انواع آزمون هوش و کاربرد آن
در
ارتباط با آزمونهای هوش بایستی به این نکته توجه داشت که بر خلاف مقادیری
مانند وزن و طول، هیچ روش قطعی برای سنجش هوش وجود ندارد. هوش یک مفهوم
انتزاعی است و به عوامل متعددی از جمله هوش والدین، محیط، موقعیت اجتماعی و
وضعیت اقتصادی مرتبط است.
انواع آزمون
هوش که بیشتر افراد با آن آشنایی دارند، آزمونهای سنجش ضریب هوشی (IQ)
هستند که توسط روانشناس فرانسوی آلفرد بینه تدوین شدهاند. بینه و همکارانش
آزمون هوش را بر اساس تواناییهای کلامی افراد طراحی کردند. این آزمون در
ابتدا به منظور تشخیص تأخیر در رشد یا اختلالات یادگیری در کودکان تدوین شده بود.
پیش
از طراحی آزمونهای هوش، سنجش هوش تنها بوسیله مشاهده ویژگی رفتاری افراد
انجام میشده است. در گذشته این گونه تصور میشده که هوش فرد به طور عمده
تحت تأثیر هوش والدین میباشد.
بعضی از
مشهورترین آزمونهای هوش در روانشناسی شامل آزمون هوش استنفورد – بینه،
مقیاس هوشی وکسلر(نکاتی در مورد آزمون های وکسلر) و ماتریسهای پیشرونده ریون میباشند. این آزمونها به
صورت اینترنتی و یا حضوری قابل استفاده هستند و به منظور سنجش تواناییهای
خاص افراد به کار برده میشوند. در نهایت پس از پایان آزمون هوش، به طور
میانگین یک نمره کلی که نشاندهنده ظرفیت هوشی و ذهنی فرد میباشد به
دست میآید.
آزمونهای هوش
و موارد استفاده
آزمونهای
هوش انواع مختلف و کاربردهای متفاوتی دارند. تقریباً در بیشتر موارد این
آزمونها به منظور سنجش چهار زمینه اصلی ظرفیت ذهنی انسان استفاده میشوند.
هوش کلامی
بهرهمندی
از هوش کلامی باعث میشود تا شخص از توانایی ارتباطی بالایی برخوردار
باشد. افراد دارای هوش کلامی دارای توانایی درک مفاهیم و مهارت کلامی قابل
توجهی میباشند. معمولاً آزمونهای هوش کلامی برای افرادی که با واژگان
زیادی آشنایی دارند و به راحتی و با سرعت بالا قادر به خواندن متون هستند،
چندان دشوار نمیباشد.
هوش عددی
دومین
زمینه مورد نظر در بیشتر آزمونهای هوش، سنجش هوش عددی میباشد. هوش عددی
تنها به ریاضیات مربوط نمیباشد. این نوع هوش به شکلهای مختلفی با ظرفیت
کلی هوش در ارتباط است. هوش عددی بوسیله ارزیابی توانایی فرد جهت انجام
محاسبات پیچیده (و یا ساده) سنجیده میشود.
هوش فضایی
هوش
فضایی به هوش عددی مرتبط میباشد. هوش فضایی عبارتست از توانایی شخص جهت
حل مسائل پیچیدهای که نیازمند درک ارتباط فضایی و مکانی مانند فاصله و
اندازه میباشد.
هوش منطقی
هوش
منطقی آخرین نوع هوشی است که توسط آزمون هوش سنجیده میشود. هوش منطقی با
توانایی شخص در به کارگیری منطق و استدلال در موقعیتها و شرایط مختلف
مرتبط است. این توانایی دارای اهمیت به سزایی است و در موقعیتهای مختلف
زندگی کاربرد بسیاری دارد.
انواعی دیگر از آزمون هوش
آزمونهای
هوش که در بالا شرح داده شدند برای سنجش هوش در محیط دانشگاه و مدرسه و در
موقعیتهای مطالعاتی و تحقیقاتی مورد استفاده قرار میگیرند. هوش دارای
انواع مختلف دیگری نیز میباشد که بسیار حائز اهمیت هستند و توسط آزمونهای
متداول هوش مورد سنجش قرار نمیگیرند.
در
سال 1983، هاوارد گاردنر پروفسور دانشگاه هاروارد نظریه مشهور خود در
ارتباط با 9 نوع هوش را منتشر کرد. بسیاری از افراد تصور میکنند که هوش
تنها به مهارتها و تواناییهای تحصیلی افراد مرتبط است؛ گاردنر ثابت کرد
که هوش دارای انواع مختلف دیگری نیز میباشد. طبق نظر او همه انواع هوش به
طور مستقیم به عملکرد تحصیلی مربوط نمیشوند، ولی همه آنها دارای ارزش
ذاتی اجتماعی هستند و بسیاری از انواع هوش در افراد در سنین بسیار پایین
قابل ارزیابی هستند.
9 نوع هوش طبق نظریه گاردنر عبارتند از:
- هوش کلامی – زبانی
- هوش منطقی – ریاضی
- هوش موسیقیایی
- هوش فضایی
- هوش وجودی یا هستیگرا
- هوش درون فردی
- هوش میان فردی
- هوش بدنی – جنبشی
- هوش طبیعتگرا
در میان انواع هوش ذکر شده موارد اول، دوم و چهارم به طور کامل در آزمونهای هوش متداول مورد سنجش قرار میگیرند.
هوش موسیقی
هوش
موسیقیایی در ارزیابیهای مربوط به هوش چندان مورد بحث و بررسی قرار
نمیگیرد. این نوع هوش به توانایی شخص در تشخیص و تحلیل ویژگیهای مختلف
صدا مربوط میشود. با وجود این که این نوع هوش به عنوان مهارتی سودمند در
مشاغل مرتبط با موسیقی در نظر گرفته میشود، توانایی تشخیص و تحلیل دقیق
صداها میتواند در شرایط واقعی زندگی نیز بسیار مفید واقع شود.
هوش وجودی یا هستیگرا
هوش
وجودی یا هستیگرا یکی از انواع پیچیده هوش محسوب میشود. افراد دارای این
نوع هوش قادر هستند که به کمک تفکر انتزاعی، مسائلی مانند وجود انسان،
معنای زندگی و علت مرگ را ارزیابی و تحلیل کنند. هر شخص باهوشی قادر به
تفکر در مورد این گونه مسائل نمیباشد. مطالعات روانشناسی نشان میدهند که
افراد به ندرت از این نوع طرز تفکر برخوردار میباشند.
هوش میانفردی و درون فردی
هوش
میان فردی به توانایی شخص در برقراری ارتباط مثبت و مؤثر با اشخاص دیگر
اشاره دارد. افراد دارای این نوع هوش قادر هستند که احساسات، انگیزهها و
مقاصد افراد دیگر را درک کرده و متناسب با آن واکنش نشان دهند.
هوش درون فردی به شخص کمک میکند تا احساسات، واکنشها، انگیزهها و خواستههای خود را با دقت و مهارت زیاد تفسیر کند.
این
دو نوع هوش به طور مستقیم با سلامت روانی در ارتباط هستند. افراد دارای
این دو نوع هوش تمایل دارند که عملکرد مثبتی در جامعه داشته باشند و دارای
ارتباط قوی و مؤثر با دیگر افراد جامعه هستند. همچنین این افراد بسیار
سازگار، دلسوز و صادق هستند و قادر هستند که موقعیتهای مختلف را ارزیابی
کرده و مطابق با هر موقعیتی واکنش مناسب نشان دهند.
هوش بدنی – جنبشی
بر
طبق نظریه گاردنر به غیر از انواع مختلف هوش که به فعالیت ذهنی مرتبط
هستند، توانایی درک جهان مادی و همچنین درک موقعیت افراد در جهان نیز نوعی
هوش محسوب میشود. با وجود این که آزمونهای متداول سنجش هوش بر مهارتهای
فرد در ارتباط با زمینههای علمی و آموزشی تمرکز دارند، مطالعات گاردنر
تفسیر بسیار جامعتری را در بر میگیرد.
هوش
بدنی – جنبشی نوع دیگری از هوش میباشد که توسط گاردنر مورد سنجش قرار
گرفت. این نوع هوش به توانایی افراد در هماهنگ کردن ذهن و بدن مرتبط
میباشد. مربیهای ورزشی معمولاً برای اشاره به این توانایی از
اصطلاح "ارتباط ذهن – عضله" استفاده میکنند.
هوش طبیعتگرا
هوش
طبیعتگرا به توانایی افراد در برقراری ارتباط با طبیعت اشاره دارد. درک و
شناخت طبیعت و ارتباط برقرار کردن با عناصر موجود در طبیعت از ارزش زیادی
برخوردار است. با آموزش مناسب میتوان این توانایی را در افراد پرورش داد.
افرادی که از هوش طبیعتگرا برخوردار هستند به مواردی مانند حیوانات،
گیاهان، دامپزشکی، محافظت از محیط زیست، زیستشناسی و زمینشناسی علاقه
دارند.
