رشد جسمی و بازی
بازی
به عنوان وسیلهای مطمئن برای رشد کودکان ، عضلات را نیرومند میکند،
استخوان ها را محکم و استوار مینماید، و بالاخره باعث تقویت حواس پنجگانه
بویژه حس بساوای و حس بینایی میشود.
رشد ذهنی و بازی
بازی
امکان تجربه و تعاملهای مستقیم با عوامل محیطی را برای کودک فراهم
میکند. بازی نه تنها بر رفتارهای هوشمندانه و قابل مشاهده کودک اثر دارد،
بلکه بر ساخت فیزیولوژیکی مغز او تاثیر غیر قابل انکار دارد.
رشد عاطفی و بازی
میان
3 تا 7 سالگی ، کودک عواطف خود را آشکارا ابراز کرده ، به تدریج عواطف خود
را شناسایی میکند. مسلما بروز ناگهانی خشم و ترس در کودکان میان 3 تا 7
ساله امری است عادی و ترس در کودکان این گروه سنی به علت نیروی تخیل بسیار
فعال آنان است. دیگر اینکه مرتبا با اوضاع و موقعیتهای تازهای روبرو
میشوند که برای آنان ناآشنا است. باید توجه داشت که بطور کلی محیطی که
کودک در آن زندگی میکند و نوع تجربههایی که بدست میآورد و چیزهایی که
یاد میگیرد، در کیفیت بروز عواطف کودک بسیار موثر است.
رشد اجتماعی و بازی
بازی
برای کودک معادل مطالعه بزرگسالان ، وسیلهای برای بیان احساسات کودکان و
کشف روابط و ارضای آنان ، انواع بازی و اسباب بازی ، واژهها و کلمات و
جملههای کودکان است. کودکان معمولا میان دو تا سه سالگی بازی با دیگران را
آغاز میکنند. اما اگر استعداد ذاتی و علاقه اجتماعی آنان رشد نیافته
باشد، با دیگران سازگار نخواهند شد و علاقهای به حفظ روابط اجتماعی و شرکت
در بازی کودکان نخواهند داشت. کودک از طریق بازی و همانند سازی و تقلید از
رفتارهای بزرگسالان نه تنها رفتارهای اجتماعی را تمرین میکند، بلکه باز
فرصتی است برای اصلاح و گسترش شیوههای رفتاری کودکان ، بخصوص رفتار
اجتماعی آنان است. از این طریق کودک شهامت داخل شدن در اجتماع را کسب
میکند و فرا میگیرد که چگونه میتوان در اجتماع زیست و مسئولیت پذیرفت.
همچنین روشهای مختلف مبارزه با مشکلات و پیدا کردن راه حل همان مشکلات را
میآموزد.
رشد شخصیت و یازی
بازی
در شخصیت سازی و رشد کودک تاثیر فراوان دارد. بازی وسیله کسب تجربههای
پرارزشی است که کودکان در خلال آن از جهت احساسی ، اجتماعی و روانی رشد
میکنند. الگوهای رفتاری آنان در بازی شکل میگیرد. این الگوها در سراسر
عمر کودک سرمشقی مفید برای او خواهد شد. کودک به مدد بازی الگوهای بیشمار و
درهم پیچیده و ظریف زندگی آدمی را در مییابد. آن را تجربه و تمرین میکند
و رابطه میان این الگوها را میسنجد، تا آنها را فراگیرد. از آن جهت که
ناگزیر است در سنین بزرگسالی با آنها روبرو شود و در جامعه آدمیان زیست
کند.
انواع بازی از دیدگاه پیاژه
ژان
پیاژه روان شناس سویسی ، بازیهای کودکان را به سه گروه طبقه بندی کرده
است. این طبقه بندی از سایر طبقه بندیهایی که دیگران کردهاند، کاملتر و
اساسی تر است.
بازیهایی که جنبه تمرینی دارند و از هر ساختاری بیبهرهاند.
بازیهای سمبلیک از یک سال و نیمگی آغاز میگردد و چند ماهی به اوج خود
میرسد. سپس رو به کاستی مینهد تا بالاخره نزدیک به 9 سالگی به آخرین
مرحله کاهش مییابد.
بازیهای با قاعده که از سه و نیم سالگی آغاز
میشود و چند ماه پس از ده سالگی به اوج میرسد. این بازیها همچنان تا
دوره نوجوانی و پس از آن در اوج باقی میمانند.
بازی درمانی
بازیها
برای درمان کودک ، وسیله خوبی در دست درمانگران خواهد بود. درمانگر
میتواند با بررسی انواع بازیها و مشاهده کودک هنگام بازی به دنیای او
وارد شود و او را بهتر بشناسد و به مشکلات رفتاری وی پی برد.
انواع بازی درمانی
بازی درمانی با روش مستقیم :
در
این نوع بازی درمانگر باید رفتاری صبورانه و در محدوده واقعیتها داشته
باشد و به هدف بازی و نحوه استفاده کودک از آن توجه نماید. بدین منظور
درمانگر ممکن است بر حسب مورد و تشخیص خود ، شریک در بازی باشد و یا جزئی
از نمایش سمبولیک و یا اصلا یکی از شخصیتهای بازی کودک باشد.
بازی درمانی با روش غیر مستقیم :
در
این روش درمانگر در تعیین نوع بازی و کیفیت آن دخالتی نداشته و همه چیز بر
عهده کودک گذاشته میشود. با این شیوه احساسات کودک پدیدار میشود و کودک
شخصا با آن روبرو میگردد. با این شیوه او میآموزد که احساسات و عواطف و
رفتار خود را مهار کند و آنچه را که موجب رنج وی میگردد، به کنار افکند و
در واقع به سبک سازی یا تضعیف عاطفی برسد.