دانلود رایگان رمان حکومت بر مرداب pdf عاشقانه پلیسی - مجله گوپی

دانلود رایگان رمان حکومت بر مرداب pdf عاشقانه پلیسی - مجله گوپی
دانلود رایگان رمان حکومت بر مرداب pdf عاشقانه پلیسی - مجله گوپی
رمان حکومت بر مرداب داستان عاشقانه و جنایی است.در چهار سال گذشته یکی از بزرگترین اتفاقات زندگی شخصیت داستان رخ می دهد و یک باتلاق ناخواسته برای او ساخته شده و اما حالا وقت انتقام است.
1399/12/12
0 نظر
2299 بازدید
عنوان حجم دانلود
دانلود رایگان رمان حکومت بر مرداب 1 مگابایت

دانلود رمان حکومت بر مرداب

 

 معرفی رمان حکومت بر مرداب:

 رمان حکومت بر مرداب داستان عاشقانه و جنایی است.در چهار سال گذشته یکی از بزرگترین اتفاقات
 
زندگی شخصیت داستان رخ می دهد و یک باتلاق ناخواسته برای او ساخته شده و
 
اما حالا وقت انتقام است.

 خلاصه ای از کتاب:

 از بعضی نشانه ها فهمیده بودم ارنیکا هنوز به عبارتی زندانی تایلر است اما دلیلش
 
را نمی فهمیدم . شاید من زود گول خورده بودم اما تایلر کسی نبود که ارنیکای واقعی
 
را پیدا نکند .در حالی که تمامی شواهد و مدارک نشان می دادند که ارنیکای واقعی همان
 
دختری بود که در آن کافه بار کار می کرد .چند باری مکانشان را پیدا کرده بودم اما هر بار که خودم
 
را به آنجا می رساندم یا رفته بودند یا سرابی بیش نبود. .دیگر حتی به مارسل
 
اعتماد کنم . همه ی اّن دو ماه گشتن نتیجه اش هیچ بود
 
شهر بر علیه من گواهی می دادند و من یک نفر و تمام شهر در تیم تایلر .
 
این مرد سی و خورده ای

ساله سیاستمدار ترین مرد انگلیسی بود که حتی در تاریخ انگلیس دیده می شد
 
 روی تخت نشسته بودم و تایلر سر تا پایم را بر انداز می کرد . کمی آشفته و پریشان بود .
 
این حس و حالش را تنها من درک می کردم . مردد نگاهی کوتاه به من انداخت .
 
سری تکان داد و در حالی که غرق در افکارش بود از اتاق بیرون رفت .معنی
 
حرف ها و رفتار و کوچکترین عکس العمل هایش را می دانستم . باید طبق چیز هایی که از من
 
خواسته بود عمل می کردم . تا حدودی همه چیز خوب بود ،

البته فکر می کنم این طور بوده باشد . آهی کشیدم و مشغول بازی کردن با
 
غذای رو به رویم شدم .

اشتهایم به کل کور شده بود . تا چند روز به همان منوال گذشت .
 
هیچ اتفاق دیگری رخ نداده بود . یکی از همان روز های عادی و تکراری که فکر می کردم همانند
 
روزهای دیگر طی خواهد شد تایلر با ظاهری بشاش سراغم آمد . این یعنی معموریت جدیدی در پیش
 
داشتم . مو به مو به حرف هایش گوش دادم. در حالی که سخت به کاری که از من خواسته بود
 
فکر می کردم مرا با افکارم تنها گذاشت و رفت . در انجام کار خواسته شده بیش از بیش مردد بودم .
 
بار ها همانند این کار و حتی بد تر از آن را عملی کرده بودم اما این بار چیز بزرگی در قلبم
 
به سرپیچی مرا حکم می کرد
 
 حتما ادامه ی این رمان هیجان انگیز رو مطالعه کنید.
 
برای شما رمان عاشقانه دیگری آماده کرده ایم به نام  رمان تلخی بی ‌پایان همین حالا این رمان
 
رو دانلود و مطالعه کنید. 

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر