زنان سرکار، مردان در خانه
زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند و از قرن های بسیار دور نقشی کلیدی را در جوامع شان بازی می کردند. به عنوان مثال در عصر حجر نیروی زنانه متناسب با کاری بود که زن می توانست انجام دهد و بنابراین در آن دوره بهره برداری از باغ ها و زراعت در سطح کوچک یکی از مشاغل مورد توجه زنان بود که نقش مهمی را در اقتصاد خانواده بازی می کرد.
در دوره های بعد زنان به اشتغال در زمینه های مختلف ادامه دادند و در کنار نگهداری از فرزندانشان در م
حوطه خانه
شان به تولید و بافت انواع صنایع دستی می پرداختند و سپس آنها را در بازار به فروش می رساندند. "انگلس" در جایی با بررسی
اشتغال زنان در دوره های قبل به این تحلیل می رسد که ضعف عضلانی زن فقط در زمینه ابزار آهنی و یا مفرغی موجب حقارت و تسلط مرد به او شده است که در نتیجه حضور زنان را در تاریخ اشتغال کمرنگ کرده است.
در صورتی که این موضوع از نظر انگلس پوشیده ماند که محدودیت توانایی زن در قلمرو کار، کاستی چندانی برای اشتغال او فراهم نکرد و او را به سوی مشاغل دیگری سوق داد. بنابراین گزارش به دنبال انقلاب صنعتی که در غرب اتفاق افتاد، مسایل تازه و جدیدی مطرح شد که یکی از آنها تبلیغ جهت اشتغال در خارج از خانه بود. کارخانه داران و سرمایه داران به دلیل دستمزد کمتر زنان، از آنها دعوت کردند تا مشغول به کار شوند و برای جلب نظر آنها سر و صدای زیادی پیرامون حقوق زنان به راه انداختند و خواستار حق مالکیت زن نسبت به درآمد و اموال خود شدند.
آن ها برای اینکه
مادران به خاطر تنها ماندن فرزندان کوچک خود از کار بیرون از خانه صرف نظر نکنند مهدکودک، شیرخوارگاه و... تاسیس کردند تا مادران با خیالی آسوده، در محیط کار حاضر شوند. بر اثر این تبلیغات زنان زیادی وارد بازار کار شدند و تا به امروز نیز این روند ادامه یافته است به طوری که در حال حاضر در کل دنیا دو سوم تا سه چهارم کار توسط زنان انجام می شود. آنها 45درصد از غذای دنیا را فراهم می کنند. به اعتقاد کارشناسان، متغیرهای تحصیلات در دوره متوسطه، تحصیلات عالی به عنوان شاخص سرمایه انسانی، میزان موالید به عنوان شاخص جمعیتی و تولید ناخالص داخلی به همراه سرمایه گذاری به عنوان شاخص سرمایه فیزیکی و... از جمله عواملی است که تعیین کننده میزان اشتغال زنان است.
● زنان ایرانی تنها سهمی 15 درصدی از اشتغال
فرهنگ دنیای صنعت و تکنولوژی به همه جهان برده شد. از غرب وحشی تا خاور دور. پای این فرهنگ به ایران هم کشیده شد. ایرانی که زنان در آن شاید کمتر به اشتغال فکر می کردند و بنا بر شرایط حاکم بیشتر در خانه بودند.
اما تلاش جامعه برای پیشرفت، تخصصی شدن مشاغل و به وجود آمدن نقش های جدیدتر اقتضا می کرد که زنان ایرانی هم وارد دنیای اشتغال شود. بررسی اشتغال زنان ایرانی در طول تاریخ نشان می دهد در دوره ای زنان ایران بسیار خوش درخشیدند، در دوره ای پسرفت داشتند و در دوره ای هم در به دست آوردن سهم اشتغال این کشور متوقف شدند که البته همه این مواقع قابل بحث و بررسی است. به عنوان مثال تحلیل های انجام شده نشان می دهد اگر چه حضور زنان در بخش اشتغال در سالهایی موانعی جدی را در برابر افزایش مشارکت اقتصادی زنان نشان می دهد اما در دوران جنگ، میزان اشتغال زنان نه تنها افزایش نیافت، بلکه با افتی به حدود 9 درصد (در سال 65) رسید. در واقع، در نتیجه مردانه شدن فضای عمومی به دلیل محدودیت هایی که در دهه 60 برای زنان ایجاد شد، زنان بسیاری از عرصه اشتغال حذف شدند.
براساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران سهم اشتغال زنان در جامعه ایرانی در مقایسه با قبل از انقلاب رشدی سه درصدی داشته است به طوری که سهم زنان در اشتغال در سال 1355 چیزی حدود 12 درصد برآورد شده است که طبق این آمار این سهم به 15 درصد افزایش یافته است. بنابر این گزارش تحلیل و بررسی بیشتر آمار منتشر شده در زمینه اشتغال زنان در بخش های مختلف اعم از صنعتی، مدیریتی، خدماتی و... زوایای جالبی حضور زنان در زمینه اشتغال نشان می دهد و حاکی از این است که سهم زنان در اشتغال با فراز و نشیب های بسیاری مواجه بوده است.
به عنوان مثال حضور زنان در بخش های مدیریتی بعد از انقلاب اسلامی تنها 2/4 درصد رشد داشته است در حالی که فعالیت های تجاری و اقتصادی زنان با رشد 6 درصدی از 12/93 در سال 1355 به 18/7 درصد در سال 1384 رسید. اما قابل تامل ترین آمار، از سهم بالای اشتغال زنان در بخش های خدماتی و کارمندی خبر می دهد به طوری که سهم زنان در اشتغال به عنوان نیروی کارمند با رشدی 14 درصدی از 15/5 درصد در سال 1355 به 29/9 درصد در سال 84 رسیده است.همچنین سهم زنان در زمینه خدمات با رشدی 15 درصدی در حال حاضر چیزی حدود 45 درصد را به خود اختصاص داده است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان شرایط کاری و مزایا، توان مالی، احتیاج به کار، سطح تحصیلات، مشکلات و مسایل خانوادگی و... از جمله دلایلی است که زنان را به استخدام در این بخش ها ترغیب کرده و در نتیجه باعث می شود بیشترین سهم اشتغال زنان در این بخش ها متمرکز شود.
آمار اشتغال زنان به عنوان کارمند در حالی سیر صعودی چشمگیری را داشته است که بررسی دیگری نشان می دهد تنها حدود 23 درصد از این جمعیت زنان شاغل در ادارات دولتی مشغول به کار هستند و بیش از 75 درصد آنها در بخش خصوصی فعالیت می کنند و به طبع فعالیت در شرکت های خصوصی هم در بیشتر بعنوان منشی، حسابدار، مسیول بایگانی و...تعریف می شود مشاغلی که کمتر اجازه ارتقا به جایگاه یک زن کارمند را می دهد.
به اعتقاد بسیاری تعداد زیادی از افراد که مخالف کارکردن همسرشان و یا دخترشان در بیرون از خانه هستند بر همین اصل کار در شرکت های خصوصی تکیه می کنند و این محیط ها را محیطی امن برای کارکردن آنها نمی دانند و تنها با گفتن این جمله که "دوست ندارم کار کنی" مانع از کارکردن آنها می شوند. البته به طور قطع کار کردن زنان در جامعه تبعات مثبت منفی را در پی دارد.
مریم یارقلی
روزنامه ابتکار