصواب است. این تفکر نه احیای حقی می کند و نه ایجاد خط مشی صحیح، تنها موجب جنگ و رقابتی در این میان می گردد که به نفع هیچ کس نیست!

▪ به عقیده سمیه، دانشجوی رشته مدیریت بازرگانی، از ابتدا مرد سالاری حاکم بوده است. از اول مردها به زنها ظلم می کردند. او معتقد است اگر در حال حاضر اسمی از زن سالاری وجود دارد، تنها اسمش زن سالاریست؛ مردها به بهانه آزادی، یک استثمار نو و جدیدی را آغاز کرده اند. به تمام معنا زنها را استثمار می کنند؛ همانند استثمار آمریکا بر ایران؛ و این استثمار جدید را زن سالاری نامیده اند. در حال حاضر مردسالاری مطلق حاکم است، تنها فرقش با گذشته انجام دادن کارها به صورت موذیانه و زیر زیری است. آنها با این شیوه جدید توانسته اند خیلی از زنها را هم فریب دهند، اما واقعیت چیز دیگریست...

محسن کاظمی، 22 ساله، دانشجوی تکنسین amp، در این باره می گوید: به نظر من، این دو (زن و مرد) مکمل یکدیگرند و از هر لحاظ که نگاه کنید نمی توانید بگویید زن سالاریست یا مرد سالاری. اگر مرد نباشد زن بجایی نمی رسد و اگر زن نباشد مرد بجایی نمی رسد. این دو مایه سعادت یکدیگرند. ولی در جامعه کنونی ما مردها اینقدر بی خیالانه فکر کردند که باعث شدند خانمها خود را ابرقدرت و بالاتر بدانند و نباید اینگونه باشد.

▪ به نظر مدیری، دانشجوی سال سوم مکانیک: برخلاف ادعاهای موجود، پدیده مردسالاری همچنان در جامعه ما وجود دارد و در خیلی از موارد به حقوق زنان در جامعه احترام گذاشته نمی شود. این مشکل را نیز می توان از چند منظر بررسی کرد، ابتدا قانون موجود در کشور است.

او معتقد است برخلاف ادعاها، ما در فقهی هم که داریم این مسیله گنجانده شده که حقوق زن و مرد برابر نیست. مشکل بعدی هم در خود جامعه است که باید فرهنگ لازم در افراد جامعه نهادینه شود و این مهم، نیازمند یک پروسه بلندمدت است. پدیده زن سالاری یا فیمینیسم به وجود آمده نیز یک عکس العمل متقابل است از جانب خانمها.

به امید آنکه مردان و زنان آگاه و دانا در کنار یکدیگر قدم در راه گذارند و چشم بر حقایق نبسته، بلکه دل به آنها دهند؛ با حقیقت وجود خویش به مبارزه نپردازند و از پی مجاز نروند؛ در برابر مشکلات راه حل ارایه نمایند و تفکر و تعقل را جایگزین مبارزه منفی کنند.


دخت ایرانی

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر