دانلود رایگان رمان آنتی عشق pdf عاشقانه ایرانی _ مجله مادر و کودک گوپی

دانلود رایگان رمان آنتی عشق pdf عاشقانه ایرانی _ مجله مادر و کودک گوپی
دانلود رایگان رمان آنتی عشق pdf عاشقانه ایرانی _ مجله مادر و کودک گوپی
رمان آنتی عشق داستان عاشقانه دختر و پسری است که دوست دارند مستقل باشند و برای خود تصمیم بگیرند.پسر این داستان آنتی عشق بعد از 12 سال به ایران برگشته در ادامه خواهید خواند که چطور زندگی این پسر و دختر به هم گره می خورد.
1399/11/18
1 نظر
4664 بازدید
عنوان حجم دانلود
دانلود رایگان رمان آنتی عشق 2 مگابایت

دانلود رمان آنتی عشق

 

معرفی رمان آنتی عشق: 

 رمان آنتی عشق داستان عاشقانه دختر و پسری است که دوست دارند مستقل باشند و
 
برای خود تصمیم بگیرند.پسر این داستان آنتی عشق بعد از 12 سال به ایران برگشته
 
در ادامه خواهید خواند که چطور زندگی این پسر و دختر به هم گره می خورد. 

خلاصه ای از کتاب: 

دل ارام یکی از شاگردای پای ثابتم بود. ازم خداحافظی کرد و منم به رختکن

رفتم. مثل چی عرق کرده بودم. تاپ و شلوارکمو در اوردم و مانتو و شلوار

پوشیدم.
 
اوف... چه بوی سگی میداد ... همیشه عادتم همین بود... از شنبه که
 
میومدم باشگاه یه دست مانتو شلوار تر تمیز تنم میکردم... تا اخر هفته با

همون میچرخیدم... جمعه میشستمش واسه ی شنبه... اسپری فوجیمو از کوله

ام در اوردم و یه دوش گرفتم... تا برسم خونه و یه دوش آدمانه بگیرم.

صدای خانم تاجیک بلند شده بود. کل باشگاه و گذاشته بود رو سرش...
 
ناراحت بودم...نبودم...اصلا نمیدونم چه حسی داشتم...شاید خیلی بی
 
احساس بودم... شایدم نه...هرچی بیشتر به مهراب و دو ستیمون فکر میکردم

کمتر به نتیجه می رسیدم...بهش حق میدادم...اون دنبال کسی بود برای

 ازدواج... شاید هم بهانه اش بود و از من خسته شده بود و میخواست به قول
 
 بچه ها تموم کنه...خوب که چي؟تموم کنه...مگه برات مهمه؟
 
درست ابم با  پسرا بهتر تو جوب میره اما دلیل نمیشه که واسم مهم باشن...اما من و مهراب

یه عالمه با هم خاطره داریم...کلی تو سر و کله ی هم زدیم...کلی جاها باهم

رفتیم...تمام هایدا فروشی ها و ایس پک و کافی شاپهای تهران و با مهراب

رفته بودم...در تمام این هشت ماهی که من و اون با هم رفیق بودیم اون تو

سرش به چی فکر میکرد و من به چی؟ اون به ازدواج و من ... من واقعا به چی
 
 فکر میکنم؟قراره اینده ام چی بشه؟
 
قراره چیکار کنم... مارال هدفش مشخصه  لیسانسشو به زودی میگیره و همین الانم داره
 
تو یه شرکت کار میکنه و حالا  هم قصد ازدواج داره و زندگی مشترک و بچه و....
 
یعنی همه چی باید به ازدواج  ختم بشه؟چرا؟عشق...
 
 حتما ادامه ی این رمان عاشقانه رو مطالعه کنید.
 
 برای شما رمان عاشقانه ای دیگر آماده کرده ایم به نام رمان بازگشت به خوشبختی
 
حتما همین الان  به این رمان رو دانلود و مطالعه کنید.
 

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر
 
پرسش
موافقم0
مخالفم0
ناشناس  (شنبه 26 فروردین 1402)
این جز معدود رمان هایی بود که دوسش داشتم