آزمونهای هوش معتبر هستند؟
طبق
نظر افراد متخصص در زمینه سنجش و ارزیابی هوش، آزمونهای هوش استعداد فرد
را مورد سنجش قرار میدهند؛ در حالی که امکان دارد هوش در طول دوره زندگی
پرورش داده شود.
چنانچه کودک در محیطی
پروش پیدا کند که افراد برای تفکر و اندیشه ارزش زیادی قائل نباشند، امکان
دارد این کودک نمره پایینی در آزمون هوش کسب کند. البته امکان دارد چنین
فردی پس از کسب نتیجه از آزمون هوش، استعداد و تواناییهای ذاتی خود را
پرورش دهد و به پرورش و تقویت ظرفیت هوشی تمایل پیدا کند.
هدف
آزمونهای هوش در درجه اول سنجش مهارتهای منطقی و فکری و همچنین ارزیابی
مهارتهای حل مساله اشخاص میباشد. این آزمونها میتوانند جهت دستیابی به
درک کاملی از عملکرد مؤثر و مثبت افراد و یا بررسی تأخیر در رشد و مشکلات
ذهنی به متخصصین کمک کنند. البته نتیجه حاصل از آزمون هوش بایستی به طور
نسبی ارزیابی شود؛ چرا که افراد دارای این قابلیت هستند که در طول زمان
تغییر کرده و از لحاظ ذهنی رشد و تکامل پیدا کنند.
این
مساله خصوصاً در مورد کودکان صادق است. هر گونه سنجش هوش و ظرفیت ذهنی
کودک بایستی به دقت ارزیابی شود. عدم توجه کافی به کودکان در سنین پایین
میتواند هم برای کودک و هم برای خانواده او بسیار دشوار باشد و اثرات
روانی زیانباری را بر او تحمیل کند. در نهایت آزمون هوش میتواند در
دستیابی به درک کاملی از ظرفیت ذهنی و سنجش هوش کودکان کمک کند. ولی آزمون
هوش به هیچ عنوان نمیتواند تعیین کند که کودک در آینده از لحاظ توانایی
ذهنی و میزان هوش در چه سطحی قرار خواهد گرفت.
چه آزمون هوشی در روانشناسی برای کودکان مناسب است؟
بسته
به هدف آزمون هوش، استفاده از آزمون هوش پایه یا ابتدایی میتواند معتبر و
مفید باشد. همچنین آزمونهای مشهور دیگری مانند نسخه سوم آزمون وودکاک –
جانسون نیز مناسب میباشند. این آزمون مهارتهای مرتبط با درک کلامی،
یادگیری شنیداری و درک ارتباط فضایی را مورد ارزیابی قرار میدهد.
آزمون
مقیاس تواناییهای افتراقی در زمینههای مختلف جهت بررسی و سنجش مهارتهای
حل مساله در نوجوانان مورد استفاده قرار میگیرد. معمولاً در این آزمون از
تصاویر و نمودار نیز استفاده میشود. آزمون هوش وکسلر برای کودکان
(WISC-V) نیز به منظور سنجش توانایی کودکان در زمینهها و موضوعات مختلف
مورد استفاده قرار میگیرد. از جمله این موضوعات املای صحیح کلمات، درک
مطلب و یادگیری شنیداری میباشند.
در آزمون هوش چه مواردی باید مد نظر قرار داده شوند؟
آزمونهای
هوش در حقیقت قابلیتهای بالقوه فکری اشخاص را مورد سنجش قرار میدهند و
همان گونه که قبلاً شرح داده شد، تکامل و پرورش این قابلیت فکری امری
امکانپذیر است. بسیاری از افراد تصور میکنند که عوامل ژنتیکی بیش از هر
عامل دیگری در شکلگیری ظرفیت هوش اشخاص نقش دارند. با این حال بسیاری از
محققین معتقدند که عوامل محیطی میتوانند بر ظرفیت بالقوه ذهنی و هوش افراد
تأثیر بگذارند.
به غیر از مطالعه و
آموزش، عواملی مانند محیط خانوادگی و برخورداری از تحصیلات نیز میتوانند
بر نتیجه و نمره آزمون هوش تأثیر بگذارند. تغذیه مناسب نیز در طول دوران
کودکی در شکلگیری مهارتهای شناختی الزامی است. امکان دارد کودکانی که در
برقراری ارتباط دچار مشکل هستند در زمان برگزاری آزمون هوش به توجه و
سرپرستی ویژه نیاز داشته باشند.
به نقل از مرکز توانبخشی روشا